وب سایت رسمی دهیاری روستای شهاب الدین => 
      Home       Gallery        Search         Contact Us امروز يكشنبه 30/ارديبهشت/1403

 
 
 

 

  ولادت حضرت زینب ...
  دومین دیدار تیم ...
  برگزاري شب وفات ...
  چین: شبکه های ...
  سومین شناور دریای ...
  ارائه دستگاه هوشمند ...
  گناه کساني که ...
  اوباما با خودکار ...
  فرماندار نكا درهمايش ...
  درباره روستای شهاب ...

 

 
فاضل صدقی

 

  درباره روستای شهاب ...

اوباما با خودکار ...

فرماندار نكا درهمايش ...

ارائه دستگاه هوشمند ...

سومین شناور دریای ...

چین: شبکه های ...

گناه کساني که ...


 

  هیج مطلبی ثبت نشد
 

 

RSS 2.0

 


:نوع مرورگر
Mozilla

: زبان سیستم عامل
English

آی پی :
3.17.160.223

 



به وب سایت رسمی دهیاری روستای شهاب الدین خوش آمدید

  به اطلاع شما دوستان ، همشهريان و بازديدكنندگان محترم مي رسانيم كه در جهت بهبود و هرچه نزديكتر شدن همكاري  بين دهياري و اهالي محترم روستاي شهاب الدین،‌ وب سايت دهياري اين روستا راه اندازی شد . به ياري خداوند متعال دهياري در نظر دارد گزارش عملكرد هاي خود را از طريق اين سايت به استحضار مردم محترم روستا رسانده ، و از همين طريق هم منتظر هرگونه انتقاد يا پيشنهاد سازنده شما جهت بهبود كارايي دهياري هستيم ...

برای دیدن بهتر این سایت پیشنهاد می کنیم آخرین نسخه مرورگر موزیلا فایرفاکس را دانلود کنید

با آرزوي توفيق روزافزون براي همه هموطنان عزيز


 ظهر    جستجوی شما در مجموع 38 نتیجه داشت که در 3 صفحه قابل رویت است در هر صفحه 15 نتیجه

جستجو این کلمه در گوگل


ولادت حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم

....دت امت اسلام. این روز را به همه مسلمانان تبریک عرض می نماییم ...


امام سجاد علیه السلام

.... به مورچه اي ظلم كنم و بيجهت پوست جوي را از دهان آن بگيرم، نمي كنم.» حضرت سجّاد نيز مي فرمود: تعصي الاله وانت تظهر حبّه                                    هذا لعمري في الفعال بديع لو كنت تظهر حبه لأطعته                                      ان المحب لمن يحب مطيع «خداوند را معصيت مي كني و ادعا مي كني كه او را دوست داري. به جان من اين ادعا از عجايب امور است. اگر راستي خدا را دوست داشتي او را اطاعت مي كردي، زيرا محّب هميشه مطيع محبوب است.» در اين اشعار نيز امام سجاد مي گويد محال است كه خداوند را معصيت كنم، زيرا او را دوست دارم.  عبادت امام سجاد (ع) دربارة اميرالمؤمنين گفته شده است كه روزها به ايجاد باغ و قنات براي فقرا و محتاجين مشغول بود، و تا به صبح عبادت مي كرد. حضرت سجّاد نيز چنين بود چه بسيار باغها و قنوات كه به دست ايشان براي ديگران آباد يا ايجاد شد. عبادت و سجدة او به حدي بود كه به زين العابدين و سجّاد ملقّب شد.  از رسول اكرم روايت شده كه روز قيامت خطاب مي شود: «كجا است زين العابدين؟» و مي بينم كه فرزندم علي بن الحسين جواب مي دهد و مي آيد. از امام باقر روايت شده كه: «پدرم را مي ديدم كه از كثرت عبادت پاهاي او ورم كرده، و صورت او زرد، و گونه هاي او مجروح، و محل سجدة او پينه بسته بود.»  سخاوت، فتوت و رأفت امام سجّاد (ع) در تاريخ است يكي از كارهاي اميرالمؤمنين (ع) اداره كردن فقرا بطور مخفيانه بوده است. اميرالمؤمنين شبها خوراك، پوشاك و هيزم به خانة بينوايان مي برد، و آن بينوايان حتي نمي دانستند كه چه كسي آنها را اداره مي كند. همچنين ميان مورخين مشهور است كه امام سجاد (ع) چنين بوده است.  راوي مي گويد: در محضر امام صادق (ع) بوديم كه از مناقب اميرالمؤمنين (ع) صحبت شد و گفته شد هيچ كس قدرت عمل اميرالمؤمنين را ندارد و شباهت هيچ كس به اميرالمؤمنين، بيشتر از علي بن الحسين نبوده است كه صد خانواده را اداره مي كرد. شبها گاهي هزار ركعت نماز مي خواند.» از طريق اهل تسنن روايت شده است كه چون حضرت سجاد شهيد گشت روشن شد كه آن حضرت صد خانواده را بطور مخفي اداره مي كرده است. زهد امام سجّاد (ع) چنانچه اميرالمؤمنين (ع) زاهد به تمام معني بوده است و دلبستگي به مالي و به كسي جز به خداي متعال نداشته است. همچنين بوده است امام سجاد (ع). لذا به اصحاب خود سفارش مي فرمود:  اصحابي، اخواني، عليكم بدار الآخرة ولا اوصيكم بدار الدنيا فانكم عليها وبها متم...


سیزده آبان

....تند و با دادن  شعار الله اكبر و لا اله الا الله خود را از حملات ددمنشانه مأموران نجات مي دادند. ساعت دو بعداز ظهر مجدداً سربازان حكومت نظامي بر روي دانشجويان و دانش آموزان كه در داخل دانشگاه بودند، تيراندازي كردند كه در همان لحظات اول عده اي از دانشجويان به زمين افتادند و در خون غلتيدند. دانشجويان و دانش آموزان با پلاكاردهايي كه در آن شمار كشته شدگان دانشگاه را نوشته بودند با دادن  شعار الله اكبر خميني رهبر به راه پيمايي پرداختند. جنگ و گريز مأموران نظامي با دانشجويان و دانش آموزان تا پاسي از شب ادامه داشت امام خميني (ره) در پيامي كه به همين مناسبت از پاريس براي امت قهرمان ايران فرستادند، فرمودند: "عزيزان من صبور باشيد كه پيروزي نهايي نزديك است و خدا با صابران است. ايران امروز جايگاه آزادگان است من از اين راه دورچشم اميد به شما دوخته ام صداي آزاديخواهي و استقلال طلبي شما را به گوش جهانيان مي رسانیم.       ...


تسليت در گذشت مرحومه حاجيه صغري روشن روز

.... خاندان روشن روز ها و ميرزاپور تسليت عرض مي نماييم اين مرحومه مادر بزرگ شهيد علي ميرزاپور بود و قرار است بعد ازظهر تاسوعا تشيع و در گلزار شهدا بخاك سپرده شود روحش شاد...


عاشورا ی 94

.... نوبت منبر می شود حجت‌الاسلام صفری درباره پاسخ به شبهات مطالبی مفید بیان می کند بعد از منبر اقامه نماز جماعت ظهر و عصر به امامت حجت‌الاسلام والمسلمین سجادی انجام می گیرد صرف ناهار و مراسم با اهدای فاتحه به اتمام می‌رسد  از نکات قابل توجه امسال عزاداری بسیار منظم برگزار گردید ...


مختصري درباره حضرت معصومه سلام الله

....شان نموده اند، آشکار است و اين حقيقت روشن مي سازد که ايشان نيز چون حضرت زينب (س) ?عالمه غير معلمه? بوده است.  مظهر فضايل  حضرت فاطمه معصومه (س) مظهر فضايل و مقامات است. روايات معصومان (ع) فضيلت ها و مقامات بلندي را به آن حضرت نسبت مي دهد. امام صادق (ع) در اين باره مي فرمايند: ?آگاه باشيد که براي خدا حرمي است و آن مکه است؛ و براي پيامبر خدا حرمي است و آن مدينه است. و براي اميرمؤمنان حرمي است و آن کوفه است. بدانيد که حرم من و فرزندانم بعد از من، قم است. آگاه باشيد که قم، کوفه کوچک ماست، بدانيد بهشت هشت دروازه دارد که سه تاي آن ها به سوي قم است. بانويي از فرزندان من به نام فاطمه، دختر موسي، در آن جا رحلت مي کند که با شفاعت او، همه شيعيان ما وارد بهشت  مي شوند.?  مقام علمي حضرت معصومه (س)  حضرت معصومه (س) از جمله بانوان گرانقدر و والا مقام جهان تشيع است و مقام علمي بلندي دارد. نقل شده که روزي جمعي از شيعيان، به قصد ديدار حضرت موسي بن جعفر (ع) و پرسيدن پرسش هايي از ايشان، به مدينه منوره مشرف شدند. چون امام کاظم (ع) در مسافرت بود، پرسش هاي خود را به حضرت معصومه (س) که در آن هنگام کودکي خردسال بيش نبود، تحويل دادند. فرداي آن روز براي بار ديگر به منزل امام رفتند، ولي هنوز ايشان از سفر برنگشته بود. پس به ناچار، پرسش هاي خود را باز خواستند تا در مسافرت بعدي به خدمت امام برسند، غافل از اين که حضرت معصومه (س) جواب پرسش ها را نگاشته است. وقتي پاسخ ها را ملاحظه کردند، بسيار خوشحال شدند و پس از سپاسگزاري فراوان، شهر مدينه را ترک گفتند. از قضاي روزگار در بين راه با امام موسي بن جعفر (ع) مواجه شده، ماجراي خويش را باز گف...


تسلیت بمناسبت درگذشت مرحومه فتح اللهي همسر كربلايي سبز علي جاني پور

....مسر اقای سبزعلی جانی پور به رحمت خدا رفت  قرار است مراسم تشییع جنازه این مادر فردا یکشنبه 11مرداد ساعت 5بعدازظهر از منزل اقای جانی پور بسمت گلزار شهدا برگزار گردد  این مصیبت را به خانواده داغدار تسلیت عرض می نماییم ...


عمليات مرصاد

.... از پشت پمپ بنزين، دشمن را دور زده و تلفات زيادي بر آنها وارد ساختند. در اثر پيشروي نيروهاي خودي، در ساعت 2 بعدازظهر، اسلام آباد از اختيار نيروهاي منافقين خارج شد. در اين حال، خلبانان نيروي هوايي با 123 سورتي پرواز، مواضع منافقين را در هم كوبيدند. خلبانان هوانيروز نيز با اجراي آتش پر حجم بر روي دشمن، زمينه فروپاشي مواضع منافقين را فراهم ساختند.  بلافاصله پس از آزاد سازي شهر اسلام آباد، يگان هاي سپاه پيشروي را به سمت كرند آغاز كردند. قبل از رسيدن نيروهاي خودي به اين شهر، در ساعت 3 نيمه شب، 3 فروند هلي كوپتر ترابري در كرند به زمين نشستند و تعدادي از كادر منافقين و رهبري سازمان را از شهر خارج كردند. اين واقعه، نشانه آشكاري از آغاز شكست منافقين بود؛ چنان كه پس از مدتي با پيشروي نيروهاي خودي به سمت كرند و انهدام تانك هاي زره پوش برزيلي منافقين، دشمن هر آنچه داشت پس از 48 ساعت بر زمين نهاده و متواري شد.  در اين عمليات 1600 تا 2000 تن از نيروهاي منافقين به هلاكت رسيدند و حدود 1000 تن زخمي شدند و ميان كشته شدگان و اسرا، تعدادي از كادرهاي سازمان و فرماندهان تيپ ها ديده مي شدند. يكي از نيروهاي منافقين كه در اين عمليات به اسارت در آمده بود، در اعترافات خود، حركت منافقين را در منطقه اسلام آباد، متناسب با ذهنيت هاي غلط قبلي و باعث از دست رفتن توان نظامي و به قول خودشان، اعتبار سياسي آنها دانست. اين حركت منافقين، آن چنان آنها را آسيب پذير كرد كه باعث اوج گيري اختلافات شديد دروني ميان رهبري و باقي مانده اعضاي سازمان شد. به اين ترتيب، منافقين پس از تحمل يك شكست استراتژيك در پشت تنگه پاطاق روز جمعه 7/5/1367 رسماً اعلام كردند كه از شهرهاي اسلام آباد و كرند عقب نشيني كرده اند!      بازتاب و پيامدها اقدام مشترك عراق و منافقين در پيشروي به عمق خاك ايران، بازتاب گسترده اي يافت و حساسيت هاي زيادي را برانگيخت؛ زيرا اين تحركات پس از موافقت ايران با قطعنامه شوراي امنيت، در حالي انجام گرفت كه اراده بين المللي بر پايان جنگ مصمم شده بود؛ ولي اقدام عراق و منافقين عملاً به معناي ادامه جنگ بود.  هاروي موريس از روزنامه اينديپندنت طي تحليلي در مورد اهداف و استراتژي منافقين نوشت:  استراتژي فعلي مجاهدين و عراق، ظاهراً ايجاد يك منطقه آزاد شده در دست مجاهدين است تا از اين طريق، سازمان مخالف رژيم ايران، نقشي در توافق نهايي صلح داشته باشد.  يك نشريه ديگر نيز اقدام منافقين را، به دليل نگراني آنها از سرنوشت خود در صورت موافقت عراق با آتش بس دانست.  پشتيباني عراق از منافقين و پيوستگي آنها در انجام اين عمليات مخالف جمهوري اسلامي مورد بحث محافل خبري قرار گرفت؛ آن چنان كه خبرگزاري رويتر در اين باره به نقل از يك ديپلمات گزارش داد:  تحليل گران معتقدند، اين عمليات نمي توانسته بدون پشتيباني قوي ارتش عراق، به ويژه پوشش آتش توپخانه صورت گرفته باشد.   خبرنگار راديو لندن نيز در اين باره گفت:  ك...


عید فطر

.... از همه بصرف صبحانه پذیرایی بعمل امد از دیگر رسوم این روز حضور در منزل درگذشتگان سال قبل است و اقامه نماز جماعت ظهر و عصر از همه بصرف ناهار پذیرایی بعمل میاید  این عیدسعید را به همه تبریک عرض می نمایم ...


برنامه های شب قدر

....و سخنرانی و قرآن به سر پذیرایی و در انتها دعای جوشن کبیر  شب بیست و یکم نوحه و مرثیه توسط حاج محمود رمضانی  ظهر روز بیست و یکم حاج رمضان محمدی و بیست و سوم برادر حاج رمضان محمدی  از همه جوانان و عزیزان جهت شرکت در مراسم دعوت به عمل آمده است ...


ماه رمضان و برنامه ریزی های انجام شده

.... برگزاری مراسم روز شهادت امام علی علیه السلام و برنامه قرآنی برای نوجوانان و جوانان کلاس احکام  بعد از نماز ظهر و نماز صبح نیز برگزار خواهد شد  با توجه به کوتاه بودن شب مقرر گردید برنامه شب های رمضان تا 30 :11 به پایان برسد  برنامه کامل انشاءالله در شب اول به اطلاع اهالي محترم خواهد رسید ...


زندگي امام خميني

....بادان در جنـوب ايران آغاز كرد . همزمان هـواپيماهاى نظامى عراق فرودگاه تهران و منـاطق ديگر را( در سـاعت 2 بعد از ظهر) بمبـاران كـردند. ارتـش ايران كه بر اثر حـوادث انقلاب به شدت آسيب ديده و از هـم گسيخته بـود , دوران اوليه بـازسـازى خـود را مـى گذراند.  سپاه تازه تإسيـس پـاسـداران انقلاب ا سلامـى كه به فـرمان امام خمينـى تشكيل شـده بود در آغاز راه بـود و نيـرو , تجهيزات , و تجـربه كـافـى در روزهـاى نخست جنگ نداشت. نخستيـن واكنشهاى امام خمينى واولين پيامها و سخنرانيهاى امام خمينى در رابطه بـا تجـاوز ارتـش عراق از لحـاظ شنـاخت شخصيت وى و نــوع فرماندهـى او بسيار جالب تـوجه است كه در اينجا مجال بازگـويـى ظرافتها و ويژگيهاى آن نيست . امام خمينى بـى درنگ فرمان مقاومت صادر كرد . قبلا فرمان امام خمينى مبنى بر بسيج عمومى و تشكيل ارتـش بيست ميليونى بـا استقبـال جـوانـان انقلابـى ايـران مـواجه و آمـوزش و اعزام بسيجيـان به جبهه هـا فضـاى ايـران را دگـرگـون سـاخته بــود . مـوفقيتهاى پياپـى رزمنـدگان سپـاه اسلام آثـار شكست را در جبهه بعثيها نمايان ساخت . انـواع سلاحهاى پيشرفته اى كه حتـى در شـرايط صلح نيز تهيه آنها دشـوار و به چنـديـن سال پيگيـرى و مذاكـره و امتياز دادن نياز داشت به سـرعت در اختيـار صـدام قـرار گرفت.  مـوشكهاى اگزوسه و هواپيماهاى سوپراتاندارد فرانسـوى از آنجمله اند . امام خمينى در شرايطـى دفاع مقدس ملت را هدايت مى كرد كه جمهورى اسلامى رسما از سـوى آمريكا و اروپا تحريـم تسليحاتى شده بود و براى يافتـن يك قطعه هواپيماهايش مى بايست ماهها وقت صرف كند .  سقوط صدام به دست سپاه اسلام كوس شكست چنديـن قدرت بزرگ جهان را در مقابله بـا انقلاب اسلامـى به صـدا در مـى آورد . اينك بـرخلاف گذشته همه تلاشهاى آمـريكا و شـوراى امنيت بـر مسـدود كـردن راه پيشروى رزمندگان ايرانـى و جلـوگيرى از سقـوط صدام متمركز شـده بـود . قطعنامه 598 شـوراى امنيت از تصويب گذشت . ايـن قطعنامه قسمت عمـده نظرات و شرايط قبلـى ايران براى ترك نبـرد را كه از آغاز دفاع خـويـش بر آنها اصرار مـى ورزيد ولـى سازمانهاى بيـن المللـى به اميد پيروزى صدام زير بار نمى رفتند , پذيرفته بـود  ايـن گروه در پايان بررسى به اتفاق آرإ نظر خـويـش را مبنى بر آماده بـودن شـرايط بـراى اثبـات حقانيت جمهورى اسلامـى در دفاع مقـدس 8 ساله و تـرك مخـاصمه بـر اساس مفاد قطعنامه 598 بـود .  پيـام امـام خمينـى معروف به پيـام قبـول قطعنـامه تعبيـر امام خمينـى از پذيـرش قطعنامه به عنـوان جام زهـر خـود حقايقـى ناگفته دارد و حاوى نكات ظريف بسيارى است كه بيان آنها در ايـن مقاله نمـى گنجـد و فقط به ذكر فـرازى از پيام امام خمينىدر ايـن رابطه بسنـده مـى شـود : و اما در مـورد قبـول قطعنامه كه حقيقتا مسئله بسيار تلخ و ناگـوارى براى همه و خصـوصا براى مـن بود , ايـن است كه مـن تا چند روز قبل معتقد به همان شيوه دفاع و مواضع اعلام شده در چنگ بـودم و مصلحت نظام و كشور و انقلاب را در اجراى آن مـى ديدم ولى به واسطه حـوادث و عواملـى كه از ذكر آن فـعلا خـوددارى مـى كنـم و بـه اميد خـداوند در آينده روشـن خواهد شد و با تـوجه به نظر تمامى كارشناسان سياسى و نظامى سطح بالاى كشور كه مـن به تعهد و دلسوزى و صداقت آنان اعتماد دارم , با قبول قطعنامه و آتـش بس موافقت نمودم و در مقطع كنونى آن را به مصلحت انقلاب و نظام مى دانـم و خـدا مـى دانـد كه اگر نبـود انگيزه اى كه همه ما و عزت و اعتبار مـا بـايـد در مسيـر مصلحت اسلام و مسلمين قربانى شـود هرگز راضـى به ايـن عمل نمى بـودم و مـرگ و شهادت بـرايـم گـواراتـر بـود. اما چاره چيست كه همه بايد به رضايت حق تعالى گردن نهيم ومسلـم ملت قهرمـان و دلاور ايـران نيز چنيـن بـوده و خـواهـد بـود ... از جمله شگفتيهاى دوران طـولانـى دفاع مقـدس ملت ايـران آنكه در تمام ايـن مـدت مردم ايران نشاط خـود را براى سازندگـى و جبران خـرابيهاى به ارث مانده از رژيـم سابق هيچگاه از دست ندادنـد و در هميـن مـدت علاوه بر اداره كامل امـور جبهه ها , طرحهاى بزرگ بازسازى و نوسازى كشـور از پروژه هاى عظيـم سد سازى و راه سازى گرفته تا طرحهاى توسعه اكتشافات و بهره بـردارى نفتـى و تـوسعه نيروگاههاى انرژى و بهسازى امور كشاوزرى و افزايـش دانشگاهها و مراكز تحقيقاتى كشـور و ديگر امـور مربـوط به تـوسعه ملى را با جديت دنبال كردند . امـام خمينـى در تــــاريخ 4 / 2 / 1368 به منظور اصلاح و تكميل اركان تشكيلات نظام اسلامى طى نامه اى به رئيـس جمهور وقت ( حضرت آيه الله خـامنه اى ) هيئتـى از صـاحب نظران و كـارشنـاسـان را مسئول بررسى و تـدويـن اصلاحات لازم در قانـون اساسـى بـر اساس 8 محور تعيين شده در هميـن نامه نمود . اصلاح مواد مربوط به شرايط رهبـرى , تمركز در قـوه مجـريه و قضأيه و صـدا و سيما و وظايف مجمع تشخيص مصحلت نظام از اهـم ايـن موارد بود . مواد اصلاح شده قـانـون اسـاسـى در تـــــاريخ 12 آذر 1368 ( بعد از رحلت ) به رفرانـدوم عمـومـى گذاشته و با اكثريت مطلق آرإ به تإييد ملت ايران رسيد .   دفـاع از پيامبـر اسلام و ارزشهاى دينـى آخـريـن رويارويـى امام خمينى با غرب: ماجـراى تـدويـن و انتشار وسيع كتاب مبتذل آيات شيطانـى نـوشته سلمان رشدى و حمايت رسمـى دولتهاى غربـى از آن سر آغازى بر فصل تهاجـم فرهنگى بـود . امام خمينى با تـوجه به دلايل و واقعيتهاى فـوق در تاريخ 25 / 11 / 1367 در ضمـن چند سطر كـوتاه با صـدور حكـم ارتداد و اعدام سلمانى رشدى و ناشريـن مطلع از محتواى كفر آميز ايـن كتـاب , انقلابـى ديگـر بـر پـا كرد.  سالهاى آخر عمر امام خمينى و حوادث ناگوار: چند حادثه در ايـن سالها اتفاق افتاد كه اثر آن بر روح و خاطرهامام خمينى سنگينى مى كرد . يكى از ايـن حوادث , شهادت مظلومانه حجاج بيت الله الحرام در كنار خانه خدا و در مراسـم حج سال 1366 بود. رحلت امـام خمينـى : در آستـانه نيمه خـرداد سـال 1368 خـود را در آماده ملاقات عزيزى مى كرد كه تمام عمرش را براى جلب رضاى او صرف كرده بـود و قامتش جز در بـرابـر او , در مـقابل هيچ قدرتى خـم نشده , و چشـمانش جز براى او گريه نكرده بـود . سروده هاى عارفانه اش همه حاكى از درد فـراق و بيان عطـش لحظه وصال محبوب بـود . و اينك ايـن لحظه شكـوهمنـد بـراى او , و جانــكاه و تحمل ناپذير بـراى پيروانـش , فـرا مـى رسيد .امـام خمينـى خـود در وصيتنامه اش نـوشـته است : با دلى آرام و قلبـى مطمئن و روحى شاد و ضميرى اميدوار به فضل خدا از خدمت خـواهران و برادران مرخص و به سـوى جايگاه ابــدى سفر مى كنـم و به دعاى خير شما احتياج مبرم دارم و از خداى رحمن و رحيـم مى خـواهـم كه عذرم را در كوتاهى خدمت و قصـور و تقصير بپذيـرد و از مـلت امـيدوارم كه عذرم را در كـوتاهى ها و قصـور و تقصيـرها بـپذيـرنـد و بـا قــدرت و تصميـم و اراده بــه پيش بروند.   ساعت 20 / 22 بعداز ظهر روز شنبه سيزدهـم خـرداد ماه سـال 1368 لحظه وصال بـود . قــلبـى از كار ايستـاد كه ميليـونها قلــب را بـه نور خدا و معنـويت احـياء كرده بـود.   برگرفته از بيتوته...


خيّر روستا به ديار باقي شتافت

....زمين براي احداث سالن ورزشي تحويل دهياري دادند مراسم تشيع جنازه اين مرد نيكوكار روز سه شنبه 4/3/94 راس ساعت 5 بعدازظهر از منزلش بسمت گلزار شهدا برگزار ميگردد...


سیزده بدر، روز آشتی با طبیعت

....ی ‌كنند. در همه شهرها و روستاها و عشیره‌های ایران، خانواده ‌ها به صورت گروهی، گاه چند خانواده با هم غذای ظهر را آماده كرده و آجیل و خوردنی ‌های سفره هفت سین را با خود برداشته و به دامان صحرا و طبیعت می ‌روند و سبزه هفت سین را با خود برده و به آب روان می ‌سپارند. به دامن صحرا و طبیعت رفتن، شوخی و بازی كردن، دویدن، تاب خوردن و در هر حال شاد بودن،از ویژگی ‌های روز سیزده بدر است. گره زدن سبزه به نیت باز شدن گره دشواری ‌ها و برآورده شدن آرزوها، از دیگر رسوم این روز است. این باور همگانی چنان است كه اگر خانواده‌ای نتواند به علتی تمام روز را به باغ و صحرا برود، به ویژه با دگرگونی ‌های جامعه شهری امروز، در بعد از ظهر روز سیزدهم، ...


مختصري درباره شهاب الدين

....اشتن آتش زندگی می کردند.(که این حقیر بنا به دلایلی از نامبران نام آن منطقه خودداری می کنیم.)وتا ظهور اسلام آتش مظهر روشنایی ونوردر آن جا روشن بوده ودر مکانی دیگر مردمانی که کارنوارندگی وشادی ورقص وآواز را انجام می دادند تا در جشن ها مرد استفاده قرار می گرفت زندگی می کردند.درآیین زردشت ودین اجداد ونیاکان ما به شادی وسرور خیلی اهمیت می دادند وجشن های سده ومهرگان ونوروز وجشن کاشت وجشن خرمن ...وشروع پایان هر فصلی جشن مخصوص را با آداب سنت خودشان انجام میدادند واز این افراد در مراسم جشن استفاده می کردند.که این مکان هم در قسمت جنوبی روستای ما قرار دارد(که از نامبردن آن مکان هم امتناع میکنم)در کتیبه ای که بر روی سنگ حک شده بوده کوروش بزرگ پادشاه هخامنشی که بر نیمی از خاک کره زمین حکومت می کرد.از اهورا فردا یعنی خدای زرتشتیان خواست که کشور مرا مملکت مرا از سه آسیب واز سه گزند در امان بدارمصول بدار1-دروغ2- جنگ 3- قحطی و گرسنگی.ایرانیان قدیم از گفتن دروغ توت داشتند و هرگز دروغ را نمی شناختند وکوروش هم مردم خود را دعابه خیر کرد قحطی هم بعد از جنگ وکشتار بوجود می آید.در قسمت شمالی روستای شهاب الدین دهی بزرگی بوده بنام نو کنده مسیر امتداد این روستا درست از چهارشنبه تا ربیع تپه فعلی بوده ودارای مردمانی پیشرفته و متمدن وثروتمند بودند این مردم نه تنها در کار کوزه گری سفالگری شیشه گری سنگ تراشی ودستیابی به آهن در کار کیمیا گری هم مردمانی پیشرفته بودند از اشیاء ولوازم خرد شده وتکه تکه شده ای که هنگام شخم در بعضی از اوقات بدست می آید نشان از تمدن است که در حدود چهار صد سال پیش در این محل زندگی می کردند وروستای نو کنده بر بالای بلندی بنا شده بود واز آب و هوایی خوبی برخوردار بودند در قسمت شمال هم زمینه های دشت حاصلخیز وکشاورزی این مردم بوده و توانستند مردابی را بوجود بیاورند تا از آب آن در موقع کم آبی استفاده نمایند-روستای نوکنده که امروز محل کرهای کشاورزی روستای ما قرار گرفت متأسفانه بر اثر زیاده خواهی وفرصت طلبی عده ای تمام آثارهای مهم این روستای باستانی را از بین بردند وتخریب کردند وعده ای سودجو که بدنبال بدست آوردن زندگی رویایی هر چه خواستند کردند،ولی خوشبختانه نه علم این کار را داشتند و نه خبری از احوا ل و  زندگی  شغل و کار نوکنده. مرحوم حاجی خان ارباب و بزرگ محل بوده و زحمات زیادی برای این محل کشید و در این محل عمارتی را بنا کرده بود ،آسیاب آبی هم بر آرد کردن گندم و آبدنک شالی هم در اختیار مردم قرار داده بود. نوکنده هم از نظر آب چشمه غنی بوده و چند چشمه در قسمت شرق و غرب محل وجود داشت،که امروزه همه و همه تخریب شدند و ازبین رفتند،مردم محل در کنار کشاورزی و دامداری به کارهای سفالگری کوزه ظروف سفال و دیگهای سنگی و شیشه گری و آهنگری آشنایی کامل داشتند و در قسمت غرب روستای نوکنده روستایی قرار داشت بنام بازارسر این روستا محل ایجاد بازار و خرید و فروش مایحتاج مردم منطقه بوده،و آنچه  را که مردم تولید می کردند در بازارسر در اختیار مردم قرار می دادند ،درست بعد از گذشت قرنها این بازار به اطرب روستای شرق محل ما شهاب الدین انتقال یافت. اطرب بیشتر بخاطر داشتن اربابی مقتدر و قدرتمند و ایجاد کاخ مهم در چند طبقه و سردابه ،اصطبل محل نگهداری اسبهای خان کلباد سردار جلیل و تفنگچی های کلبادی و نیرو توات خان کلباد را در خود جای داده بود،دور تا دور کاخ را دیوارهای بلند محصور کرده بود و حیاط آن را آجرفرش کرده بودند،در قسمت فوقانی طبقۀ سوم بنایی بنام کلاه فرنگی بنا کرده بود که در فصل گرما خان کلباد در آنجا استراحت می کرد تمام اطراف کاخ را نگهبانان شب و روز نگهبانی می دادند،و در قسمت شمالی روستای اطرب بنای امام زاده ای به چشم می خورد و مردم به آن امام زاده ارادت دارند. در همین محل بود که سردار جلیل خان کلباد دستور برگزاری بازار فصلی را داد هر فصل از سال بمدت یک هفته تا ده روز بازار معروفی در اطرب برگزار می شد و مردم مایحتاج و وسیله های خودشان را از اطرب بازار تهیه می کردند ،امروز دیگر هیچ آثاری از آن همه شلوغی و سروصدا و همه همه دیگر خبری نیست و عمارت و کاخ خان کلباد را بر اثر نادانی و جهل عده ای که همیشه بدنبال روزنه های دردسر ایجاد توت کینه و فتنه و چند دسته گی کردن مردم برای مهم جلوه دادن خودشان تا رسیدن به نسبت های زشت و پلید حاضر به نابودی همۀ تمدنها و گنجینه های تاریخند تا اینکه خودشان را بین مردم محبوب کنند ،اگر امروزه آن بنای تاریخی وجود داشت بی درنگ آوازه نام و شهرت اطرب بیشتر ار آن چیزی می شد که جهل و حماقت عده ای بر سر آن بنای عظیم و مهم آوردند. در بازارسر هم مثل بقیۀ بازارها مردم برای خرید و فروش جمع می شدند از دیدار هم احساس خوشحالی و خرسندی می کردند تعریف از دیده ها و شنیده ها می کردند،افسوس که دیگر هیچ اثر ردی از بازارسر باقی نماند. گاهی از اوقات هنگام حفر کانال ،حفر آبراه،حفر جوی با اجساد روی هم ریخته برخورد می کنند و گاهی هم تکه هایی از ظرفها به رنگهای آبی ،سبز ،سرخ یا تزئینات قشنگ بچشم می خورد،تکه های ظروف سفالی و شیشه که همیشه هنگام شخم زدن روی زمین می توان دید گاهی از اوقات دانه های تسبیح و سنگی به رنگهای مختلف دیده می شوند و مهمتر از همه مسیری که اینگونه وسیله دیده می شوند کیلو متر ها می باشد،این قدرت روستایی را نشان می دهد که دارای چه بزرگی بوده ولی امروزه هیچ فردی و یا افرادی به این مکان و نقطه برنگشتند تا خبری ازاحوال  مردم نوکنده بدهند. این دهکدۀ زیبا و قدیمی بر اثر بیماری وبا و طاعونی که در زمان پادشاه قاجار اتفاق افتاد و جان میلیونها انسان را گرفت،شهرها ،روستاها و آبادیها را خراب و ویران کرد و تلی از کشته ها و اجساد به جای گذاشت. مردم بیشتر به طرف شرق حرکت می کردند تا ادامه حیات بدهند و بیشتر این افراد خود را به مکانهایی می رساندند،تا فاصلۀ بسیاری از روستای خود داشته باشند ،تا آنجا که اطلاعات دقیقی در کتابهای جدم یافتم مردم نوکنده روستای شهاب الدین و مردمانش را هم می شناختند و می دانستند که این مردم بصورت مهاجر در این مکان مشغول زندگی هستند،و تعداد خانواده ها محدود به چند نفر دامدار می شدکه در صورت امکان می توانستند یک شبه تمام زندگی و اسباب آلات رمه های احشام خود را جمع کنند و کیلومترها به طرف ییلاق بروند ولی مردم نوکنده هرگز چون سالیان سال زحمت کشیدند تا توانستند این روستا را بسازند و در آن با لذت و افتخار زندگی می کردند ولی بیکباره همه چیز عوض شد و مردم همه نابود شدند.  کلی از کشته ها بر جای ماند و خانه های آنها تخریب و تبدیل به جنگل شد،و هر چه بر جای ماند زیر آوار دیوارها خرد شد و بعضی اجساد هم در خانه ها دفن گردید. در این سال جمعیت ایران چنان ازبین رفتند که پسر فتحعلی شاه عباس میرزا نتوانست جلوی هجوم و یورش روسیه تزاری را بگیرد و نیمی از خاک ایران را این خرس شمالی بلعید .  این بود زندگی مردمان نوکنده در مسیر راه امام زاده اسماعیل که بطرف جنگل می رود چندین روستای بزرگ بوده که همه و همه نابود شدند و ازبین رفتند ،امروزه فقط نشانه هایی از درختان پانصد ساله در کنار حاجی خان چشمه به چشم می خورد آرایش درختان بصورتی است که انگار بدست خود انسان کاشته شده است در ضمن چند درخت نادر و قدیمی هم در مسیر حاجی خان به چمازتپه دیده می شود که آنهم بدست بعضی از آقایان قطع گردید بدون آینکه بدانند این نشانه های تمدنی بوده که امروزه محو گردید و این سرنوشت همۀ انسانهاست سرنوشت همۀ تمدنهاست. باز هم برگردیم به زادگاه وطن خودمان به شهاب الدین،بسیاری از خوانین و اربابها مخالف ساخت و ساز و ایجاد بنا بودند و فشار بیش از حد اربابان باعث شد که چند خانوار اصیل شهاب الدین تاب و توان مقاومت در این مکان را نداشتند و چند خانوار به برارده ساری و چند خانوار به اسکاردین رفتند و ماندگار شدند و دیگر به شهاب الدین برنگشتندباز محل خالی از سکنه شد،و چند خانواده ای هم  که ماندند همیشه مورد اذیت و آزار اربابان واقع می شدند و حتی شبها خواب راحت نداشتند، بیشتر شبها افرادی مسلح بنام یاغی راهزن و دزد وارد  محل می شدند و مردم را مورد ضرب و شتم قرار می دادند و تا اینکه مردم توانایی مقابله را پیدا کردند از هر نظر تمام زندگی و جان خود را به خطر انداختند تا توانستند امنیت را برای محل فراهم سازند،امروزه باعث تاسف است که بعضی از عزیزان بخواهند زحمات و کوششهای اجداد و نیاکان این محل را مورد تمسخر و ریشخند بدنامی قرار بدهند. بهرحال تاریخ هرگز بی کار و خاموش نیست و آن حق وظیفه ای که در گردن بعضی از افراد دارد واقعیتها را می نویسد ،رسوایی و بدنامی در تاریخ صعب و لعنی هست که تا دنیا پایدار است وجود دارد،شاید روزی کاری که بسیاری از فرماندهان خلفا والیان و حتی خلفا انجام دادند درآن روز برای مردم لذیذ بود ولی با گذشت زمان وقتی حقایق را در کفه ترازو قرار می دهند آنروز است ،واقعیتها خوبیها ،درستی ها، پلیدی ها، بدی ها آشکار می شود ،باشد تا همۀ ما از تاریخ درس عبرت بگیریم و مثل انسان زندگی کنیم. مزرعه پلنگ تله:همه می دانیم که مازندران مکان اصلی ببر بوده ببری که در بیشه های مازندران بود از ببر بنگال هم قوی تر و درشت تر بودند ،ببر در مکان گرم و مرطوب و در قسمتهایی که آب زیاد وجود داشت زندگی می کردند قسمت دشت مازندران با آن همه جنگل های وسیع و چشمه ها و رودها مکان زندگی ببر بوده و همن طور پلنگ که فراوان بود . پلنگی همیشه در فکر اذیت و آزار مردم بوده و به گاو و گوسفندان حمله می کرد و شکار خود را اینگونه انتخاب می کرد ،مزرعه پلنگ تله به خاطر سرسبزی و علفزار بودنش احشام بیشتر به آنجا برده می شدند و برای امنیت حیوانات مکانهایی که باز بود تله آهنی به تعداد عبور و حرکت حیوانات درنده می گذاشتند و تله را به درختی محکم می کردند و دهانه تله مثل دهن کوسه بود، آجهای بر آمده با کوچکترین فشار مثل مین عکس العمل نشان می داد و بیشتر دست یا پای حیوان را می گرفت . در همین مکان توانستند با آن همه تلفات گاو و گوسفند یک پلنگ را به دام بیندازند و دو ببر هم در قسمت شمالی پلنگ تله توسط میر شکارها که تعداد آنها چندین نفر بوده شکار کنند ،و با خیزه ها محلی که سه جفت ورزا  گاو نر وی را حمل می کردند به تمام روستاها می بردند و انعام می گرفتند.و آن شعری که در مورد یکی از شکارچی ها اتفاق افتاد و امروزه توسط تنبور نوازان محلی خوانده و نواخته می شود واقعیت جوانی بوده که گرفتار ببر می شود ولی با شهامت و شجاعت توانست با کاردی که در کمر داشت شکم ببر را پاره کند.و دست چپش برای همیشه فلج شده بود و نمی توانست حرکت بدهد. اولین مدرسه                                         اولین مدرسه در سال 1345 ساخته شده و معلم آن هم سپاهی دانش بوده این مدرسه تا کلاس چهارم ابتدایی بچه ها را با سواد می کرد بعد به نکاء می رفتند نکاءهم تا کلاس سوم راهنمایی یا کلاس نه زمان قدیم بچه ها را بارور می کرد بعد به ساری یا بهشهر می رفتند،یکی از مشکلات تمامی بچه ها نداشتن زبان فارسی بود چون در آن عصر در خانوادها هرگز زبان فارسی صحبت نمی شد و بچه ها با زبان فارسی بیگانه بودند دومین مسئله هم لهجه سخت و نافرم زبان ترکی بود چون اغلب سپاهی دانشهای محل ترک بودند و بچه های بیچاره دچار مشکل درس می شدند و به سختی می شد حرف سپاهی رافهميد. اولین حسینه محل توسط اجداد و نیاکانان و مردم محل تا قبل از اینکه اولین حسینیۀ محل توسط اجداد و نیاکان همین محل ساخته شود مردم ایام سوگواری ماه رمضان را در منزل گرد هم می آمدند و مراسم عزاداری را برگزار می کردند در مراسم عزاداری ضمن سینه زنی ،کرب هم میزدند که متاسفانه امروزه حتی نمی دانند چگونه از آن استفاده می کنند کرب دو چوب که پشت آن با چرمی به پشت دست محکم می شود و کرب که به اندازه کف دست ساخته می شد دارای برآمدگی بود که مثل کف زدن این دو چوب را بهم می کوبیدند و تعداد ضربها هر چه تندتر می شد صدای بهم خوردن چوبها تندتر می شد که امروزه این رسم گهن فراموش شده و کسی حتی طرز نواختن آن را هم نمی داند ،بعد از مدتی با توانایی که داشتند شروع به ساخت اولین حسینیۀ محل کردند که عکس آن  موجود است .   مزرعه ای در جنوب محل شهاب الدین بنام (کوهی خیل) که مکان زندگی چند خانواده بوده قبل از آنکه مسیر چشمه صادق کیا از این نقطه قطع شود در این مکان که جاده هم است تعدادی از مردم شهاب الدین زندگی می کردند در این نوع زندگی کشاورزی در کنار دامداری شغل مردم بوده و فاصلۀ   که بصورت    در کنار احشامشان زیاد بوده و برای نگهداری ،مواظبت و نگهبانی از آنها حتما می باید در کنار آنها بود و چند تل خاکی هم که کوچک بود با دستهای خودشان ریخته بودند تا در هوای گرم تابستان بر بالای آن نفاری بسازند و احساس خنکی بکنند در بیشتر منازل دو نوع خانه وجود داشت یکی زمستانه که آن سالها برف و سرمای سختی موجب مشکلات و گرفتاری دردسر سختی را برای مردم فراهم می کرد م حتما باید در خانه های هم سطح زمین پوشیده  کنند و دیگری نفار بوده که تابستان از هر طرف باد می وزید و احساس خنکی می کردند . زندگی در کنار احشام در تابستان و پشه های مالاریا که در کنار برکه ها و مرداب ها و نیزارها آفت جان مردم بوده و آبهای راکد را آلوده می کرد هر سال جان مردم را می گرفت تا اینکه طرح ریشه کنی مالاریا با وسعت زیادی شروع به سمپاشی کردند و این حشره را ازبین بردند تا جان مردم راحت شود. بعد از تغییر مسیر آب چشمۀصادق کیاب مردم شروع به ساخت و ساز خانه و کاشانه در محل فعلی شهاب الدین کردند و مردم در کنار هم توانستند از کنار هم بودن و استفاده از تجربه های خود را در تمام مسیر و مراحل زندگی استفاده نمایند،و در کارهای کشاورزی و دامداری همدیگر را یاری دهند و شروع به ساختن مسجد و حسینیه و حمام کردند تا بتوانند از نظر استقلال مقداری متکی به خودشان باشند و توانستند از اعتماد به نفس به خود جرات پیدا کنند. شروع ساخت و ساز و بافت محل در حدود پنجاه تا شصت سال پیش اتفاق افتاد آنچه باعت شگفتی امروز ماست چگونه و چطور وسعت جاده های محل را در آن زمان با چه وسعت و پهنای س در نظر گرفته بودند. و همانگونه مسیر جاده های کشاورزی که هر چند مال رو بوده چقدر پهن کرده بودند که براحتی وسایل کشاورزی از کنار هم می گذشتند امروز بعد از گذشت آنهمه سال تازه بعضی از عزیزان بفکر جاده ها افتادند و ناراحت پهنای جاده ها هستند که بی حاصل هدر می رود و می توان تمام جاده های محل را که بیش از چندین هکتار می شود زیر کشت زمستانه برد. و استفاده پهنه از این همه جاده برد بعد از برداشت محصول زمستانه باز جاده باز می شود که می خواهیم سه ماه از جاده استفاده کنیم نه ماه دیگر هدر می رود. واقعا امروز کمبود زمین شما را ناراحت می کند فرزندان شماها که وارت و آیندگان شما هستند. چگونه می توانند با اندک زمین خود را قانع کنند و هرگز نمی توان به آنها فهماند.هر کسی می خواهد فقط پهنای جاده تا ابتدای زمین وی حفظ شود به پایین برایش مهم نیست.بقول سعدی استاد که می فرماید:چشم آدم دنیاپذست را یا قناعت بر کند یا خاک گور .براستی مگر پدران اجداد خود را ندیدند به چه سرنوشتی گرفتار شدند.فرشته مرگ همه را در کام خود گرفت امروز زیر خروارها خاک خفته اند دستشان از دنیا کوتاه،معلوم نیست براستی چه می کنند یا کاشته های خود همه چیز دنیا دروغ هست هیچ اصلی بر پایه خودش استوار نمی ماند.به عزت مناز ز زلت منال که فردا شود هر دو تا پایمال .آنچه واقعیت دارد و واقعیت زندگی مرگ است. بقول شاعره توانا فروغ فرخزاد می گفت:من درد را دوست می  دارم من رنج را دوست می دارم خداوند لذتی که درد رنج خلق کرد در هیچ شادی نیافرید بعد از پایان جنگ دوم جهانی وکشته،زخمی شدن میلیون میلیون انسان بی گناه به خاطر قدرت طلبی دیوانگی یکنفره نابود شدند تمام ملل اروپا در بر قراری و حفظ حدو مرزها چنان پایه های مرزی را محکم کردند که برای هیچ زمانی جنگی حادت نشود و ملل اروپا در کنار هم با توانایی و قدرت پیمان آتلانتیک شمتلی ناتو پایه خود را محکم کردند و همان خواسته ناپلئون اجرا شد. اروپا متحد با یک واحد پول براحتی می توانند با هم رفت و آمد کنند ولی در آسیا و آفریقا هرگز حدو مرزها را مشخص تکردند که این خاک کدام کشور است متلا اروند بین ایران و عراق-هیرمند ایران،افغانستان،کشمیرو پاکستان و خیلی از کشورهای آسیایی دیگر که هر زمان که خواستند از این اماها استفاده نمایند.روزی بزرگان و اجداد همین محل با قبولی همه ی دردسرها و مشکلات ماهها وقت خود را صرف برقراری نظم در نگهداری و حفظ حدو مرزها در زمینهای کشاورزی کردند که تمام کشاورزان به حقوق هم احترام بگذرانند و تجاوزی به حریم کسی انجام نگیرد تا از درگیری نزاع جنگ داخلی جلوگیری کنند.ولی متاسفانه امروزه بهای حفظ و نگهداری این حدو مرزها و احترام به زحمات اجداد و نیاکان خودمان شروع به بر هم زدن و نابود کردن حفظ آتار و ارزشهای آنها می کنند.حال به چه بهایی معلوم نیست درآینده چه آتشی را شعاه ور نمایند. و همه خود را بیگناه می شمارند اینطور معلوم شد کار این موجودات نامرئی بشقاب پرنده است که از کرات دیگر می آیند مرزهای ما را بر هم می زنند تا دیروز در دشتهایمان گناه را به گردن خوکها و گرازها می انداختند که مرزها را بر هم می زند. امروزه خوکها از دست بدنامی ما انسانها پناه به جنگها ...


برو به صفحه ی

 

 

 

 





نمایش بر اساس آرشیو ماهانه