پایگاه مقاومت جستجوی شما در مجموع 7 نتیجه داشت که در 1 صفحه قابل رویت است
کلنگ زنی تابلو شهدا در ورودی روستا ....ی روستا با حضور خانوادهها ی شهدا و اهالی روستا برگزار گردید مقرر شد این هزینه از دهیاری و ستاد یادواره و پایگاه مقاومت تامین گردد وتا پایان تابستان 94در دفاع مقدس به بهره برداری برسد انشاءالله ... |
....ری و ستاد یادواره شهدا شهاب الدین برگزار گردید شادی روح امام و شهدا صلوات ... |
....ز مشکلات ماهواره برگزار گردید که مورد توجه قرار گرفت ... |
....مه جهت سند دار کردن بافت روستا انجام شده و تا پایان مهر ماه سال جاری تحویل متقاضیان خواهد شد. 5. عملیات ساختمانی پایگاه مقاومت با 95% پیشرفت در هفته ی دفاع مقدس به بهره برداری می رسد.... |
حضور جناب آقای دکتر مقیمی در بین اهالی روستا ....صادر نمودند. اهم خواسته ها به شرح ذیل است: 1. در دستور کار قرار گرفتن فاز دوم عملیات بهسازی روستا 2. کمک به پایگاه مقاومت ، مدرسه و مهد قرآن 3. جا بجایی تیرهای برق ورودی روستا 4. شن ریزی جاده های منتهی به مزارع 5. ساماندهی قبور شهدای مدفون در گلزار شهدا... |
....شی دریغ نمی کرد و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به روستا برگشت و به فعالیت های خود ادامه می داد تا اینکه فرماندهی پایگاه مقاومت بسیج محل را بعهده گرفت و چندین مرتبه به جبهه رفت. ایشان در سال 1363 ازدواج کرد و حاصل این ازدواج یک فرزند به نام یوسفعلی بود . تنها چهل روز از تولد یوسفعلی نمیگذشت که به جبهه ها بازگشت و بعنوان فرمانده دسته و جانشین گروهان در عملیات کربلای 4 و منطقه برون مرزی ام الرصاص در تاریخ 4/10/1365 جاویدالاثر شد تا اینکه در تاریخ 9/5/74 مشتی استخوان برای خانواده آوردند.و درگلزار شهدا ی شهاب الدین در کنار برادر شهیدش به خاک سپرده شد. فرازی از وصیت نامه شهید: خدایا می دانی که چه میکشیم پنداری که چون شمع ذوب می شویم از مردن نمی هراسیم اما می ترسیم بعدازما ایمان را سر ببرند. اگرهم که سوزیم روشنایی می رود و جای خود را دوباره به شب می سپارد .پس چه باید کرد از یک سو باید بمانیم تا شهید اینده شویم و از دیگر سو باید شهید شویم تا آینده بماند .عجب دردی است آری همه یاران باوفای اسلام و انقلاب و امام شهید شدند در حالی که نگران فردا بودند.!! ملت عزیز و غیور ایران همیشه دنباله روی رهبر باشید که این رهبر نائب حضرت مهدی (عج) میباشد.اگر فیض عظیم شهادت نصیبم گشت انان که پیرو خط سرخ امام خمینی نیستند و به ولایت او اعتقاد ندارند بر من نگریند و بر جنازه من حاضر نگردند. شهید: یوسفعلی اسدی طوسی تاریخ تولد: 1349 تاریخ شهادت 10/4/65 محل شهادت: مهران عضویت: بسیجی وضعیت تاهل: مجرد محل ذفن: گلزار شهدای روستای شهاب الدین زندگی نامه شهید: شهید در رمضان سال 1349 در روستای شهاب الدین و در یک خانواده مذهبی و در دامن مادری سیده و پدری که مداح اهل بیت (ع) بوده دیده به جهان گشود دوران ابتدایی خود را در روستای شهاب الدین و دوران راهنمایی وتا دوم دبیرستان را در شهرستان ساری سپری کرد . با مراجعه مکرر برای شرکت در جنگ بعلت سن کم ممانعت می شد.تا اینکه درخرداد سال 1365 به جبهه های حق علیه باطل اعزام و در عملیات آزاد سازی مرحله دوم مهران بر اثر اثابت ترکش خمپاره در تاریخ 10/4/1365 به درجه رفیع شهادت نائل آمد و در گلزار شهدای شهاب الدین به خاک سپرده شد. فرازی از وصیت نامه شهید: از تمامی ملت عزیز ایران میخواهم که چنان مردانه در راه اسلام تلاش کنند که کافران به قدرت واقعی اسلام و مسلمانان پی ببرند.و هیچگاه امام عزیزمان این نعمت الهی را تنها نگذارند که خداوند بزرگ بعد از صدر اسلام به هیچ ملتی چنین نعمتی اعطا نکرده است ای امت حزب اله تقوا پیشه کنید و لحظه ای از یاد خداوند متعال غافل نشوید به یاد پیامبران و امامان ما باشید که همه چیز ما از انهاست ای جوانان گرامی راه شهیدان عزیز را ادامه دهید و نگذارید که خون شهدا پایمال شود مسجدهارا پر کنید که شیطان از مسجد می ترسد. وحدت را حفظ کنید که دشمنانتان از این اتحاد می ترسند . از خواهران حزب اله تقاضا می شود که حجاب اسلامی خود را رعایت فرمایید. اگر کشته شدم مرا در مزار جدید محل دفن نمایید. شهید: رجبعلی میرزاپور تاریخ تولد: 1342 تاریخ شهادت: 4/2/1366 محل شهادت: سردشت عضویت: بسیجی وضعیت تاهل: متاهل محل ذفن: گلزار شهدای روستای شهاب الدین زندگی نامه شهید: شهید رجبعلی میرزاپور در سال1342 در یک خانواده مذهبی دیده به جهان گشود و در همان سنین کودکی پدر بزرگوارش را از دست داد و مسئولیت خانه به دوشش افتاد . با سختی فراوان روبرو شد و همچون کوهی محکم از کنار سختیها عبور کرد .تا اینکه تشکیل خانواده داد و حاصل آن ازدواج فرزندی به نام محسن شد و جهت لیبک به ندای امام امت به جبهه های حق علیه باطل شتافت.تا اینکه در عملیات کربلای 10 در تاریخ 4/2/66 به شهادت رسید.و در گلزار شهدای شهاب الدین کنار دیگر همرزمانش به خاک سپرده شد. فرازی از وصیت نامه شهید: خداوندا با خوشحالی و فکری آزاد به خاطر پیوستن به تو به جبهه آمدم تا شاید شربت شهادت بنوشم.اگر می خواهید مکتبتان جاوید بماند دامن روحانیت را بگیرید و قدر روحانیون دینی را بدانید . اسلام بدون روحانیت مانند کشور بی طبیب است . امام را یار و یاور باشید. مادر جان من شما را دوست دارم اما بهتر از اینها مکتبم را بیشتر از شما دوست دارم و نمی توانم تحمل کنم که دین من در خطر باشد و من با خیال راحت به زندگی ادامه بدهم و به جبهه و جنگ توجهی نکنم . مادرم صابر باش که خداوند صابران را دوست دارد. خواهر گرامی ام امیدوارم از دیدن جای خالی من ناراحت نشوی زیرا امانتی بودم و باید روزی این امانت از جمع شما می رفت . حجابتان را حفظ کنید که کوبنده تراز خون من است . شهید: علی خلیلی تاریخ تولد: 1345 تاریخ شهادت: 31/1/1366 محل شهادت: بانه عضویت: بسیجی وضعیت تاهل: مجرد محل ذفن: گلزار شهدای روستای شهاب الدین زندگی نامه شهید: شهید علی خلیلی در ماه مبارک رمضان سال 1345 از خانواده ای مذهبی در روستای شهاب الدین دیده به جهان گشود وی دوران طفولیت را در روستای شهاب الدین و واوسر سپری و در سن هفت سالگی راهی دبستان شهاب الدین و دوره راهنمایی را در مدرسه روستای طوسکلا به پایان رسانید و تحصیلات دبیرستان را در شهر نکا شروع کرد و جهت لبیک به ندای پیامبر گونه امام امت و پاسداری از اسلام و کیان ارزشمند نظام جمهوری اسلامی اول بار در منطقه مریوان با خصم جنگید . بار دوم در منطقه فاو از طریق جهاد سازندگی و بالاخره با گردان علی ابن ابی طالب (ع) ابتدا در جنوب و سپس در غرب کشور در کربلای 10 شرکت کرد و در منطقه بانه به فیض شهادت نائل آمد. فرازی از وصیت نامه شهید: پیرو روحانیت باشید آنه... |
....خواست دهیار محترم و اهالی روستا قول احداث سالن ورزشی را دادند و در تاریخ ۲۵/۵/۱۳۸۸ کار ساخت آن به اتمام رسید 33- پایگاه مقاومت : در همان روزهای پیروزی انقلاب و فرمان امام خمینی(ره) پایگاه مقاومت در روستا تشکیل شد و از افراد موثر در تشکیل بسیج روستایمان شهید محمدتقی هاشمی نصب بود ودارای پایگاه مقاومت برادران و خواهران می باشد. در حال حاضر کار ساخت ساختمان پایگاه در دستور کار قرار دارد و پی کنی و بُتن ریزی و دیوارچینی آن به اتمام رسیده است. 34- شورای اسلامی : بعد از انقلاب توسط انجمن اسلامی روستا اداره می شد تا اینکه توسط جهاد سازندگی شورای اسلامی را با رای مردم تشکیل داد ولی بعلت اینکه پشتوانه قانونی نداشت در همان اغازین فعالیت خود متوقف شد و اسامی انان ۱- شعبانعلی صدقی۲- رحیم جوانمرد۳- محمدباقرترابی۴- حسن زارع۵- حیدرقلی نوبخت بودو هرساله اهالی به همین نفرات به صورت شفاهی و نظرخواهی در جمع رای می دادند تا اینکه در سال 1378 اولین شوراهای اسلامی روستا با پشتوانه قانونی در سراسر ایران انتخاب شدند و مشغول بکار شدند و در دوره اول که اقایان رمضانعلی محمدی و حسن تقی پور و محمد جوانمرد بعنوان منتخب مردم انتخاب شدند با تلاش خود بعنوان شورای نمونه روستایی استان مازندران به جشنواره شهید رجایی راه یافتند. درحال حاضر دارای دفتر کار به متراژ20متر و دارای یک اتاق می باشد. 35- دهیاری : در اواخر دوره دوم شورای اسلامی و با پیگیری اعضای محترم شورای اسلامی، دهیاری روستای شهاب الدین تشکیل و شروع بکار در تاریخ 5/10/1385 نمود .دهیاری فعلا با شورای اسلامی در یک اتاق مشغول فعالیت می باشد. و زمین جهت ساخت توسط دهیاری به میزان 150متر خریداری گردید. 36- شورای حل اختلاف : در دوره دوم شورای اسلامی و با همکاری دادکستری نکا در سال 1383 تاسیس و مشغول فعالیت شد و در حال حاضر بصورت اجاره در مغازه ای فعالیت می کند. 37- شهدا : روستای شهاب الدین با تقدیم 9شهید به انقلاب و مهمانی از یک شهید گمنام و 30جانباز و650مرحله اعزام به جبهه از روستاهای بسیار مذهبی استان بشمار می رود.اسامی شهیدان عبارتند از: 1- شهید قاسم خادمی2- شهید شکرالله فردوسی3- شهید مرادعلی سلیمی4- شهید یوسفعلی اسدی طوسی5 شهید مهدی نوروزی6- شهید رسول انصاری7- شهید رجبعلی میرزاپور8- شهید علی خلیلی9- شهید محمدحسن اسدی طوسی10- شهید گمنام . سه تن از شهدای روستای شهاب الدین در حسینیه و مابقی در گلزار شهدا مدفون هستند. 38- حمام عمومی : یک باب حمام عمومی بهداشتی که فعلا تعطیل شده و این سومین حمام در طول دوره شهاب الدین می باشد که در سال 1365 با مشارکت 30% اهالی و همت جهادسازندگی و بخشداری در دولت جمهوری اسلامی ساخته شد. اولین حمام به صورت خزانه ای بوده ودر سال 1345 حمام دوش دار جای حمام خزانه ای قدیمی را گرفت. واین حمام تا سال 1365 مورد استفاده اهالی قرار می گرفت و بصورت ساعتی برای مرد و زن بوده مثلا صبح ها از ساعت 8الی4 بعدازظهر خانمها و از ساعت 4 بعدازظهر الی 8صبح مردها. 39- اثار باستانی: 1- خرگوش تپه2- چماز تپه 3- خضر تپه (ثبت آثارملی۹۳۴۷- ۴ولیکی تپه آثارملی۷۸۴۳ 40- اسیاب : در حدود 5/1کیلومتری از محل اسیاب ابی داشت که از اب چشمه حاجی خان چشمه استفاده می کرد به این صورت که اب از بالا هدایت می شد و سنگ بزرگی را می چرخاند و مورد استفاده قرار می گرفت 41- شخصیتها: الف : مذهبی: شیخ محمد بیانی عارف و مرثیه سرای بزرگ بود که تخلص آن به نام نادم است حجت الاسلام بیانی امام جمعه شهرستان نکا از سالهای 1360 تا 1375. ب:سیاسی: احمد اسدی بخشدار مرکزی نکا از سالهای 1377تا 1384. نجاتعلی سلیمی معاون فرماندار از سال86 تا به حال ج: ورزشی: محمد جوانمرد دارای درجه مربیگری D اسیا در زمینه فوتبال 42- چگونگی پیدایش روستای شهاب الدین: تاریخ و فرهنگ هر قوم و ملتی سراسر از فراز ونشیبهای است که بیش از چندین قرن تحمل رنج و زحمت و مشقت و درد پایه گذاری می گردد که بر اثر جنگ و خونریزی به دست ظالمان و ستمگران به یکباره نابود می شود یا بخاطر بروز بیماری ها مثل طاعون و وبا و یا بر اثر بلایای طبیعی مثل سیل و زلزله همه چیز از بین می رود و فقط به خاطره ها می پیوندد . آنچه که در تاریخ در مورد نامگذاری روستاها و شهرها و آبادیها بدان برخورد می کنیم و امروزه به ان نام خوانده می شوند پای اولین آدمهایی است که به انجا رسیده اند و یا دستور ساخت آن را داده اند و یا پادشاهی به نام فرزند خود نامیده است و یا بخاطر وجود حیوانی در آن منطقه است یا شکل طبیعت آن منطقه می باشد که در نامگذاری آن تاثیر بسیار مهمی دارد. انچه را از بزرگان و ریش سفیدان در مورد شهاب الدین نقل شده و آنها خود از پدران شنیده اند چهار برادر بودند به نامهای شهاب الدین .مورندین .خورندین و عزت الدین از نواحی سرزمین هندوستان که کار آنها تجارت و بازرگانی بوده و آنها فرشهای گران قیمت و نفیس را از شمالی ترین نقطه به جنوبی ترین نقطه ی مال رو از طریق جاده ابریشم حمل می کردند و سفارشات و درخواستهای مردم را به انها می دادند در یکی از این سفرها در نواحی قومیس(منطقه دامغان امروزی) مورد حمله راهزنان و یاغیان قرار گرفتند که بر اثر این حمله بسیاری از مال و اموال انها از بین رفت و نگهبانان آنها نیز کشته شدند در همان اغاز درگیری یکی از برادرها متوجه نیت راهزنان شد و مقداری از طلا و جواهرات خود را در مکان مناسب جاسازی کرد و بعد از اینکه راهزنان به مال واموال رسیدند از منطقه متواری شدند و بعد از این ماجرا برادران دیگر بسیار گریه و زاری می کردند و تا اینکه این برادر به انها دلداری داد و موضوع مخفی کردن مقداری از دارایی خود را به آنها گفت و انها تصمیم گرفتند در دامغان برای مدتی بمانند . بعد از گذشت مدت زمانی متوجه می شوند اب و هوای این منطقه و خشکسالی مانع حضور انها در دامغان است پس تصمیم گرفتند به مکان خوش آب و هوا تری مهاجرت نمایند و بعد از گذشت چندسال به این منطقه (شهاب الدین فعلی)می رسند و با فروش طلا وجواهر مقداری ملک خریداری می کنند. وهر یک از برادرها چشمه ای را انتخاب می کند و شهاب الدین در کنار چشمه پر آبی ساکن می شود و بعد ها به نام این برادر خوانده می شود و اهسته اهسته مردم در کنار این چشمه جمع می شوند و نام شهاب الدین چشمه را تش... |