پنج شنبه جستجوی شما در مجموع 11 نتیجه داشت که در 1 صفحه قابل رویت است
....سن آباد (بين اسلام آباد- باختران) 3 روز طول كشيد. تا آن كه نيروهاي خودي با سازماندهي و طرح منظم و حساب شده، در روز پنج شنبه 6 مردادماه،عمليات مرصاد را با رمز ياعلي بن ابي طالب (ع) آغاز نموده و طي چندين ساعت، صدها تن از منافقين را به هلاكت رسانده و بقيه را به فرار واداشتند. در اين عمليات، رزمندگان از قسمت سه راهي اهواز (پشت پمپ بنرين اسلام آباد) دشمن را دور زدند و تلفات زيادي بر منافقين وارد كردند؛ به طوري كه در ساعت 11 به منافقين دستور عقب نشيني كامل داده شد. در حين عمليات، هوانيروز با اعزام هلي كوپترهاي كبرا و نيروي هوايي با بمباران دقيق موضع و ادوات منافقين، تلفات فراوان و موثري بر آنان وارد ساختند. در جريان عقب نشيني نيز، منافقين با گماردن عده اي از نيروهاي خويش براي سرگرم ساختن نيروهاي خودي، سعي كردند تا از مهلكه بگريزند و ساعت 2 بعدازظهر، پس از زد و خورد شديد بين منافقين و نيروهاي خودي، شهر اسلام آباد آزاد شد و عده اي از منافقين، با عدم موفقيت در فرار، به كوهستان پناه بردند. در اين عمليات، بين 1600 تا 2500 نفر از منافقين به هلاكت رسيده و حدود 1000 تن نيز مجروح شدند. 2 تن از فرماندهان محورها و نيز چند فرمانده تيپ به همراه يكي از اعضاي هيات اجرايي، در بين كشته شدگان بودند. تخمين زده مي شد كه حدود 500 تن نيز در منطقه متواري شده باشند، كه جنازه 50 تن از آنان كه زخمي بوده يا در درگيري با نيروهاي خودي كشته شده بودند، به دست آمد. همچنين ده ها تن از منافقين در اين عمليات به اسارت درآمدند كه در ميان آنان، برخي از فرماندهان و اعضاي رده بالاي سازمان نيز وجود داشتند. در جبهه دشمن چه مي گذرد؟ شب پيش از عمليات منافقين، مسعود رجوي در جلسه اي كه به منظور توجيه نيروها در مقر اشرف برپا شده بود، در پاسخ به فرمانده يكي از تيپ هايي كه از وي درباره كالك عملياتي سوال كرد، به نقشه بزرگ ايران كه روي ديوار پشت سر او نصب شده بود، اشاره كرد و گفت: اين كالك عملياتي است و شما به آساني طبق جدول زمانبندي شده اي كه در دست داريد، به تهران خواهيد رسيد و با سرنگوني رژيم، همه ايران در اختيار شما خواهد بود. منافقين حاضر در جلسه، با كف زدن هاي پي در پي و فرياد كشيدن هاي ممتد، سخنان سركرده خود را تاييد كرده بودند. چندهفته پيش از آن، يعني روز دوشنبه 6/4/1368 (27 ژوئن)، (مروين دايملي)، نماينده كنگره از ايالت (اوهايو)، در تظاهرات منافقين در واشنگتن شركت كرده بود و طي سخناني كه بخش هايي از آن در يكي از كانال هاي تلويزيوني آمريكا پخش شد، با اطمينان خطاب به منافقين شركت كننده در تظاهرات گفته بود: نبايد دست از تلاش برداريد مطمئن باشيد كه با كمي صبر و تلاش بيشتر، به زودي از مهران به تهران رژه خواهيد رفت! اظهارات دايملي كه به صورت نوار ويدئويي در ميان كليه اعضا و هواداران سازمان پخش شده بود، در حالي ايراد شده است كه چند روز پيش از آن، يعني در تاريخ 30/3/1367 (20 ژوئن) 138 تن از نمايندگان كنگره و 14 نفر از سناتورهاي آمريكايي، طي نامه اي خطاب به جورج شولتز وزير امور خارجه اين كشور، از وي خواسته بودند كه به رشد جنبش هاي مقاومت داخلي در ايران توجه كند و دراين راستا اعلام كرده بودند: استفاده از سازمان مجاهدين كه مقر آن در عراق است، اكيداً توصيه مي شود... در همين ايام، صدام حسين طي سخناني كه در مراسم تشويق خلبانان عراقي ايراد كرده و متن كامل آن از راديو بغداد و سپس ترجمه قسمت هايي از آن از راديو منافقين پخش شده بود، گفته بود: اگر ايراني ها به شرارت ادامه دهند، هيچ كس را در كنار خود نخواهند ديد و مدتي ديگر مي بينند كه مجاهدين خلق به عمق بيشتري در داخل ايران نفوذ مي كنند و در تهران، طاغوت هاي جنگ افروز ايران را سرنگون خواهند كرد... بنا به اعتراف يكي از اعضاي رده بالاي منافقين كه در جريان عمليات مرصاد توسط رزمندگان ايران دستگير شده بود، چند روز پيش از تهاجم منافقين به كرند و اسلام آباد، محسن رضايي، عضو مركزي سازمان، پس از نشستي با حضور مسعود رجوي و 2 تن از افسران ارشد دايره استخبارات (امنيت) ارتش عراق، از بغداد به واشنگتن رفت و پس از شركت در جلسه خصوصي يكي از كميسيون هاي كنگره آمريكا، به عراق بازگشت و 3 روز بعد عمليات منافقين آغاز شد ... تمام شواهد، قرائن، اسناد و مدارك به دست آمده و نيز اعترافات افراد دستگير شده در جريان عمليات مرصاد، حكايت از آن دارد كه منافقين نسبت به پيروزي خود در حركتي كه آغاز كرده بودند، اطمينان كامل داشتند. در اين حمله، تقريباً همه افراد رده بالاي سازمان، نظير مهدي ابريشمچي، محمود عطايي، محمد حياتي، ابراهيم ذاكري، مهدي افتخاري و ... شركت كرده بودند. اعزام عناصري نظير آنان، نشان دهنده ميزان اميدواري منافقين به موفقيت طرح بوده است(!) منافقين شركت كننده در اين عمليات، بسياري از اشياي شخصي و لوازمي كه معمولاً يك نيروي عملياتي، به هنگام عمليات همراه خويش ندارد، نظير پاسپورت، عكس هاي خانوادگي، شماره تلفن دوستان و كادو براي آشنايان و ... را با خود آورده بودند و دستگيرشدگان اظهار مي كردند: قرار بود بقيه وسايل و لوازم شخصي را بعداً برايمان بفرستند!! تمامي منافقين دستگير شده، اعم از عناصر رده بالا يا عضو و هوادار معمولي، در اعترافات خويش اظهار مي كردند كه توهم دستيابي به تهران و براندازي جمهوري اسلامي به اندازه اي در ذهن آنان قوي و غير قابل ترديد بوده است كه كمترين محلي براي تصور شكست و ناكامي باقي نگذاشته بود. صاحبخانه به ما فشار مي آورد... دو روز پس از پذيرش قطعنامه 598 توسط جمهوري اسلامي ايران، محمود عطايي از اعضاي مركزيت سازمان منافقين در يك نشست توجيهي با ساير اعضاي كادر مركزي سازمان، در پاسخ به چند تن از اعضاي رده بالاي اين گروه كه به رغم اطمينان هاي داده شده هنوز هم نسبت به موفقيت آميز!! بودن حركتي كه قرار بود هفته بعد انجام پذيرد، ترديد داشته و آن را انهدام وسيع نيروهاي سازمان مي دانستند، گفت: مسعود مي گويد كه صاحبخانه به ما فشار مي آورد و در ادامه با يادآوري اين نكته به حاضران كه سازمان و عراق با يكديگر وحدت استراتژيك دارند و ضربه احتمالي به سازمان براي دوستان عراقي نيز نوعي ضربه محسوب مي شود، دوباره موفقيت حتمي عمليات !! اطمينان كامل داده و تآكيد ورزيده بود كه: اين فشار صاحبخانه را نبايد غيردوستانه تلقي كرد؛ چرا كه به هر حال ما سرنوشت مشتركي داريم و آنها به همان اندازه كه براي سربازان خود دل مي سوزانند، براي ما نيز دلسوز هستند . خبرنگار خبرگزاري رويتر در همان ايام، طي گزارشي با اشاره به پذيرش قطعنامه از جانب ايران، درباره واكنش احتمالي عراق اظهار نظر كرده بود: ... ديپلمات ها دچار اين ظن هستند كه بغداد از ارتش آزادي بخش ملي(!) براي حفظ فشار نظامي بر تهران استفاده كند و در عين حال هنوز مي تواند در مقابل خاوير پرزد كوئيار دبيركل سازمان ملل متحد، استدلال كند كه اين كشور نيروهاي خود را از خاك ايران عقب كشيده است. ارزيابي حركت و عملكرد يك گروه يا جريان وابسته، بدون در نظر گرفتن كانون وابستگي آن، ارزيابي غلط و نادرستي است و طبعاً نتيجه اي غيرمنطبق با واقع خواهد داشت؛ چرا كه جريان وابسته الزاماً در راستاي اهداف كانون وابستگي خود حركت مي كند و به همين دليل، اگر اين عامل در بررسي عملكرد يك گروه و اهدافي كه از آن دنبال مي كرده است، مورد محاسبه قرار نگيرد، نتيجه به دست آمده، نه تنها قابل اطمينان نيست؛ بلكه گاهي متضاد واقعيت نيز خواهد بود. به عنوان مثال، عملكرد حزب توده را نمي توان به طور مجرد و جدا از اهداف روسيه و ديپلماسي اين كشور در ارتباط با ايران مورد ارزيابي قرار داد؛ حركات و مواضع گروه هاي ملي گرا و ليبرال، اعم از انواع ظاهراً مذهبي يا لائيك نيز تنها در چهارچوب سياستگذاري قدرت هاي غربي قابل تفسير خواهند بود، و بر همين منوال است حركت ضد انقلابيون نيكاراگوئه عليه دولت اين كشور كه تنها با در نظر گرفتن اهدافي كه امريكا عليه دولت ساندنيست ها دنبال مي كند، معنا و مفهوم پيدا مي كند. اما، وابستگي منافقين به عراق، نه مقوله پيچيده اي است كه درك آن به اذهان ژرف انديش نياز باشد و نه مسأله پنهاني است كه پي بردن به آن فقط با دسترسي به اخبار محرمانه و پشت پرده ممكن باشد و اگر از تمامي شواهد، اسناد و مدارك غيرقابل انكار و دلايل بارز و آشكار نيز صرف نظر كنيم، حضور سازمان در عراق با توجه به ساختار حكومتي اين كشور و خوي فاشيستي رژيم صدام، به تنهايي و بدون اين كه به ارائه دلايل ديگري نياز باشد، براي اثبات وابستگي مطلق منافقين به حكام بعثي، كافي خواهد بود، و همان گونه كه قبلاً اشاره شد، سازمان منافقين نيز خود درگذشته، يعني آن هنگام كه تصور نمي كرد روزي به حضور آشكار در عراق مأموريت پيدا كند، بر اين نكته تأييد و تأكيد داشته است. وضوح مزدوري سازمان براي عراق، به اندازه اي روشن و خالي از ابهام بوده است كه رهبران اين گروه، سكوت در اين زمينه را به نفي مستقيم يكي از چند عضو رده بالاي سازمان كه در عمليات مرصاد دستگير شده است، اصرار براي نفي اين مزدودري، نه تنها به دليل وضوح فوق العاده آن، كمترين تأثيري نداشت و مورد باور كسي قرار نمي گرفت، بلكه مسأله را همواره تازه و زنده نگه مي داشت، و حال آن كه رهبران سازمان اميدوار بودند تحت تأثير دو عامل مرور ايام و سكوت اين مسأله حالتي عادي به خود گرفته و از شدت آن كاسته شود و يا حداقل تلقي ميزان اين وابستگي در اذهان، از صورت مطلق به درجات پايين تر تقليل يابد. انديشه عمليات شايد علت شكل گرفتن انديشه عمليات در ذهن سازمان (منافقين) ناشي از اين احساس بود كه با پايان يافتن جنگ عراق و ايران، فرصتها و محدوده پشتيباني صدام از اين سازمان كاهش خواهد يافت؛ زيرا حكومت ايران از شرايط مناسبتري براي به دست گرفتن زمام امور در داخل برخوردار خواهد شد. صدام كه تظاهر به مشورت با ديگران، پيش از اعلام تصميمگيريهايش ميكرد، با بيان جمله زير، از انگيزههاي تحريكآميز خود براي اجراي اين عمليات پرده برداشت؛ او گفت: «شايد اين فرصت طلايي براي نابودسازي رژيم فعلي (ايران) باشد.» نيروي سازمان (منافقين): نيروي سازمان منافقين در اوت 1988 مشتمل بر 5500 تا 6000 نفر در داخل عراق بود. تعداد قابل توجهي از اينان را نيروهاي اداري و زنان تشكيل ميدادند. بيشتر زنان، دورههاي آموزش سنگيني را طي كرده بودند. سازمان، طي دهه 80 تا اوت 1990 كمكهاي مالي بالغ بر 20 ميليون دينار در ماه از رژيم عراق دريافت ميكرد. اين مبلغ بعد از سال 1990 به دنبال تورم مالي در عراق كه بعد از اشغال كويت به وجود آمد، كاهش يافت. (قيمت دلار در سالهاي دهه 80، بين 5/1 تا 3 دينار بود.) اين سازمان در آغاز كار، از طريق انبارهاي ارتش عراق، به جنگ افزارهاي سبك و به ويژه سلاحهاي سبك، يعني تفنگ خودكار و مسلسلهاي متوسط و مسلسلهاي سنگين و موشك اندازهاي RPGY و خمپاره اندازههاي 82 و 120 ميليمتري مجهز شد، سپس تعدادي زرهپوش و نفربر زرهي در اختيار آنان گذاشته شد. اين سازمان توانست به سلاحهاي سنگين بسياري دست يابد؛ گاهي از طرف عراق در اختيار آنها قرار ميگرفت و گاهي غنايم گرفته شده از نيروهاي ايراني بود. در نتيجه (سازمان منافقين) به يك نيروي ضربتي مجهز به تانكها و نفربرهاي زرهي و توپخانه متوسط و سنگين و موشكهاي ضدتانك هدايت شونده تبديل شد. علاوه بر آن، اقدام به خريد تعداد زيادي خودرو وانت و كاميونهاي باري به منظور نقل و انتقال سريع و نصب مسلسلهاي سنگين از نوع «ولاديمير» بر روي وانتها كردند. با وجود اين كه كمكهاي ارائه شده از سوي رژيم عراق به اين سازمان بسيار زياد بود، ولي منافقين داراي منابع مالي خصوصي در خارج از عراق نيز بودند كه در هنگام نياز از آن استفاده ميكردند. اين سازمان داراي پادگانهاي آموزشي در داخل عراق است. محل اقامت اصلي آنان در منطقه «الخاص» واقع در شمال بغداد است. در حالي كه قرارگاه اصليشان در داخل شهر بغداد است و اطراف آن را با اقدامات حفاظتي سطح بالا محافظت ميكنند. اين قرارگاه مورد حمله سه گلوله خمپاره سنگين قرار گرفت كه از فاصله 500 متري شليك شده بود. اين حمله در ماه ژانويه 1997 صورت گرفت. سازمان در جريان عمليات خود، فعاليتهاي ستادي را در درون قرارگاههايش به شيوه منظم و بسيار دقيقي انجام داد و داراي شبكههاي تماس بيسيمي خوبي بود. سازمان منافقين اطلاعات قابل توجهي درباره اوضاع ايران به دست ميآورد؛ ولي اين اطلاعات نميتوانست در سطح اطلاعاتي باشد كه استخبارات نظامي عراق به دست ميآورد. البته عراق از برخي اطلاعات جمعآوري شده توسط اين سازمان نيز استفاده ميكرد. آمادگي براي عمليات: فعاليت هاي سازمان (منافقين) با پردهپوشي و پنهانكاري تمام انجام ميشد. كنترل و مراقبت قاطعي صورت ميگرفت و نيرهاي پايبند به آموزشها و تعليمات و شناسايي و برنامهريزي براي عمليات بودند. از آنجا كه عراق تنها كشوري است كه به صورت آشكار از مخالفان ايران پشتيباني به عمل ميآورد و شايد تنها دولتي است كه به صورت سخاوتمندانه پشتيبانيهايي را در اختيار اين سازمان قرار ميدهد، بايد گفت كه دو گروه از معارضان ايران مورد توجه عراق قرار گرفتهاند، يكي سازمان منافقين و ديگري «حزب دموكرات كردستان ايران»، كه در سطح پايينتري از پشتيبانيهاي دولت عراق بهره ميبرد. سازمان (منافقين) براي عمليات دست به اقدامات گسترده زير زد: - خريد گسترده و در بازارهاي اتومبيل عراق، به گونهاي كه سبب جهش بزرگي در قيمت اتومبيلها شد. - تقاضاهاي اين سازمان در تهيه انواع سلاحها، تجهيزات و مهمات از طريق انبارهاي ارتش عراق تامين گرديد. علاوه بر آن، خشكبار و كنسرو، به عنوان مواد غذايي اضطراري نيز فراهم شد. - اقدامات گشتي- شناسايي ميداني در خطوط مقدوم و عقبه عمليات انجام شد. - دستورهاي لازم درباره جزييات طرحها و اقدامات عمليات، در مدت زمان بسيار محدودي صادر شد. - قرارگاه عملياتي ويژه عمليات در قرارگاه سپاه دوم، در «منصوريه الجبل» واقع در جاده «بغداد- خانقين» بازگشايي گرديد. - ارتباطات لازم ايجاد و تحت كنترل قرار گرفت. - نيروهاي مسلح زميني وهوايي عراق، به حالت آماده باش صد درصد درآمدند؛ در حالي كه همگي در موقعيتهاي خود به سر ميبردند. - ماموريتهاي مشخصي براي نيروهاي هوايي وهوا نيروز به منظور پشتيباني از عمليات تعيين گرديد و اهداف از طريق عكسهاي هوايي و اطلاعات استخباراتي شناسايي شد. - رهبري سازمان منافقين به قرارگاه عملياتي «منصوريه الجبل» منتقل گرديد. سرلشكر «فاضل البراك»، سپهبد «صابر الدوري» و سرلشكر ستاد «وفيق سامرايي» و «سيد احسان محمد جاسم الديري» «مدير كل سرويسهاي اطلاعاتي و مسوولان شعبه تركيه و ايران، براي پيگيري اوضاع به اين قرارگاه منتقل شدند. وضعيت ايران نيروهاي ايران و عراق به دنبال پشت سرگذاشتن 8 سال جنگ، از مرحله صلح با استراحت نيمه كاملي استقبال به عمل آوردند. نيروهاي ايران اقدام به سبك كردن و عقب كشيدن تعدادي از يگانهاي خود از منطقه مورد نظر در اين عمليات، در محور «خانقين- تهران» كردند و تعدادي از يگانهاي لشكر 81 زرهي و سپاه پاسداران به پادگانهايشان و مناطق غيررسمي منتقل شدند. در محور عملياتي سازمان، غير از چند يگان سبك، نيروي ديگري حضور نداشت و علاوه بر آن، فعاليت در بسياري از نقاط ديدهباني اطلاعاتي نيز متوقف شده و به عنوان يك از پيامدهاي طبيعي صلح، شبكه جمعآوري اطلاعات ضعيف شده بود. در مجموع، آمادگي رزمي به پايينترين سطح ممكن تنزل پيدا كرده بود. محور عمليات مشتمل بر مناطق كوهستاني بسيار صعب العبور و در عمق دهها كيلومتري، خالي از جمعيت بود. جاده آسفالته، شهر ويران شده قصرشيرين را به شهر اسلامآباد، كه پيش از اين «شاهآباد» خوانده ميشد، وصل ميكرد. جاده «قصرشيرين- تنگه پاطاق- اسلام آباد» بسيار صعب العبور بود. جاده «قصرشيرين- گيلانغرب- اسلام آباد» نيز از جنوب تنگه ميگذشت. در شهر اسلام آباد يك پادگان دايمي متعلق به يكي از تيپهاي لشكر 81 زرهي وجود داشت. منطقه حدفاصل بين اسلام آباد و كرمانشاه (كه در فاصله 175 كيلومتري مرزهاي عراق قرار دارد) شامل رشته كوههاي موازي است كه جاده اصلي را قطع ميكند. زميني به مساحت 8 تا 15 كيلومتر بين هر دو رشته كوه وجود داشت كه حوضچههايي را در برداشت و از ناهمواري و پست و بلندي كمتري برخوردار بود. اجراي عمليات به محض صدور فرمان لازم، نيروهاي سازمان منافقين، خط مرزي را در نورديده و با استفاده از خودروهاي وانت كه بر روي آنها مسلسلهاي سنگين نصب شده بود و همچنين با استفاده از نفربرهاي زرهي و زرهپوشهاي چرخدار روسي و فرانسوي¬PMP و بنهارد و 60PTR، پيشروي مكانيزه سريع خود را آغاز كردند. در موج اول حمله حدود 2200 نيروي مسلح زن و مرد حضور داشتند. هواپيماهاي جنگيده «ميگ 23» و «ميراژاف يك» عراقي به منظور حفاظت از نيروهاي عمل كننده در برابر دخالت احتمالي نيروي هوايي ايران، اقدام به پروازهاي گشتي مسلحانه و برقراري پشتيباني هوايي نزديك كردند. پيشروي اوليه سبب شد تا اين نيروها به عنوان يك نيروي كاملاً غافلگير كننده و قوي پيشروي كنند و به شهر اسلام آباد واقع در 100 كيلومتري (خط حركتشان) دست يابند. آنها نيروهاي موجود در اين شهر را غافلگير كرده و پادگان و مناطق و موقعيتهاي حساس اين شهر را ظرف مدت زمان كوتاهي (چند ساعت) به اشغال خود در آوردند. نيروهاي بعدي با بهرهگيري از موفقيتهاي به دست آمده، در چهارچوب برنامه تعيين شده براي دستيابي به شهر تهران، حمله خود را از سر گرفتند. بديهي بود كه در پشت سر خود، از هيچگونه اقدام دفاعي يا نيروي تاميني در جادهها برخوردار نبودند. رهبران ايران به اطلاعات جامعي در مورد محور و اهداف عمليات و ميزان نيروهاي عمل كننده (سازمان منافقين) دست پيدا كردند و با به حركت درآوردن تعدادي از يگانهاي سپاه پاسداران، كه داراي ويژگيهاي حركت سبك و سريع بودند و از وسايل نقليه سريع و كوچك استفاده ميكردند، واكنش سريعي در مقابل اين رويداد نشان دادند. تعدادي از ارتفاعات و تقاطع جادههاي ارتباطي در فاصله بين اسلام آباد و كرمانشاه را به كنترل خود درآورده و با نيروهاي مقدم منافقين درگير شدند. آنها توانستند تا هنگام آمادگي و تجمع نيروهاي سپاه پاسداران از مناطق مختلف در محور عمليات، منافقين را زمينگير و خطوط ارتباطي آنها را در چند نقطه قطع كنند. عمليات نابودسازي منافقين آغاز شد و در همان ابتداي كار، حداقل 1000 منافق كشته، زخمي و اسير شدند. در حالي كه بنا به اطلاعات دريافتي ما، تعداد تلفات منافقين به بيش از 2000 نفر رسيد. روزشمار عمليات مرصاد 31/4/1366 - روزنامه نيويورك تايمز از عمليات ناوگان امريكا در محافظت از نفت كشهاي كويتي انتقار كرد و اين عمليات را در جهت حمايت از عراق دانست. - پارسونز: «رغبت ايران براي باز نگه داشتن تنگه هرمز، بيش از عراق است.» - سفير عراق در لندن: «ما به كشتيها حمله خواهيم كرد.» - وزير نفت كويت: «نبايد عراق تنها بماند.» - به گفته بي. بي. سي، انگيزه آمريكا از محافظت از نفت كشهاي كويتي، اعاده اعتبار از دسترفته در جريان مك فارلين است. - تبيين موضع جمهورياسلامي در قبال خليج فارس و قطعنامه 598 در مصاحبه مطبوعاتي رئيس جمهوري و سخنان نخستوزير. - آيتالله خامنهاي: «برخورد ما با آمريكا مهلك خواهد بود.» - عراق اعلام كرد كه قطعنامه 598 را پذيرفته است. سخنگوي دولت عراق: «تصويب قطعنامه 598 پيروزي سياسي براي عراق است.» - موضع محافل انقلابي لبنان صدور قطعنامه 598 سازمان ملل. - سفر دكتر ولايتي به آلمان غربي و مذاكره با مقامات اين كشور. - نيروهاي سازمان منافقين با پشتيباني و تحريك رژيم عراق، از طريق نوار مرزي سر پل ذهاب و قصرشيرين، تجاوز خود را با نام عمليات «فروغ جاويدان» آغاز كردند. 28/4/1367 - پذيرش قطعنامه 598 سازمان ملل از سوي ايران. 31/4/1367 - هارولد بروان: «شكستهاي اخير ايران در جنگ و اختلافات داخلي، نقش اساسي در قبول قطعنامه 598 به عهده دارد و در عين حال، تهران خود را به طور فزايندهاي مواجه با حضور امريكا در خليج فارس ميديد.» - سه روز پس از اعلام تصميم جمهورياسلامي (28/4/1367) مبني بر پذيرش قطعنامه عزيز، هيچ اشارهاي به پذيرش قطعنامه نكرده و در عوض يك طرح صلح چند مادهاي را مطرح كرد. - سخنگوي كاخ سفيد: امريكا معتقد است كه اكنون به عهده ايران است كه نخستين گام را در جهت عادي سازمان روابط ميان واشنگتن و تهران بردارد. - تصرف قصرشيرين و عبور از ارتفاعات سر پل ذهاب توسط عراق. - عقبنشيني نيروهاي خودي از مناطق عملياتي ميمك و هلاله و پيشروي دشمن در مناطق تنگههايي بيجار و بيناي. - موافقت ايران با اعزام هياتي از ناظران سازمان ملل براي برنامهريزي نحوه اجراي آتش بس و نظارت بر اجراي آن. 2/5/1367 - فرانك كارلوچي وزير دفاع امريكا: «حضور نظامي امريكا در خليجفارس، تنها وقتي كاهش خواهد يافت كه آتش بس به خصومتها پايان دهد و معين شود كه خليجفارس براي كشتيراني امن است.» - كشته شدن ماهر عبدالرشيد، فرمانده سپاه سوم عراقي. - سفر علي اكبر ولايتي به نيويورك براي گفتگو با دبيركل سازمان ملل. 3/5/1367 - آغاز عمليات مرصاد؛ شكست پيچيدهترين ترفند دشمن و منافقين. - رژيم عراق با به كارگيري گسترده سلاحهاي شيميايي در جبهههاي جنگ و موشكباران شهرها، توانست شرايط جنگ را به نفع خود تغيير دهد. اين در حالي بود كه كارشناسان نظامي و سياسي ايران، سرگرم بررسي و پذيرش قطعنامه 598 شوراي امنيت ملل متحد بودند و سرانجام اين قطعنامه در تاريخ 27/4/1367 از سوي جمهورياسلامي ايران پذيرفته شد. چهار روز پس از پذيرش قطعنامه سازمان ملل، قواي رژيم بغداد در 31/4/1367 به منظور تصرف بخشهاي از ايران، تجاوز گستردهاي را آغاز كردند؛ ولي با ايستادگي رزمندگان ايران بخش وسيعي از مناطق جنوبي كشور از خطر سقوط نجات يافت. همچنين ارتش عراق در جبهههاي مياني نيز دست به تحريكاتي زد، كه تا حدي ميتوانست براي تماميت ارضي و استقلال كشور ما خطري به شمار آيد. هدف دشمن در جبهه مياني، زمينهسازي براي هجوم سازمان مجاهدين خلق يا همان منافقين بود. در اين جبهه، ارتش عراق با حمله به خطوط پدافندي خود، آنها را سرگرم كرده بود تا نيروي منافقين بتوانند پس از شكسته شدن خط به وسيله ارتش عراق، از نقطه ديگري حركت خود را آغاز كنند. به اين ترتيب، نيروهاي منافقين پس از تصرف جبهه نيروهاي ايراني در منطقه سر پل ذهاب به دست ارتش عراق، بدون آن كه رو به رو باشند، سوار برخودروهاي خود، به سوي كرمانشاه حركت كردند و تا تنگه «چهارزبر» پيش آمدند. اين حركت سريع و حساب شده دشمن، طراحان جنگ و رزمندگان را غافلگير كرد. به محض رسيدن خبر هجوم منافقين و ارتش عراق به شهرهاي مختلف كشور، خيل عظيمي از نيروهاي داوطلب به سوي جبههها روانه شدند. همين امر، محاسبات دشمن را در تصرف بخشي از كشور ايران بر هم زد. در حالي كه هنوز حملات ارتش عراق در جنوب كشور قطعي نشده بود، بخشي از نيروهاي رزمنده جنوب، راهي غرب كشور شدند تا همراه مردم بسيج شوند و تحت عنوان عمليات «مرصاد» به سركوب حملات عراق و منافقين بپردازند. عمليات مرصاد روز 5/5/1367 با رمز «يا صاحب الزمان (عجلالله تعالي وجه الشريف) ادركني» براي مقابله با حركت منافقين و بازپسگيري اشغال شده انجام گرفت. در اين عمليات كه با فرماندهي سپاه پاسداران انقلاباسلامي و با پشتيباني هوا نيروز ارتش اجرا شد، رزمندگان از سه محور چهارزبر، جاده قلاجه و جاده اسلام آباد- پل دختر وارد عمل شدند و نيروهاي ضد انقلاب را تا پشت نوار مرزي عقب راند؛ اما قواي ارتش عراق، ارتفاعات مرزي را همچنان در اشغال خود نگه داشتند. در عمليات مرصاد، بيش از 120 دستگاه تانك، 400 دستگاه نفربر، 240 قبضه خمپاهره انداز 60 و 80 ميليمتري و 30 عراده توپ 106 ميليمتري دشمن منهدم شدند. همچنين بيش از 20 تيپ مشترك منافقين و ارتش عراق متلاشي شد و تعداد كشته و زخميهاي دشمن از مرز 4800 تن گذشت. در اين عمليات، نزديك به 1000 قبضه آر. پي. جي 7، 700 قبضه تيربار كلاشينكوف، دهها دستگاه خودرو، دهها دستگاه تانك و نفربر، تعدادي تجهيزات پيشترفته الكترونيكي و مخابراتي و مقاديري اسناد درون گروهي منافقين به دست رزمندگان ايران افتاد. 3/5/1367 - بازپس گيري شهر گيلانغرب از دست نيروهاي سازمان منافقين و دشمن. 8/5/1367 - تاچر نخستوزير انگليس: «تشكيل جلسه شوراي امنيت، به روند برقراري صلح ميان ايران و عراق كمك خواهد كرد. برقراري صلح در منطقه، شكست بنيادگرايي تلقي خواهد شد.» 8/5/1367 - چارلز دمن: امريكا از گروههايي كه در پي سرنگون ساختن دولت ايران از طريق زور هستند، حمايت نميكند. 20/5/1367 - انتخاب ژنرال اسلاو كايوويچ از كشور يوگسلاوي به سمت فرمانده كل گروه ناظران بر آتش بس ميان ايران و عراق. 21/5/1367 - ورود يك ديپلمات انگليسي به ايران ارزيابي امكان بهبود مناسبات با ايران. برگرفته از سايت پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس ... |
....شب بیابیم جدا از آرزوی شخصی و سلامتی همه از خدای متعال بخواهیم در ظهور حضرت مهدی عجل الله تعجیل نماید و در روز ،پنج شنبه روزه بسیار سفارش شده است روزه اين روزمستحب هست نماز بین مغرب و عشاء لیله الرغایب که توضیح آن در مفاتیح قسمت(اعمال ماه رجب آمده است )سفارش شده است. اللهم عجل لولیک ا... |
.... را در استانه 36 بهار ازادي ملت ايران گرامي ميداريم... |
.... افتخار جايگاه مناسبي در دنيا دارد. در پايان هدايايي به رسم يادبود تحويل خانوادهاي معظم شهدا گرديد.... |
آغاز برداشت برنج در روستاي شهاب الدين ....براي روستائيان باشد و تحقق شعار حماسه اقتصادي در توليد محصولات كشاورزي را شاهد باشيم. به اميد روز... |
....گرديد. اهم برنامه ها بدين شرح مي باشد. رديف ايام هفته تاريخ عنوان برنامه زمان اجرا مكان اجرا مجري 1 پنج شنبه 12/11/91 همايش پيامبر اعظم(ص) محور وحدت اسلامي 2 بعداز ظهر حسينيه پايگاه خواهران 2 جمعه 13/11 زيارت عاشورا بعداز نماز صبح مسجد ستاد 3 شنبه 14/11 زنگ انقلاب 8 صبح مدرسه ستاد 4 يك شنبه 15/11 ديدار با خانواده شهدا بعداز نماز مغرب ب... |
آغاز عمليات خاكبرداري از معابر ....تا آغاز شد. بگفته دهيار روستا اين عمليات تا روز يكشنبه ادامه دارد و از روز دوشنبه عمليات زير سازي اغاز و تا روز پنج شنبه ادامه مي يابد. وي افزود ان شاء الله تا پايان امسال شاهد آسفالت آن خواهيم بود.... |
....ج و كلاس آموزشي مركبات در دفتر دهياري روستا با حضور كارشناس محترم كشاورزي جناب مهندس منصفي روزهاي دوشنبه و پنج شنبه برگزار مي گردد . اين دوره آموزشي به همت دهياري و بصورت رايگان براي افزايش معلومات كشاورزان و باغداران محترم در راستاي افزايش توليد محصول با حضور علاقه مندان به اين ... |
....هياري شهاب الدين اقدام به برگزاري كلاسهاي آموزشي در خصوص برنج و گندم و مركبات نموده و هر هفته روزهاي سه شنبه و پنج شنبه بعداز نماز مغرب وعشا در سالن جلسات پايگاه مقاومت اين كلاسها با كارشناسان مجرب و كاردان جهادكشاورزي برگزار مي گردد. بگفته دهيار روستا برگزاري اين كلاس از محل اعتبار... |
بازديد سرزده ي مدير كل دفتر امور روستايي از دهياري شهاب الدين .... روستا را بازديد كردند.... |
عيادت از پيشكسوت فوتبال در شهاب الدين ....ادت كرد. اين پيشكسوت فوتبال بر اثر اصابت توپ در جريان بازي به ناحيه شكم دچار پارگي روده شد. اين عيادت در صبح روز پنج شنبه 17/9/90 در بيمارستان تامين اجتماعي نكا انجام شد.براي اين پيشكسوت ورزش آرزوي سلامتي و شفا از خداي بزرگ را مسئلت داريم.... |