رضایت جستجوی شما در مجموع 6 نتیجه داشت که در 1 صفحه قابل رویت است
داستان ازدواج ام البنین با امام علی(ع) از زبان همسر حضرت عباس ....یندگی از طرف برادرش امیرالمؤمنین علی - که رحمت و درود خدا بر او - به خواستگاری فاطمه آمد، او از فرط شادمانی و رضایت، گریست و گفت: خدا را سپاس من به «مرد» راضی بودم ولی او «مرد مردان» را نصیب من کرد. زن دیگر با خنده میان حرف دوستش پرید: چرا جریان خواستگاری معاویه را نمیگویی؟ - آخ آخ راست میگویی ... اما این یکی را حتماً خودش شنیده ... . با تعجب و حیرت گفتم: خواستگاری معاویه؟! از امالبنین؟! شوخی میکنید؟! - یعنی نشنیدهای؟ تو چه عروسی هستی دختر؟ لااقل حکایت «میسون» را که میدانی ... . - «میسون»؟! نه ... چه حکایتی است؟ - پس از اول برایش تعریف کن خواهر گرچه، میترسم اگر باد به گوش امالبنین برساند که ما قصه زندگیاش را برای عروس چشم گوش بستهاش تعریف کردهام، پوست از سرمان بکند. - به چشم، میگویم راستش قبل از آن که عقیل به نیابت از امیرمؤمنان علی(ع) به خواستگاری فاطمه بیاید، معاویه هم کسی را به خواستگاری فرستاده بود. لابد میدانی که معاویه پس از رحلت پیامبر و آغاز حکمرانی خلفا، والی شام شد و با حیف و میل بیتالمال و خرج کردن از کیسه مردم، رفته رفته برای خود امپراتوری خودمختار ایجاد کرد. نه فقط الان که خود را امیرالمؤمنین و خلیفه مسلمین مینامد و میداند، بلکه از همان آغاز ولایت بر شام، سعی داشت بهترینها را برای خود دستچین کند؛ بهترین لباسها، لذیذترین خوراکیها، زیباترین غلامان و کنیزها، باشکوهترین تجملات و تجهیزات و لابد بهترین زنان آوازه زیبایی و شجاعت فاطمه کلابیه، باعث شد که معاویه یکی از نزدیکان مغرورش را با مبالغی چشمگیر از جواهر آلات و البسه و سایر هدایا به خواستگاری او بفرستد. فرستاده معاویه بعد از آن که با تبختر و فخرفروشی، طبقهای هدایا را پیش فاطمه و خانوادهاش به چشم کشید، با حالتی تحقیرآمیز و غیرمؤدبانه، کنار هدایا یله داد و از گشادهدستی و بندهنوازی اربابش گفت و چنان که گویی از پاسخ مثبت فاطمه و خانوادهاش خبر داشت، فرمان داد که: «دختر تا فردا صبح آراسته و آماده حرکت به شام باشد تعجیل کنید». فاطمه با حجب و حیایی دخترانه به آرامی از پدرش پرسید: «پدر جان، آیا اجازه میدهید چند کلمهای با فرستاده ارجمند والی بزرگ شام سخن بگویم؟» پدر که آتش پنهان در زیر این لحن را میشناخت و از بیادبی فرستاده نیز به شدت خشمگین بود، ظاهراً از فرستاده کسب اجازه کرد فرستاده با تفرعن سری جنباند که یعنی بگوید. «حزام» به آتشفشان اجازه فوران داد: «بگو دخترم». فاطمه گفت: «جناب فرستاده، آیا من از هم اکنون میتوانم مطمئن باشم که همسر والی مقتدر شام، امیر معاویه بن ابوسفیان هستم؟» فرستاده که تقریباً پشت به فاطمه و خانوادهاش دراز کشیده بود، سر چرخاند و چنان که گویی بر آنان منت میگذارد، گفت: «بله، هستی». لحن آرام و شرمآگین فاطمه به یکباره تغییر کرد و با لحنی قاطع، بر سر مرد فریاد زد: «پس درست بنشین مردک!» فرستاده همچون کسی که به رعد و برق دچار شده باشد، به یکباره از جا جست و با چشمان گشاده از حیرت، مؤدب و دو زانو نشست. فاطمه ادامه داد: «آیا اربابت به تو حد و ادب میهمان و حق و حرمت میزبان را نیاموخته؟ چگونه والی مقتدری است معاویه که به نوکرانش اجازه میدهد با خانواده همسرش جسور بیادب باشند؟ به خدا قسم اگر شومی خون میهمان و بیم غیرتورزی عشیره نبود، این بیادبیا... |
مختصري درباره حضرت زهرا سلام الله ....عنای با خیر و برکت، بتول به معنای بریده و دور از ناپاکی، راضیه به معنای راضی به قضا و قدر الهی و مرضیه یعنی مورد رضایت الهی.(1) کنیههای فاطمه (علیها السلام) نیز عبارتند از ام الحسین، ام الحسن، ام الائمه، ام ابیها و... ام ابیها به معنای مادر پدر میباشد و رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) دخترش را با این وصف میستود؛ این امر حکایت از آن دارد که فاطمه (علیها السلام) بسان مادری برای رسول خدا بوده است. تاریخ نیز گواه خوبی بر این معناست؛ چه هنگامی که فاطمه در خانه پدر حضور داشت و پس از وفات خدیجه (سلام الله علیها) غمخوار پدر و مایه پشت گرمی و آرامش رسول خدا بود و در این راه از هیچ اقدامی مضایقه نمینمود، چه در جنگها که فاطمه بر جراحات پدر مرهم میگذاشت و چه در تمامی مواقف دیگر حیات رسول خدا. مادر و پدر همانگونه که میدانیم، نام پدر فاطمه (علیها السلام) محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم) است که او رسول گرامی اسلام، خاتم پیامبران الهی و برترین مخلوق خداوند میباشد. مادر حضرتش خدیجه دختر خویلد، از زنان بزرگ و شریف قریش بوده است. او نخستین بانویی است که به اسلام گرویده است و پس از پذیرش اسلام، تمامی ثروت و دارایی خود را در خدمت به اسلام و مسلمانان مصرف نمود. خدیجه در دوران جاهلیت و دوران پیش از ظهور اسلام نیز به پاکدامنی مشهور بود؛ تا جایی که از او به طاهره (پاکیزه) یاد میشد و او را بزرگ زنان قریش مینامیدند. ولادت فاطمه (علیها السلام) در سال پنجم پس از بعثت(2) و در روز 20 جمادی الثانی در مکه به دنیا آمد. چون به دنیا پانهاد، به قدرت الهی لب به سخن گشود و گفت: "شهادت میدهم که جز خدا، الهی نیست و پدرم رسول خدا و آقای پیامبران است و شوهرم سرور اوصیاء و فرزندانم (دو فرزندم) سرور نوادگان میباشند." اکثر مفسران شیعی و عدهای از مفسران بزرگ اهل تسنن نظیر فخر رازی، آیه آغازین سوره کوثر را به فاطمه (علیها السلام) تطبیق نمودهاند و او را خیر کثیر و باعث بقا و گسترش نسل و ذریه پیامبر اکرم ذکر نمودهاند. شایان ذکر است که آیه انتهایی این سوره نیز قرینه خوبی براین مدعاست که در آن خداوند به پیامبر خطاب میکند و میفرماید همانا دشمن تو ابتر و بدون نسل است. مکارم اخلاق سراسر زندگانی صدیقه طاهره (علیها السلام)، مملو از مکارم اخلاق و رفتارهای نمونه و انسانی است. ما در این مجال جهت رعایت اختصار تنها به سه مورد اشاره مینماییم. اما دوباره تأکید میکنیم که این موارد، تنها بخش کوچکی از مکارم اخلاقی آن حضرت است. 1- از جابر بن عبدالله انصاری، صحابی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) منقول است که: مردی از اعراب مهاجر که فردی فقیر مستمند بود، پس از نماز عصر از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) طلب کمک و مساعدت نمود. حضرت فرمود که من چیزی ندارم. سپس او را به خانه فاطمه (سلام الله علیها) که در کنار مسجد و در نزدیکی خانه رسول خدا قرار داشت، راهنمایی نمودند. آن شخص به همراه بلال (صحابی و مؤذن رسول خدا) به در خانه حضرت فاطمه (علیها السلام) آمد و بر اهل بیت رسول خدا سلام گفت و سپس عرض حال نمود. حضرت فاطمه (علیها ال... |
پاسخ به سوالی درباره فوتبال روستا ....ل حاضر تیم در جریان مسابقات فوتبال قرار دارد انتظار حضور در ترکیب اصلی کمی زیاده خواهی است و هر تصمیمی منوط به رضایت کادر فنی تیم می باشد امیدواریم دوستان عزیز قانع شده باشند ... |
....زم به ياد آوري است هزينه براي بانوان روستا رايگان بوده و تمام هزينه مربي و سالن توسط دهياري پرداخت مي گردد. . ... |
....ب کنم و آن روزی است که خداوند دینش را در آن کامل کرد و نعمت را بر امت من تمام کرد و از اسلام به عنوان دین برایشان رضایت نمود وآنگاه فرمود: ای گروه مردمان! علی از من است ومن از علی، او از گل من خلق شده و پیشوای مردم بعد من است، در هرچیزی از سنتم که اختلاف کرده باشید ، موضوع را او برای شما روشن خواهد کرد و امیر مومنان است و پیشرو سفید پیشانیان و پناهگاه مومنین و بهترین وصی ها وشوی سالار زنان عالم و پدر امامان هدایتگر! ای مردم! (( مَن کُنتُ مَولاه فَهذا عَلِیٌ مَولاهُ، وَ مَولاتُهُ مِنَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ اَنزَلَها عَلَیَّ)) همانا هرکس من مولاو فرمانروای او هستم ، این علی مولای اوست و موضوع فرمانروایی او چیزی است که خدای عز و جل بر من نازل فرموده است هرکس که علی را دوست بدارد ،من او را دوست دارم و هرکس اورا دشمن دارد من نیز او را دشمن می دارم . هرکس که با علی وصل کند ،من با او وصل می کنم ،و هرکس که با او قطع کند ، من از او می برم ، و هرکس که به علی ظلم کند، به او ظلم می کنم ، و هرکس که ولایت او را بپذیرد ، من نیز اورا پذیرا می شوم و هرکس که دشمنش دارد ،دشمنش می دارم ،ای مردم!من شهر حکمت هستم و علی در آن و هرگز ،جز از در ، وارد شهرش نمی گردند و دروغ گفت کسی که گمان کرد ،او مرا دوست می دارد ، ولی نسبت به علی بغض داشت . ای مردم!سوگند به کسی که مرابه نبوت برانگیخته و بر تمام مردمان برگزیده ، علی را در زمین به عنوان پرچم امتم نصب کردم ، مگر اینکه خداوند اسمش را در آسمانها بلند گردانده بود و ولایتش را بر ملائکه واجب نموده بود. حمد مخصوص خداست و درود بر بهترین مخلوخات او ، محمد و خاندانش. ((علیٌ خَیرُ البَشَر مَن شَکَّ فیه فَقَد کَفَر)) عيد ولايت مبارك دهياري روستاي شهاب الدين... |
....صرنی» و خود این راه را انتخاب نمودم که آری باید در رکاب حسین(ع) جنگید و درخت تنومند اسلام را آبیاری کرد من با رضایت خود و خانواده ام به جبهه رفتم تا با ریخته شده خون من و امثال من بتوانیم پرچم خونین اسلام را در جهان به اهتزاز درآوریم .از مادرم می خواهم بعد از شهادتم اشک نریزد و از برادران خود می خواهم که با هم اتحاد و همبستگی داشته باشند. شهید: محمد حسن اسدی طوسی تاریخ تولد: 1/10/1343 تاریخ شهادت 4/10/65 محل شهادت: کربلای 4 عضویت: بسیجی وضعیت تاهل: متاهل محل ذفن: گلزار شهدای روستای شهاب الدین زندگی نامه شهید: شهید در یکم دی ماه سال 1343 در روستای شهاب الدین و در یک خانواده مذهبی بدنیا آمد. مقطع ابتدایی را در روستای شهاب الدین و راهنمایی و دبیرستان را در شهرستان قم سپری کرد . ایشان با توجه به اینکه در شهرستان قم به تحصیل مشغول بود در همان شروع حرکت انقلاب اسلامی از هیچ کوششی دریغ نمی کرد و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به روستا برگشت و به فعالیت های خود ادامه می داد تا اینکه فرماندهی پایگاه مقاومت بسیج محل را بعهده گرفت و چندین مرتبه به جبهه رفت. ایشان در سال 1363 ازدواج کرد و حاصل این ازدواج یک فرزند به نام یوسفعلی بود . تنها چهل روز از تولد یوسفعلی نمیگذشت که به جبهه ها بازگشت و بعنوان فرمانده دسته و جانشین گروهان در عملیات کربلای 4 و منطقه برون مرزی ام الرصاص در تاریخ 4/10/1365 جاویدالاثر شد تا اینکه در تاریخ 9/5/74 مشتی استخوان برای خانواده آوردند.و درگلزار شهدا ی شهاب الدین در کنار برادر شهیدش به خاک سپرده شد. فرازی از وصیت نامه شهید: خدایا می دانی که چه میکشیم پنداری که چون شمع ذوب می شویم از مردن نمی هراسیم اما می ترسیم بعدازما ایمان را سر ببرند. اگرهم که سوزیم روشنایی می رود و جای خود را دوباره به شب می سپارد .پس چه باید کرد از یک سو باید بمانیم تا شهید اینده شویم و از دیگر سو باید شهید شویم تا آینده بماند .عجب دردی است آری همه یاران باوفای اسلام و انقلاب و امام شهید شدند در حالی که نگران فردا بودند.!! ملت عزیز و غیور ایران همیشه دنباله روی رهبر باشید که این رهبر نائب حضرت مهدی (عج) میباشد.اگر فیض عظیم شهادت نصیبم گشت انان که پیرو خط سرخ امام خمینی نیستند و به ولایت او اعتقاد ندارند بر من نگریند و بر جنازه من حاضر نگردند. شهید: یوسفعلی اسدی طوسی تاریخ تولد: 1349 تاریخ شهادت 10/4/65 محل شهادت: مهران عضویت: بسیجی وضعیت تاهل: مجرد محل ذفن: گلزار شهدای روستای شهاب الدین زندگی نامه شهید: شهید در رمضان سال 1349 در روستای شهاب الدین و در یک خانواده مذهبی و در دامن مادری سیده و پدری که مداح اهل بیت (ع) بوده دیده به جهان گشود دوران ابتدایی خود را در روستای شهاب الدین و دوران راهنمایی وتا دوم دبیرستان را در شهرستان ساری سپری کرد . با مراجعه مکرر برای شرکت در جنگ بعلت سن کم ممانعت می شد.تا اینکه درخرداد سال 1365 به جبهه های حق علیه باطل اعزام و در عملیات آزاد سازی مرحله دوم مهران بر اثر اثابت ترکش خمپاره در تاریخ 10/4/1365 به درجه رفیع شهادت نائل آمد و در گلزار شهدای شهاب الدین به خاک سپرده شد. فرازی از وصیت نامه شهید: از تمامی ملت عزیز ایران میخواهم که چنان مردانه در راه اسلام تلاش کنند که کافران به قدرت واقعی اسلام و مسلمانان پی ببرند.و هیچگاه امام عزیزمان این نعمت الهی را تنها نگذارند که خداوند بزرگ بعد از صدر اسلام به هیچ ملتی چنین نعمتی اعطا نکرده است ای امت حزب اله تقوا پیشه کنید و لحظه ای از یاد خداوند متعال غافل نشوید به یاد پیامبران و امامان ما باشید که همه چیز ما از انهاست ای جوانان گرامی راه شهیدان عزیز را ادامه دهید و نگذارید که خون شهدا پایمال شود مسجدهارا پر کنید که شیطان از مسجد می ترسد. وحدت را حفظ کنید که دشمنانتان از این اتحاد می ترسند . از خواهران حزب اله تقاضا می شود که حجاب اسلامی خود را رعایت فرمایید. اگر کشته شدم مرا در مزار جدید محل دفن نمایید. شهید: رجبعلی میرزاپور تاریخ تولد: 1342 تاریخ شهادت: 4/2/1366 محل شهادت: سردشت عضویت: بسیجی وضعیت تاهل:  ... |