نصب جستجوی شما در مجموع 38 نتیجه داشت که در 3 صفحه قابل رویت است در هر صفحه 15 نتیجه
....ها در داخل بافت بطول ۱۳۰متر که در دوطرف به ارتفاع ۲متر و عرض ۹۰سانتی خرید دستگاه کلرزن برای چاه آب آشامیدنی نصب ترانس برق جدید جهت افزایش ولتاژ برق لایروبی انهار روستا جهت جلوگیری از سیلاب احداث پل بتنی یک در یک و نیم بتنی بطول۴۰متر احداث کانال آب یک در یک بطول ۱۶۰متر برقدار کردن جاههای کشاورزی با احداث شبکه برق شن ریزی جاده بین مزارع احداث دریچه آب برای ابندان روی کانال بی ام سی توزیع ۲۰۰۰نهال رایگان بین اهالی و کاشت آن در گلزار شهدا... |
....اسخ به فرمانده يكي از تيپ هايي كه از وي درباره كالك عملياتي سوال كرد، به نقشه بزرگ ايران كه روي ديوار پشت سر او نصب شده بود، اشاره كرد و گفت: اين كالك عملياتي است و شما به آساني طبق جدول زمانبندي شده اي كه در دست داريد، به تهران خواهيد رسيد و با سرنگوني رژيم، همه ايران در اختيار شما خواهد بود. منافقين حاضر در جلسه، با كف زدن هاي پي در پي و فرياد كشيدن هاي ممتد، سخنان سركرده خود را تاييد كرده بودند. چندهفته پيش از آن، يعني روز دوشنبه 6/4/1368 (27 ژوئن)، (مروين دايملي)، نماينده كنگره از ايالت (اوهايو)، در تظاهرات منافقين در واشنگتن شركت كرده بود و طي سخناني كه بخش هايي از آن در يكي از كانال هاي تلويزيوني آمريكا پخش شد، با اطمينان خطاب به منافقين شركت كننده در تظاهرات گفته بود: نبايد دست از تلاش برداريد مطمئن باشيد كه با كمي صبر و تلاش بيشتر، به زودي از مهران به تهران رژه خواهيد رفت! اظهارات دايملي كه به صورت نوار ويدئويي در ميان كليه اعضا و هواداران سازمان پخش شده بود، در حالي ايراد شده است كه چند روز پيش از آن، يعني در تاريخ 30/3/1367 (20 ژوئن) 138 تن از نمايندگان كنگره و 14 نفر از سناتورهاي آمريكايي، طي نامه اي خطاب به جورج شولتز وزير امور خارجه اين كشور، از وي خواسته بودند كه به رشد جنبش هاي مقاومت داخلي در ايران توجه كند و دراين راستا اعلام كرده بودند: استفاده از سازمان مجاهدين كه مقر آن در عراق است، اكيداً توصيه مي شود... در همين ايام، صدام حسين طي سخناني كه در مراسم تشويق خلبانان عراقي ايراد كرده و متن كامل آن از راديو بغداد و سپس ترجمه قسمت هايي از آن از راديو منافقين پخش شده بود، گفته بود: اگر ايراني ها به شرارت ادامه دهند، هيچ كس را در كنار خود نخواهند ديد و مدتي ديگر مي بينند كه مجاهدين خلق به عمق بيشتري در داخل ايران نفوذ مي كنند و در تهران، طاغوت هاي جنگ افروز ايران را سرنگون خواهند كرد... بنا به اعتراف يكي از اعضاي رده بالاي منافقين كه در جريان عمليات مرصاد توسط رزمندگان ايران دستگير شده بود، چند روز پيش از تهاجم منافقين به كرند و اسلام آباد، محسن رضايي، عضو مركزي سازمان، پس از نشستي با حضور مسعود رجوي و 2 تن از افسران ارشد دايره استخبارات (امنيت) ارتش عراق، از بغداد به واشنگتن رفت و پس از شركت در جلسه خصوصي يكي از كميسيون هاي كنگره آمريكا، به عراق بازگشت و 3 روز بعد عمليات منافقين آغاز شد ... تمام شواهد، قرائن، اسناد و مدارك به دست آمده و نيز اعترافات افراد دستگير شده در جريان عمليات مرصاد، حكايت از آن دارد كه منافقين نسبت به پيروزي خود در حركتي كه آغاز كرده بودند، اطمينان كامل داشتند. در اين حمله، تقريباً همه افراد رده بالاي سازمان، نظير مهدي ابريشمچي، محمود عطايي، محمد حياتي، ابراهيم ذاكري، مهدي افتخاري و ... شركت كرده بودند. اعزام عناصري نظير آنان، نشان دهنده ميزان اميدواري منافقين به موفقيت طرح بوده است(!) منافقين شركت كننده در اين عمليات، بسياري از اشياي شخصي و لوازمي كه معمولاً يك نيروي عملياتي، به هنگام عمليات همراه خويش ندارد، نظير پاسپورت، عكس هاي خانوادگي، شماره تلفن دوستان و كادو براي آشنايان و ... را با خود آورده بودند و دستگيرشدگان اظهار مي كردند: قرار بود بقيه وسايل و لوازم شخصي را بعداً برايمان بفرستند!! تمامي منافقين دستگير شده، اعم از عناصر رده بالا يا عضو و هوادار معمولي، در اعترافات خويش اظهار مي كردند كه توهم دستيابي به تهران و براندازي جمهوري اسلامي به اندازه اي در ذهن آنان قوي و غير قابل ترديد بوده است كه كمترين محلي براي تصور شكست و ناكامي باقي نگذاشته بود. صاحبخانه به ما فشار مي آورد... دو روز پس از پذيرش قطعنامه 598 توسط جمهوري اسلامي ايران، محمود عطايي از اعضاي مركزيت سازمان منافقين در يك نشست توجيهي با ساير اعضاي كادر مركزي سازمان، در پاسخ به چند تن از اعضاي رده بالاي اين گروه كه به رغم اطمينان هاي داده شده هنوز هم نسبت به موفقيت آميز!! بودن حركتي كه قرار بود هفته بعد انجام پذيرد، ترديد داشته و آن را انهدام وسيع نيروهاي سازمان مي دانستند، گفت: مسعود مي گويد كه صاحبخانه به ما فشار مي آورد و در ادامه با يادآوري اين نكته به حاضران كه سازمان و عراق با يكديگر وحدت استراتژيك دارند و ضربه احتمالي به سازمان براي دوستان عراقي نيز نوعي ضربه محسوب مي شود، دوباره موفقيت حتمي عمليات !! اطمينان كامل داده و تآكيد ورزيده بود كه: اين فشار صاحبخانه را نبايد غيردوستانه تلقي كرد؛ چرا كه به هر حال ما سرنوشت مشتركي داريم و آنها به همان اندازه كه براي سربازان خود دل مي سوزانند، براي ما نيز دلسوز هستند . خبرنگار خبرگزاري رويتر در همان ايام، طي گزارشي با اشاره به پذيرش قطعنامه از جانب ايران، درباره واكنش احتمالي عراق اظهار نظر كرده بود: ... ديپلمات ها دچار اين ظن هستند كه بغداد از ارتش آزادي بخش ملي(!) براي حفظ فشار نظامي بر تهران استفاده كند و در عين حال هنوز مي تواند در مقابل خاوير پرزد كوئيار دبيركل سازمان ملل متحد، استدلال كند كه اين كشور نيروهاي خود را از خاك ايران عقب كشيده است. ارزيابي حركت و عملكرد يك گروه يا جريان وابسته، بدون در نظر گرفتن كانون وابستگي آن، ارزيابي غلط و نادرستي است و طبعاً نتيجه اي غيرمنطبق با واقع خواهد داشت؛ چرا كه جريان وابسته الزاماً در راستاي اهداف كانون وابستگي خود حركت مي كند و به همين دليل، اگر اين عامل در بررسي عملكرد يك گروه و اهدافي كه از آن دنبال مي كرده است، مورد محاسبه قرار نگيرد، نتيجه به دست آمده، نه تنها قابل اطمينان نيست؛ بلكه گاهي متضاد واقعيت نيز خواهد بود. به عنوان مثال، عملكرد حزب توده را نمي توان به طور مجرد و جدا از اهداف روسيه و ديپلماسي اين كشور در ارتباط با ايران مورد ارزيابي قرار داد؛ حركات و مواضع گروه هاي ملي گرا و ليبرال، اعم از انواع ظاهراً مذهبي يا لائيك نيز تنها در چهارچوب سياستگذاري قدرت هاي غربي قابل تفسير خواهند بود، و بر همين منوال است حركت ضد انقلابيون نيكاراگوئه عليه دولت اين كشور كه تنها با در نظر گرفتن اهدافي كه امريكا عليه دولت ساندنيست ها دنبال مي كند، معنا و مفهوم پيدا مي كند. اما، وابستگي منافقين به عراق، نه مقوله پيچيده اي است كه درك آن به اذهان ژرف انديش نياز باشد و نه مسأله پنهاني است كه پي بردن به آن فقط با دسترسي به اخبار محرمانه و پشت پرده ممكن باشد و اگر از تمامي شواهد، اسناد و مدارك غيرقابل انكار و دلايل بارز و آشكار نيز صرف نظر كنيم، حضور سازمان در عراق با توجه به ساختار حكومتي اين كشور و خوي فاشيستي رژيم صدام، به تنهايي و بدون اين كه به ارائه دلايل ديگري نياز باشد، براي اثبات وابستگي مطلق منافقين به حكام بعثي، كافي خواهد بود، و همان گونه كه قبلاً اشاره شد، سازمان منافقين نيز خود درگذشته، يعني آن هنگام كه تصور نمي كرد روزي به حضور آشكار در عراق مأموريت پيدا كند، بر اين نكته تأييد و تأكيد داشته است. وضوح مزدوري سازمان براي عراق، به اندازه اي روشن و خالي از ابهام بوده است كه رهبران اين گروه، سكوت در اين زمينه را به نفي مستقيم يكي از چند عضو رده بالاي سازمان كه در عمليات مرصاد دستگير شده است، اصرار براي نفي اين مزدودري، نه تنها به دليل وضوح فوق العاده آن، كمترين تأثيري نداشت و مورد باور كسي قرار نمي گرفت، بلكه مسأله را همواره تازه و زنده نگه مي داشت، و حال آن كه رهبران سازمان اميدوار بودند تحت تأثير دو عامل مرور ايام و سكوت اين مسأله حالتي عادي به خود گرفته و از شدت آن كاسته شود و يا حداقل تلقي ميزان اين وابستگي در اذهان، از صورت مطلق به درجات پايين تر تقليل يابد. انديشه عمليات شايد علت شكل گرفتن انديشه عمليات در ذهن سازمان (منافقين) ناشي از اين احساس بود كه با پايان يافتن جنگ عراق و ايران، فرصتها و محدوده پشتيباني صدام از اين سازمان كاهش خواهد يافت؛ زيرا حكومت ايران از شرايط مناسبتري براي به دست گرفتن زمام امور در داخل برخوردار خواهد شد. صدام كه تظاهر به مشورت با ديگران، پيش از اعلام تصميمگيريهايش ميكرد، با بيان جمله زير، از انگيزههاي تحريكآميز خود براي اجراي اين عمليات پرده برداشت؛ او گفت: «شايد اين فرصت طلايي براي نابودسازي رژيم فعلي (ايران) باشد.» نيروي سازمان (منافقين): نيروي سازمان منافقين در اوت 1988 مشتمل بر 5500 تا 6000 نفر در داخل عراق بود. تعداد قابل توجهي از اينان را نيروهاي اداري و زنان تشكيل ميدادند. بيشتر زنان، دورههاي آموزش سنگيني را طي كرده بودند. سازمان، طي دهه 80 تا اوت 1990 كمكهاي مالي بالغ بر 20 ميليون دينار در ماه از رژيم عراق دريافت ميكرد. اين مبلغ بعد از سال 1990 به دنبال تورم مالي در عراق كه بعد از اشغال كويت به وجود آمد، كاهش يافت. (قيمت دلار در سالهاي دهه 80، بين 5/1 تا 3 دينار بود.) اين سازمان در آغاز كار، از طريق انبارهاي ارتش عراق، به جنگ افزارهاي سبك و به ويژه سلاحهاي سبك، يعني تفنگ خودكار و مسلسلهاي متوسط و مسلسلهاي سنگين و موشك اندازهاي RPGY و خمپاره اندازههاي 82 و 120 ميليمتري مجهز شد، سپس تعدادي زرهپوش و نفربر زرهي در اختيار آنان گذاشته شد. اين سازمان توانست به سلاحهاي سنگين بسياري دست يابد؛ گاهي از طرف عراق در اختيار آنها قرار ميگرفت و گاهي غنايم گرفته شده از نيروهاي ايراني بود. در نتيجه (سازمان منافقين) به يك نيروي ضربتي مجهز به تانكها و نفربرهاي زرهي و توپخانه متوسط و سنگين و موشكهاي ضدتانك هدايت شونده تبديل شد. علاوه بر آن، اقدام به خريد تعداد زيادي خودرو وانت و كاميونهاي باري به منظور نقل و انتقال سريع و نصب مسلسلهاي سنگين از نوع «ولاديمير» بر روي وانتها كردند. با وجود اين كه كمكهاي ارائه شده از سوي رژيم عراق به اين سازمان بسيار زياد بود، ولي منافقين داراي منابع مالي خصوصي در خارج از عراق نيز بودند كه در هنگام نياز از آن استفاده ميكردند. اين سازمان داراي پادگانهاي آموزشي در داخل عراق است. محل اقامت اصلي آنان در منطقه «الخاص» واقع در شمال بغداد است. در حالي كه قرارگاه اصليشان در داخل شهر بغداد است و اطراف آن را با اقدامات حفاظتي سطح بالا محافظت ميكنند. اين قرارگاه مورد حمله سه گلوله خمپاره سنگين قرار گرفت كه از فاصله 500 متري شليك شده بود. اين حمله در ماه ژانويه 1997 صورت گرفت. سازمان در جريان عمليات خود، فعاليتهاي ستادي را در درون قرارگاههايش به شيوه منظم و بسيار دقيقي انجام داد و داراي شبكههاي تماس بيسيمي خوبي بود. سازمان منافقين اطلاعات قابل توجهي درباره اوضاع ايران به دست ميآورد؛ ولي اين اطلاعات نميتوانست در سطح اطلاعاتي باشد كه استخبارات نظامي عراق به دست ميآورد. البته عراق از برخي اطلاعات جمعآوري شده توسط اين سازمان نيز استفاده ميكرد. آمادگي براي عمليات: فعاليت هاي سازمان (منافقين) با پردهپوشي و پنهانكاري تمام انجام ميشد. كنترل و مراقبت قاطعي صورت ميگرفت و نيرهاي پايبند به آموزشها و تعليمات و شناسايي و برنامهريزي براي عمليات بودند. از آنجا كه عراق تنها كشوري است كه به صورت آشكار از مخالفان ايران پشتيباني به عمل ميآورد و شايد تنها دولتي است كه به صورت سخاوتمندانه پشتيبانيهايي را در اختيار اين سازمان قرار ميدهد، بايد گفت كه دو گروه از معارضان ايران مورد توجه عراق قرار گرفتهاند، يكي سازمان منافقين و ديگري «حزب دموكرات كردستان ايران»، كه در سطح پايينتري از پشتيبانيهاي دولت عراق بهره ميبرد. سازمان (منافقين) براي عمليات دست به اقدامات گسترده زير زد: - خريد گسترده و در بازارهاي اتومبيل عراق، به گونهاي كه سبب جهش بزرگي در قيمت اتومبيلها شد. - تقاضاهاي اين سازمان در تهيه انواع سلاحها، تجهيزات و مهمات از طريق انبارهاي ارتش عراق تامين گرديد. علاوه بر آن، خشكبار و كنسرو، به عنوان مواد غذايي اضطراري نيز فراهم شد. - اقدامات گشتي- شناسايي ميداني در خطوط مقدوم و عقبه عمليات انجام شد. - دستورهاي لازم درباره جزييات طرحها و اقدامات عمليات، در مدت زمان بسيار محدودي صادر شد. - قرارگاه عملياتي ويژه عمليات در قرارگاه سپاه دوم، در «منصوريه الجبل» واقع در جاده «بغداد- خانقين» بازگشايي گرديد. - ارتباطات لازم ايجاد و تحت كنترل قرار گرفت. - نيروهاي مسلح زميني وهوايي عراق، به حالت آماده باش صد درصد درآمدند؛ در حالي كه همگي در موقعيتهاي خود به سر ميبردند. - ماموريتهاي مشخصي براي نيروهاي هوايي وهوا نيروز به منظور پشتيباني از عمليات تعيين گرديد و اهداف از طريق عكسهاي هوايي و اطلاعات استخباراتي شناسايي شد. - رهبري سازمان منافقين به قرارگاه عملياتي «منصوريه الجبل» منتقل گرديد. سرلشكر «فاضل البراك»، سپهبد «صابر الدوري» و سرلشكر ستاد «وفيق سامرايي» و «سيد احسان محمد جاسم الديري» «مدير كل سرويسهاي اطلاعاتي و مسوولان شعبه تركيه و ايران، براي پيگيري اوضاع به اين قرارگاه منتقل شدند. وضعيت ايران نيروهاي ايران و عراق به دنبال پشت سرگذاشتن 8 سال جنگ، از مرحله صلح با استراحت نيمه كاملي استقبال به عمل آوردند. نيروهاي ايران اقدام به سبك كردن و عقب كشيدن تعدادي از يگانهاي خود از منطقه مورد نظر در اين عمليات، در محور «خانقين- تهران» كردند و تعدادي از يگانهاي لشكر 81 زرهي و سپاه پاسداران به پادگانهايشان و مناطق غيررسمي منتقل شدند. در محور عملياتي سازمان، غير از چند يگان سبك، نيروي ديگري حضور نداشت و علاوه بر آن، فعاليت در بسياري از نقاط ديدهباني اطلاعاتي نيز متوقف شده و به عنوان يك از پيامدهاي طبيعي صلح، شبكه جمعآوري اطلاعات ضعيف شده بود. در مجموع، آمادگي رزمي به پايينترين سطح ممكن تنزل پيدا كرده بود. محور عمليات مشتمل بر مناطق كوهستاني بسيار صعب العبور و در عمق دهها كيلومتري، خالي از جمعيت بود. جاده آسفالته، شهر ويران شده قصرشيرين را به شهر اسلامآباد، كه پيش از اين «شاهآباد» خوانده ميشد، وصل ميكرد. جاده «قصرشيرين- تنگه پاطاق- اسلام آباد» بسيار صعب العبور بود. جاده «قصرشيرين- گيلانغرب- اسلام آباد» نيز از جنوب تنگه ميگذشت. در شهر اسلام آباد يك پادگان دايمي متعلق به يكي از تيپهاي لشكر 81 زرهي وجود داشت. منطقه حدفاصل بين اسلام آباد و كرمانشاه (كه در فاصله 175 كيلومتري مرزهاي عراق قرار دارد) شامل رشته كوههاي موازي است كه جاده اصلي را قطع ميكند. زميني به مساحت 8 تا 15 كيلومتر بين هر دو رشته كوه وجود داشت كه حوضچههايي را در برداشت و از ناهمواري و پست و بلندي كمتري برخوردار بود. اجراي عمليات به محض صدور فرمان لازم، نيروهاي سازمان منافقين، خط مرزي را در نورديده و با استفاده از خودروهاي وانت كه بر روي آنها مسلسلهاي سنگين نصب شده بود و همچنين با استفاده از نفربرهاي زرهي و زرهپوشهاي چرخدار روسي و فرانسوي¬PMP و بنهارد و 60PTR، پيشروي مكانيزه سريع خود را آغاز كردند. در موج اول حمله حدود 2200 نيروي مسلح زن و مرد حضور داشتند. هواپيماهاي جنگيده «ميگ 23» و «ميراژاف يك» عراقي به منظور حفاظت از نيروهاي عمل كننده در برابر دخالت احتمالي نيروي هوايي ايران، اقدام به پروازهاي گشتي مسلحانه و برقراري پشتيباني هوايي نزديك كردند. پيشروي اوليه سبب شد تا اين نيروها به عنوان يك نيروي كاملاً غافلگير كننده و قوي پيشروي كنند و به شهر اسلام آباد واقع در 100 كيلومتري (خط حركتشان) دست يابند. آنها نيروهاي موجود در اين شهر را غافلگير كرده و پادگان و مناطق و موقعيتهاي حساس اين شهر را ظرف مدت زمان كوتاهي (چند ساعت) به اشغال خود در آوردند. نيروهاي بعدي با بهرهگيري از موفقيتهاي به دست آمده، در چهارچوب برنامه تعيين شده براي دستيابي به شهر تهران، حمله خود را از سر گرفتند. بديهي بود كه در پشت سر خود، از هيچگونه اقدام دفاعي يا نيروي تاميني در جادهها برخوردار نبودند. رهبران ايران به اطلاعات جامعي در مورد محور و اهداف عمليات و ميزان نيروهاي عمل كننده (سازمان منافقين) دست پيدا كردند و با به حركت درآوردن تعدادي از يگانهاي سپاه پاسداران، كه داراي ويژگيهاي حركت سبك و سريع بودند و از وسايل نقليه سريع و كوچك استفاده ميكردند، واكنش سريعي در مقابل اين رويداد نشان دادند. تعدادي از ارتفاعات و تقاطع جادههاي ارتباطي در فاصله بين اسلام آباد و كرمانشاه را به كنترل خود درآورده و با نيروهاي مقدم منافقين درگير شدند. آنها توانستند تا هنگام آمادگي و تجمع نيروهاي سپاه پاسداران از مناطق مختلف در محور عمليات، منافقين را زمينگير و خطوط ارتباطي آنها را در چند نقطه قطع كنند. عمليات نابودسازي منافقين آغاز شد و در همان ابتداي كار، حداقل 1000 منافق كشته، زخمي و اسير شدند. در حالي كه بنا به اطلاعات دريافتي ما، تعداد تلفات منافقين به بيش از 2000 نفر رسيد. روزشمار عمليات مرصاد 31/4/1366 - روزنامه نيويورك تايمز از عمليات ناوگان امريكا در محافظت از نفت كشهاي كويتي انتقار كرد و اين عمليات را در جهت حمايت از عراق دانست. - پارسونز: «رغبت ايران براي باز نگه داشتن تنگه هرمز، بيش از عراق است.» - سفير عراق در لندن: «ما به كشتيها حمله خواهيم كرد.» - وزير نفت كويت: «نبايد عراق تنها بماند.» - به گفته بي. بي. سي، انگيزه آمريكا از محافظت از نفت كشهاي كويتي، اعاده اعتبار از دسترفته در جريان مك فارلين است. - تبيين موضع جمهورياسلامي در قبال خليج فارس و قطعنامه 598 در مصاحبه مطبوعاتي رئيس جمهوري و سخنان نخستوزير. - آيتالله خامنهاي: «برخورد ما با آمريكا مهلك خواهد بود.» - عراق اعلام كرد كه قطعنامه 598 را پذيرفته است. سخنگوي دولت عراق: «تصويب قطعنامه 598 پيروزي سياسي براي عراق است.» - موضع محافل انقلابي لبنان صدور قطعنامه 598 سازمان ملل. - سفر دكتر ولايتي به آلمان غربي و مذاكره با مقامات اين كشور. - نيروهاي سازمان منافقين با پشتيباني و تحريك رژيم عراق، از طريق نوار مرزي سر پل ذهاب و قصرشيرين، تجاوز خود را با نام عمليات «فروغ جاويدان» آغاز كردند. 28/4/1367 - پذيرش قطعنامه 598 سازمان ملل از سوي ايران. 31/4/1367 - هارولد بروان: «شكستهاي اخير ايران در جنگ و اختلافات داخلي، نقش اساسي در قبول قطعنامه 598 به عهده دارد و در عين حال، تهران خود را به طور فزايندهاي مواجه با حضور امريكا در خليج فارس ميديد.» - سه روز پس از اعلام تصميم جمهورياسلامي (28/4/1367) مبني بر پذيرش قطعنامه عزيز، هيچ اشارهاي به پذيرش قطعنامه نكرده و در عوض يك طرح صلح چند مادهاي را مطرح كرد. - سخنگوي كاخ سفيد: امريكا معتقد است كه اكنون به عهده ايران است كه نخستين گام را در جهت عادي سازمان روابط ميان واشنگتن و تهران بردارد. - تصرف قصرشيرين و عبور از ارتفاعات سر پل ذهاب توسط عراق. - عقبنشيني نيروهاي خودي از مناطق عملياتي ميمك و هلاله و پيشروي دشمن در مناطق تنگههايي بيجار و بيناي. - موافقت ايران با اعزام هياتي از ناظران سازمان ملل براي برنامهريزي نحوه اجراي آتش بس و نظارت بر اجراي آن. 2/5/1367 - فرانك كارلوچي وزير دفاع امريكا: «حضور نظامي امريكا در خليجفارس، تنها وقتي كاهش خواهد يافت كه آتش بس به خصومتها پايان دهد و معين شود كه خليجفارس براي كشتيراني امن است.» - كشته شدن ماهر عبدالرشيد، فرمانده سپاه سوم عراقي. - سفر علي اكبر ولايتي به نيويورك براي گفتگو با دبيركل سازمان ملل. 3/5/1367 - آغاز عمليات مرصاد؛ شكست پيچيدهترين ترفند دشمن و منافقين. - رژيم عراق با به كارگيري گسترده سلاحهاي شيميايي در جبهههاي جنگ و موشكباران شهرها، توانست شرايط جنگ را به نفع خود تغيير دهد. اين در حالي بود كه كارشناسان نظامي و سياسي ايران، سرگرم بررسي و پذيرش قطعنامه 598 شوراي امنيت ملل متحد بودند و سرانجام اين قطعنامه در تاريخ 27/4/1367 از سوي جمهورياسلامي ايران پذيرفته شد. چهار روز پس از پذيرش قطعنامه سازمان ملل، قواي رژيم بغداد در 31/4/1367 به منظور تصرف بخشهاي از ايران، تجاوز گستردهاي را آغاز كردند؛ ولي با ايستادگي رزمندگان ايران بخش وسيعي از مناطق جنوبي كشور از خطر سقوط نجات يافت. همچنين ارتش عراق در جبهههاي مياني نيز دست به تحريكاتي زد، كه تا حدي ميتوانست براي تماميت ارضي و استقلال كشور ما خطري به شمار آيد. هدف دشمن در جبهه مياني، زمينهسازي براي هجوم سازمان مجاهدين خلق يا همان منافقين بود. در اين جبهه، ارتش عراق با حمله به خطوط پدافندي خود، آنها را سرگرم كرده بود تا نيروي منافقين بتوانند پس از شكسته شدن خط به وسيله ارتش عراق، از نقطه ديگري حركت خود را آغاز كنند. به اين ترتيب، نيروهاي منافقين پس از تصرف جبهه نيروهاي ايراني در منطقه سر پل ذهاب به دست ارتش عراق، بدون آن كه رو به رو باشند، سوار برخودروهاي خود، به سوي كرمانشاه حركت كردند و تا تنگه «چهارزبر» پيش آمدند. اين حركت سريع و حساب شده دشمن، طراحان جنگ و رزمندگان را غافلگير كرد. به محض رسيدن خبر هجوم منافقين و ارتش عراق به شهرهاي مختلف كشور، خيل عظيمي از نيروهاي داوطلب به سوي جبههها روانه شدند. همين امر، محاسبات دشمن را در تصرف بخشي از كشور ايران بر هم زد. در حالي كه هنوز حملات ارتش عراق در جنوب كشور قطعي نشده بود، بخشي از نيروهاي رزمنده جنوب، راهي غرب كشور شدند تا همراه مردم بسيج شوند و تحت عنوان عمليات «مرصاد» به سركوب حملات عراق و منافقين بپردازند. عمليات مرصاد روز 5/5/1367 با رمز «يا صاحب الزمان (عجلالله تعالي وجه الشريف) ادركني» براي مقابله با حركت منافقين و بازپسگيري اشغال شده انجام گرفت. در اين عمليات كه با فرماندهي سپاه پاسداران انقلاباسلامي و با پشتيباني هوا نيروز ارتش اجرا شد، رزمندگان از سه محور چهارزبر، جاده قلاجه و جاده اسلام آباد- پل دختر وارد عمل شدند و نيروهاي ضد انقلاب را تا پشت نوار مرزي عقب راند؛ اما قواي ارتش عراق، ارتفاعات مرزي را همچنان در اشغال خود نگه داشتند. در عمليات مرصاد، بيش از 120 دستگاه تانك، 400 دستگاه نفربر، 240 قبضه خمپاهره انداز 60 و 80 ميليمتري و 30 عراده توپ 106 ميليمتري دشمن منهدم شدند. همچنين بيش از 20 تيپ مشترك منافقين و ارتش عراق متلاشي شد و تعداد كشته و زخميهاي دشمن از مرز 4800 تن گذشت. در اين عمليات، نزديك به 1000 قبضه آر. پي. جي 7، 700 قبضه تيربار كلاشينكوف، دهها دستگاه خودرو، دهها دستگاه تانك و نفربر، تعدادي تجهيزات پيشترفته الكترونيكي و مخابراتي و مقاديري اسناد درون گروهي منافقين به دست رزمندگان ايران افتاد. 3/5/1367 - بازپس گيري شهر گيلانغرب از دست نيروهاي سازمان منافقين و دشمن. 8/5/1367 - تاچر نخستوزير انگليس: «تشكيل جلسه شوراي امنيت، به روند برقراري صلح ميان ايران و عراق كمك خواهد كرد. برقراري صلح در منطقه، شكست بنيادگرايي تلقي خواهد شد.» 8/5/1367 - چارلز دمن: امريكا از گروههايي كه در پي سرنگون ساختن دولت ايران از طريق زور هستند، حمايت نميكند. 20/5/1367 - انتخاب ژنرال اسلاو كايوويچ از كشور يوگسلاوي به سمت فرمانده كل گروه ناظران بر آتش بس ميان ايران و عراق. 21/5/1367 - ورود يك ديپلمات انگليسي به ايران ارزيابي امكان بهبود مناسبات با ايران. برگرفته از سايت پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس ... |
....ازم به کشاورزان در خصوص نحوه استفاده از آن ارایه شده است بنا بر گزارش های رسیده عصر امروز همه کشاورزان نسبت به نصب آن اقدام نمودند امیداست با آموزش های. لازم استفاده غیر ضروری از سموم اصلاح گردد از همه کشاورزان و کارشناسان در این زمینه تشکر می کنیم ... |
حاج احمد اسدي رئيس بنياد شهيد وامور ايثارگران نكا انتخاب شد ....ي نكا نيز بوده اندبراي ايشان خدمت خالصانه به همه ي خانواده هاي معظم شهدا را مسئلت داريم دهياري شهاب الدين اين منصب جديد را به برادر احمد اسدي طوسي تبريك عرض مي نمايد.... |
....ت را انكار نمىكنم، این مسلمانان بین من و تو حاكم هستند، و آنان این حكومت را بمن سپردند، و به تصمیم آنها این منصب را پذیرفتم، نه متكبّر بوده و نه مستبدّ به رأى هستم، و نه چیزى را براى خود برداشتهام، و اینان همگى گواه و شاهدند. فالتفت فاطمة علیهاالسلام الى النساء، و قالت: مَعاشِرَ الْمُسْلِمینَ الْمُسْرِعَةِ اِلى قیلِ الْباطِلِ، الْمُغْضِیَةِ عَلَى الْفِعْلِ الْقَبیحِ الْخاسِرِ، اَفَلا تَتَدَبَّرُونَ الْقُرْانَ اَمْعَلی قُلُوبٍ اَقْفالُها، كَلاَّ بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِكُمْ ما اَسَأْتُمْ مِنْ اَعْمالِكُمْ، فَاَخَذَ بِسَمْعِكُمْ وَ اَبْصارِكُمْ، وَ لَبِئْسَ ما تَأَوَّلْتُمْ، وَ ساءَ ما بِهِ اَشَرْتُمْ، وَ شَرَّ ما مِنْهُ اِعْتَضْتُمْ، لَتَجِدَنَّ وَ اللَّهِ مَحْمِلَهُ ثَقیلاً، وَ غِبَّهُ وَ بیلاً، اِذا كُشِفَ لَكُمُ الْغِطاءُ، وَ بانَ ما وَرائَهُ الضَّرَّاءُ، وَ بَدا لَكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَحْتَسِبُونَ، وَ خَسِرَ هُنالِكَ الْمُبْطِلُونَ. آنگاه حضرت فاطمه علیهاالسلام رو به مردم كرده و فرمود: اى مسلمانان! كه براى شنیدن حرفهاى بیهوده شتابان بوده، و كردار زشت را نادیده میگیرید، آیا در قرآن نمىاندیشید، یا بر دلها مهر زده شده است، نه چنین است بلكه اعمال زشتتان بر دلهایتان تیرگى آورده، و گوشها و چشمانتان را فراگرفته، و بسیار بد آیات قرآن را تأویل كرده، و بد راهى را به او نشان داده، و با بدچیزى معاوضه نمودید، بخدا سوگند تحمّل این بار برایتان سنگین، و عاقبتش پر از وزر و وبال است، آنگاه كه پردهها كنار رود و زیانهاى آن روشن گردد، و آنچه را كه حساب نمىكردید و براى شما آشكار گردد، آنجاست كه اهل باطل زیانكار گردند. ثم عطفت على قبر النبیّ صلى اللَّه علیه و آله، و قالت: قَدْ كانَ بَعْدَكَ اَنْباءٌ وَهَنْبَثَةٌ - لَوْ كُنْتَ شاهِدَها لَمْ تَكْثِرِ الْخُطَبُ اِنَّا فَقَدْ ناكَ فَقْدَ الْاَرْضِ وابِلَها - وَ اخْتَلَّ قَوْمُكَ فَاشْهَدْهُمْ وَ لا تَغِبُ وَ كُلُّ اَهْلٍ لَهُ قُرْبی وَ مَنْزِلَةٌ - عِنْدَ الْاِلهِ عَلَی الْاَدْنَیْنِ مُقْتَرِبُ اَبْدَتْ رِجالٌ لَنا نَجْوى صُدُورِهِمُ - لمَّا مَضَیْتَ وَ حالَتْ دُونَكَ التُّرَبُ تَجَهَّمَتْنا رِجالٌ وَ اسْتُخِفَّ بِنا - لَمَّا فُقِدْتَ وَ كُلُّ الْاِرْثِ مُغْتَصَبُ وَ كُنْتَ بَدْراً وَ نُوراً یُسْتَضاءُ بِهِ- عَلَیْكَ تُنْزِلُ مِنْ ذِىالْعِزَّةِ الْكُتُبُ وَ كانَ جِبْریلُ بِالْایاتِ یُۆْنِسُنا- فَقَدْ فُقِدْتَ وَ كُلُّ الْخَیْرِ مُحْتَجَبُ فَلَیْتَ قَبْلَكَ كانَ الْمَوْتُ صادِفُنا- لَمَّا مَضَیْتَ وَ حالَتْ دُونَكَ الْكُتُبُ سپس آن حضرت رو به سوى قبر پیامبر كرد و فرمود: بعد از تو خبرها و مسائلى پیش آمد، كه اگر بودى آنچنان بزرگ جلوه نمىكرد. ما تو را از دست دادیم مانند سرزمینى كه از باران محروم گردد، و قوم تو متفرّق شدند، بیا بنگر كه چگونه از راه منحرف گردیدند. هر خاندانى كه نزد خدا منزلت و مقامى داشت نزد بیگانگان نیز محترم بود، غیر از ما. مردانى چند از امت تو همین كه رفتى، و پرده خاك میان ما و تو حائل شد، اسرار سینهها را آشكار كردند. بعد از تو مردانى دیگر از ما روى برگردانده و خفیفمان نمودند، و میراثمان دزدیده شد. تو ماه شب چهارده و چراغ نوربخشى بودى، كه از جانب خداوند بر تو كتابها نازل مىگردید. جبرئیل با آیات الهى مونس ما بود، و بعد از تو تمام خیرها پوشیده شد. اى كاش پیش از تو مرده بودیم، آنگاه كه رفتى و خاك ترا در زیر خود پنهان كرد. ثم انكفأت علیهاالسلام و امیرالمۆمنین علیهالسلام یتوقّع رجوعها الیه و یتطلّع طلوعها علیه، فلمّا استقرّت بها الدار، قالت لامیرالمۆمنین علیهماالسلام: آنگاه حضرت فاطمه علیهاالسلام به خانه بازگشت و حضرت على علیهالسلام در انتظار او بسر برده و منتظر طلوع آفتاب جمالش بود، وقتى در خانه آرام گرفت به حضرت على علیهالسلام فرمود: یَابْنَ اَبیطالِبٍ! اِشْتَمَلْتَ شِمْلَةَ الْجَنینِ، وَ قَعَدْتَ حُجْرَةَ الظَّنینِ، نَقَضْتَ قادِمَةَ الْاَجْدَلِ، فَخانَكَ ریشُ الْاَعْزَلِ. هذا اِبْنُ اَبیقُحافَةَ یَبْتَزُّنی نِحْلَةَ اَبی وَ بُلْغَةَ ابْنَىَّ! لَقَدْ اَجْهَرَ فی خِصامی وَ اَلْفَیْتُهُ اَلَدَّ فی كَلامی حَتَّى حَبَسَتْنی قیلَةُ نَصْرَها وَ الْمُهاجِرَةُ وَصْلَها، وَ غَضَّتِ الْجَماعَةُ دُونی طَرْفَها، فَلا دافِعَ وَ لا مانِعَ، خَرَجْتُ كاظِمَةً، وَ عُدْتُ راغِمَةً. اَضْرَعْتَ خَدَّكَ یَوْمَ اَضَعْتَ حَدَّكَ، اِفْتَرَسْتَ الذِّئابَ وَ افْتَرَشت التُّرابَ، ما كَفَفْتَ قائِلاً وَ لا اَغْنَیْتَ باطلاً وَ لا خِیارَ لی، لَیْتَنی مِتُّ قَبْلَ هَنیئَتی وَ دُونَ ذَلَّتی، عَذیرِىَ اللَّهُ مِنْكَ عادِیاً وَ مِنْكَ حامِیاً. وَیْلاىَ فی كُلِّ شارِقٍ، وَیْلاىَ فی كُلِّ غارِبٍ، ماتَ الْعَمَدُ وَ وَهَنَ الْعَضُدُ، شَكْواىَ اِلى اَبی وَ عَدْواىَ اِلى رَبّی، اَللَّهُمَّ اِنَّكَ اَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ حَوْلاً، وَ اَشَدُّ بَأْساً وَ تَنْكیلاً. اى پسر ابوطالب! همانند جنین در شكم مادر پردهنشین شده، و در خانه اتهام به زمین نشستهاى، شاهپرهاى شاهین را شكسته، و حال آنكه پرهاى كوچك هم در پرواز به تو خیانت خواهد كرد. این پسر ابىقحافه است كه هدیه پدرم و مایه زندگى دو پسرم را از من گرفته است، با كمال وضوح با من دشمنى كرد، و من او را در سخن گفتن با خود بسیار لجوج و كینهتوز دیدم، تا آنكه انصار حمایتشان را از من باز داشته، و مهاجران یاریشان را از من دریغ نمودند، و مردم از یاریم چشمپوشى كردند، نه مدافعى دارم و نه كسى كه مانع از كردار آنان گردد، در حالى كه خشمم را فروبرده بودم از خانه خارج شدم و بدون نتیجه بازگشتم. آنروز كه شمشیرت را بر زمین نهادى همان روز خویشتن را خانهنشین نمودى، تو شیرمردى بودى كه گرگان را مىكشتى، و امروز بر روى زمین آرمیدهاى، گویندهاى را از من دفع نكرده، و باطلى را از من دور نمىگردانى، و من از خود اختیارى ندارم، اى كاش قبل از این كار و قبل از اینكه این چنین خوار شوم مرده بودم، از اینكه اینگونه سخن مىگویم خداوندا عذر مىخواهم، و یارى و كمك از جانب توست. از این پس واى بر من در هر صبح و شام، پناهم از دنیا رفت، و بازویم سست شد، شكایتم بسوى پدرم بوده و از خدا یارى مىخواهم، پروردگارا نیرو و توانت از آنان بیشتر، و عذاب و عقابت دردناكتر است. فقال امیرالمۆمنین علیهالسلام: لا وَیْلَ لَكِ، بَلِ الْوَیْلُ لِشانِئِكِ، نَهْنِهْنی عَنْ وُجْدِكِ، یا اِبْنَةَ الصَّفْوَةِ وَ بَقِیَّةَ النُّبُوَّةِ، فَما وَنَیْتُ عَنْ دینی، وَ لا اَخْطَأْتُ مَقْدُورى، فَاِنْ كُنْتِ تُریدینَ الْبُلْغَةَ فَرِزْقُكِ مَضْمُونٌ، وَ كَفیلُكِ مَأْمُونٌ، وَ ما اُعِدَّ لَكِ اَفْضَلُ مِمَّا قُطِعَ عَنْكِ، فَاحْتَسِبِی اللَّهَ. حضرت على علیهالسلام فرمود: شایسته تو نیست كه واى بر من بگوئى، بلكه سزاوار دشمن ستمگر توست، اى دختر برگزیده خدا و اى باقیمانده نبوت، از اندوه و غضب دست بردار، من در دینم سست نشده و از آنچه در حدّ توانم است مضائقه نمىكنم، اگر تو براى گذران روزیت ناراحتى، بدانكه روزى تو نزد خدا ضمانت شده و كفیل تو امین است، و آنچه برایت آماده شده از آنچه از تو گرفته شده بهتر است، پس براى خدا صبر كن. فقالت: حَسْبِیَ اللَّهُ، و أمسكت. حضرت فاطمه علیهاالسلام فرمود: خدا مرا كافى است، آنگاه ساكت شد. ... |
نصب دستگاه کلرزنی ... |
مختصري درباره حضرت زهرا سلام الله .... سلم) نگذشته بود که سفارش رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و ابلاغ فرمان الهی توسط ایشان در روز غدیر، مبنی بر نصب امام علی (علیه السلام) به عنوان حاکم و ولی مسلمین پس از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، توسط عده ای نادیده گرفته شد و آنان در محلی به نام سقیفه جمع گشتند و از میان خود فردی را به عنوان حاکم برگزیدند و شروع به جمعآوری بیعت از سایرین برای او نمودند. به همین منظور بود که عدهای از مسلمانان به نشانه اعتراض به غصب حکومت و نادیده گرفتن فرمان الهی در نصب امام علی (علیه السلام) به عنوان ولی و حاکم اسلامی پس از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در خانه فاطمه (علیها السلام) جمع گشتند. هنگامی که ابوبکر - منتخب سقیفه - که تنها توسط حاضرین در سقیفه انتخاب شده بود، از اجتماع آنان و عدم بیعت با وی مطلع شد؛ عمر را روانه خانه فاطمه (علیها السلام) نمود تا امام علی (علیه السلام) و سایرین را به زور برای بیعت در مسجد حاضر نماید. عمر نیز با عدهای به همراه پاره آتش، روانه خانه فاطمه (علیها السلام) شد. هنگامی که بر در خانه حاضر شد، فاطمه (علیها السلام) به پشت در آمد و علت حضور آنان را جویا شد. عمر علت را حاضر نمودن امام علی (علیه السلام) و دیگران در مسجد برای بیعت با ابوبکر عنوان نمود. فاطمه (علیها السلام) آنان را از این امر منع نمود و آنان را مورد توبیخ قرار داد. در نتیجه عدهای از همراهیان او متفرق گشتند. اما در این هنگام او که از عدم خروج معترضین آگاهی یافت، تهدید نمود در صورتی که امام علی (علیه السلام) و سایرین برای بیعت از خانه خارج نشوند، خانه را با اهلش به آتش خواهد کشید. و این در حالی بود که میدانست حضرت فاطمه (علیها السلام) در خانه حضور دارد. در این موقع عدهای از معترضین از خانه خارج شدند که مورد برخورد شدید عمر قرار گرفتند و شمشیر برخی از آنان نیز توسط او شکسته شد. اما همچنان امیر مومنان، فاطمه و کودکان آنان در خانه حضور داشتند. بدین ترتیب عمر دستور داد تا هیزم حاضر کنند و به وسیله هیزمهاي گردآوری شده و پاره آتشی که با خود همراه داشت، درب خانه را به آتش کشیدند و به زور وارد خانه شدند و به همراه عدهای از همراهانش خانه را مورد تفتیش قرار داده و امام علی را به زور و با اکراه به سمت مسجد کشان کشان بردند. در حین این عمل، فاطمه (علیها السلام) بسیار صدمه دید و لطمات فراوانی را تحمل نمود اما باز از پا ننشست و بنا بر احساس وظیفه و تکلیف الهی خویش در دفاع از ولی زمان و امام خود به مسجد آمد. عمر و ابوبکر و همراهان آنان را در مسجد رسول خدا مورد خطاب قرار داد و آنان را از غضب الهی و نزول عذاب بر حذر داشت. اما آنان اعمال خویش را ادامه دادند. فاطمه (علیها السلام) و فدک از دیگر ستمهایی که پس از ارتحال پیامبر در حق فاطمه (علیها السلام) روا داشته شد، مسأله فدک بود. فدک قریهای است که تا مدینه حدود 165 کیلومتر فاصله دارد و دارای چشمه جوشان و نخلهای فراوان خرماست و خطهای حاصلخیز میباشد. این قریه متعلق به یهودیان بود و آن را بدون هیچ جنگی به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بخشیدند؛ لذا مشمول اصطلاح انفال میگردد و بر طبق صریح قرآن، تنها اختصاص به خداوند و پیامبر اسلام دارد. پس از این جریان و با نزول آیه «و ات ذا القربی حقه»، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بر طبق دستور الهی آن را به فاطمه (علیها السلام) بخشید. فاطمه (علیها السلام) و امیر مومنان (علیه السلام) در فدک عاملانی داشتند که در آبادانی آن میکوشیدند و پس از برداشت محصول، درآمد آن را برای فاطمه (علیها السلام) میفرستادند. فاطمه (علیها السلام) نیز ابتدا حقوق عاملان خویش را میپرداخت و سپس مابقی را در میان فقرا تقسیم مینمود؛ و این در حالی بود که وضع معیشت آن حضرت و امام علی (علیه السلام) در سادهترین وضع به سر میبرد. گاه آنان قوت روز خویش را هم در راه خدا انفاق مینمودند و در نتیجه گرسنه سر به بالین مینهادند. اما در عین حال فقرا را بر خویش مقدم میداشتند و در این عمل خویش، تنها خدا را منظور نظر قرار میدادند. (چنانچه در آیات آغازین سوره دهر آمده است). پس از رحلت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، ابابکر با منتسب نمودن حدیثی به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با این مضمون که ما انبیا از خویش ارثی باقی نمیگذاریم، ادعا نمود آنچه از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) باقی مانده، متعلق به تمامی مسلمین است. فاطمه در مقام دفاع از حق مسلم خویش دو گونه عمل نمود. ابتدا افرادی را به عنوان شاهد معرفی نمود که گواهی دهند پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در زمان حیات خویش فدک را به او بخشیده است و در نتیجه فدک چیزی نبوده که به صورت ارث به او رسیده باشد. در مرحله بعد حضرت خطبهای را در مسجد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ایراد نمود که همانگونه که قبلاً نیز ذکر شد، حاوی مطالب عمیق در توحید و رسالت و امامت است. در این خطبه که در نهایت فصاحت و بلاغت ایراد گردیده است، بطلان ادعای ابابکر را ثابت نمود. فاطمه به ابوبکر خطاب نمود که چگونه خلاف کتاب خدا سخن میگویی؟! سپس حضرت به شواهدی از آیات قرآن اشاره نمود که در آنها سلیمان، وارث داود ذکر گردیده و یا زکریا از خداوند تقاضای فرزندی را مینماید که وارث او و وارث آل یعقوب باشد. از استدلال فاطمه (علیها السلام) به نیکی اثبات میگردد بر فرض که فدک در زمان حیات پیامبر به فاطمه (علیها السلام) بخشیده نشده باشد، پس از پیامبر به او به ارث میرسد و در این صورت باز هم مالک آن فاطمه است و ادعای اینکه پیامبران از خویش ارث باقی نمیگذارند، ادعایی است خلاف حقیقت، و نسبت دادن این کلام به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) امری است دروغ؛ چرا که محال است آن حضرت بر خلاف کلام الهی سخن بگوید و خداوند نیز بارها در قرآن کریم این امر را تایید نموده و بر آن تاکید کرده است. اما با تمام این وجود، همچنان غصب فدک ادامه یافت و به مالک حقیقیاش بازگردانده نشد. باید توجه داشت صحت ادعای فاطمه (علیها السلام) چنان واضح و روشن بود و استدلالهای او آنچنان متین و استوار بیان گردید که دیگر برای کسی جای شک باقی نمیماند و بسیاری از منکرین در درون خود به وضوح آن را پذیرفته بودند. دلیل این معنا، آنست که عمر خلیفه دوم هنگامی که فتوحات اسلامی گسترش یافت و نیاز دستگاه خلافت به در آمد حاصل از آن بر طرف گردید، فدک را به امیر مؤمنان (علیه السلام) و اولاد فاطمه (علیها السلام) باز گرداند. اما بار دیگر در زمان عثمان فدک غصب گردید. بیماری فاطمه (علیها السلام) و عیادت از او سرانجام فاطمه بر اثر شدت ضربات و لطماتی که به او بر اثر هجوم به خانهاش و وقایع پس از آن وارد گشته بود، بیمار گشت و در بستر بیماری افتاد. گاه به زحمت از بستر برمیخاست و کارهای خانه را انجام میداد و گاه به سختی و با همراهی اطفال کوچکش، خود را کنار تربت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) میرساند و یا کنار مزار حمزه عموی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و دیگر شهدای احد حاضر میگشت و غم و اندوه خود را بازگو مینمود. در همین ایام بود که روزی زنان مهاجر و انصار که از بیماری او آگاهی یافته بودند، جهت عیادت به دیدارش آمدند. فاطمه (علیها السلام) در این دیدار بار دیگر اعتراض و نارضایتی خویش را از اقدام گروهی که خلافت را به ناحق از آن خویش نموده بودند، اعلام نمود و از آنان و عدهای که در مقابل آن سکوت نموده بودند، به علت عدم انجام وظیفه الهی و نادیده گرفتن فرمان نبوی درباره وصایت امام علی (علیه السلام) انتقاد کرد و نسبت به عواقب این اقدام و خروج اسلام از مجرای صحیح خود به آنان هشدار داد. همچنین برکاتی را که در اثر عمل به تکلیف الهی و اطاعت از جانشین پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از جانب خداوند بر آنان نائل خواهد شد، خاطر نشان نمود. در چنین روزهایی بود که ابابکر و عمر به عیادت حضرت آمدند. هر چند در ابتدا فاطمه (علیها السلام) از آنان رویگردان بود و به آنان اذن عیادت نمیداد، اما سرانجام آنان بر بستر فاطمه (علیها السلام) حاضر گشتند. فاطمه (علیها السلام) در این هنگام، این کلام پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را که فرموده بود: "هر کس فاطمه را به غصب در آورد من را آزرده و هر که او را راضی نماید مرا راضی نموده"، به آنان یادآوری نمود. ابابکر و عمر نیز صدق این کلام و انتساب آن به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را تأیید نمودند. سرانجام فاطمه (علیها السلام)، خدا و ملائکه را شاهد گرفت فرمود: "شما من را به غضب آوردید و هرگز من را راضی ننمودید؛ در نزد پیامبر، شکایت شما دو نفر را خواهم نمود." وصیت در ایام بیماری، فاطمه (علیها السلام) روزی امام علی (علیه السلام) را فراخواند و آن حضرت را وصی خویش قرار داد و به آن حضرت وصیت نمود که پس از وفاتش، فاطمه (علیها السلام) را شبانه غسل دهد و شبانه کفن نماید و شبانه دفن کند و احدی از کسانی که در حق او ستم روا داشتهاند، در مراسم تدفین و نماز خواندن بر جنازه او حاضر نباشند. شهادت سرانجام روز سوم جمادی الثانی سال یازدهم هجری فرا رسید. فاطمه (علیها السلام) آب طلب نموده و بوسیله آن بدن مطهر خویش را شستشو داد و غسل نمود. سپس جامهای نو پوشید و در بستر خوابید و پارچهای سفید به روی خود کشید؛ چیزی نگذشت که دخت پیامبر، بر اثر حوادث ناشی از هجوم به خانه ایشان، دنیا را ترک نموده و به شهادت رسید؛ در حالیکه از عمر مبارکش بنا بر مشهور، 18 سال بیشتر نمیگذشت و بنا بر مشهور تنها 95 روز پس از رسول خدا در این دنیا زندگی نمود. فاطمه (علیها السلام) در حالی از این دنیا سفر نمود که بنا بر گفته معتبرترین کتب در نزد اهل تسنن و همچنین برترین کتب شیعیان، از ابابکر و عمر خشمگین بود و در اواخر عمر هرگز با آنان سخن نگفت؛ و طبیعی است که دیگر حتی تأسف ابیبکر در هنگام مرگ از تعرض به خانه فاطمه (علیها السلام) سودی نخواهد بخشید. تغسیل و تدفین مردم مدینه پس از آگاهی از شهادت فاطمه (علیها السلام)، در اطراف خانه آن بزرگوار جمع گشتند و منتظر تشییع و تدفین فاطمه (علیها السلام) بودند؛ اما اعلام شد که تدفین فاطمه (علیها السلام) به تأخیر افتاده است. لذا مردم پراکنده شدند. هنگامی که شب فرا رسید و چشمان مردم به خواب رفت، امام علی (علیه السلام) بنا بر وصیت فاطمه (علیها السلام) و بدور از حضور افراد، به غسل بدن مطهر و رنج دیده همسر خویش پرداخت و سپس او را کفن نمود. هنگامی که از غسل دادن او فارغ شد، به امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) (در حالی که در زمان شهادت مادر هر دو کودک بودند.) امر فرمود: تا عدهای از صحابه راستین رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را که البته مورد رضایت فاطمه (علیها السلام) بودند، خبر نمایند تا در مراسم تدفین آن بزرگوار شرکت کنند. (و اینان از 7 نفر تجاوز نمیکردهاند). پس از حضور آنان، امیر مؤمنان بر فاطمه (علیها السلام) نماز گزارد و سپس در میان حزن و اندوه کودکان خردسالش که مخفیانه در فراق مادر جوان خویش گریه مینمودند، به تدفین فاطمه (علیها السلام) پرداخت. هنگامی که تدفین فاطمه (علیها السلام) به پایان رسید، رو به سمت مزار رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نمود و گفت: "سلام بر تو ای رسول خدا، از جانب من و از دخترت؛ آن دختری که بر تو و در کنار تو آرمیده است و در زمانی اندک به تو ملحق شده. ای رسول خدا، صبر و شکیباییام از فراق حبیبهات کم شده، خودداریم در فراق او از بین رفت... ما از خداییم و بسوی او باز میگردیم... به زودی دخترت، تو را خبر دهد که چه سان امتت فراهم گردیدند و بر او ستم ورزیدند. سرگذشت را از او بپرس و گزارش را از او بخواه که دیری نگذشته و یاد تو فراموش نگشته..." امروزه پس از گذشت سالیان متمادی همچنان مزار سرور بانوان جهان مخفی است و کسی از محل آن آگاه نیست. مسلمانان و بخصوص شیعیان در انتظار ظهور امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بزرگترین منجی الهی و یازدهمین فرزند از نسل فاطمه (علیها السلام) در میان ائمه میباشند تا او مزار مخفی شده مادر خویش را بر جهانیان آشکار سازد و به ظلم و بی عدالتی در سراسر گیتی، پایان دهد. سخنان فاطمه از فاطمه (علیها السلام) سخنان فراوانی بر جای مانده، که پارهای از آنان مستقیماً از او نقل شده است و به نیکی میتوان گوشهای از علو مقام و ژرفای علم و معرفت او را در این کلمات دریافت و پارهای دیگر نیز بواسطه او، از وجود پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت گشته است که به نوبه خود بیانگر ارتباط نزدیک او با رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و عمق درک و فهم فاطمه (علیها السلام) میباشد. در این مجال، جهت رعایت اختصار تنها به دو مورد از کلماتی که مستقیماً از فاطمه (علیها السلام) نقل شده اشاره مینماییم: 1- قال مولاتنا فاطمة الزهرا (علیها السلام): "من اصعد الی الله خالص عبادته، اهبط الله عزوجل الیه افضل مصلحته" فاطمه زهرا (سلام الله علیها) فرمود: "هر کس عبادت خالص خود را به سوی پروردگار بالا بفرستد، خداوند برترین مصلحت خود را به سوی او میفرستد." 2- قال مولاتنا فاطمة الزهرا (علیها السلام) فی قسم من خطبة الفدکیة: "فجعل الله الایمان تطهیراً لکم من الشرک، و الصلوه تنزیها لکم عن الکبر، و الزکاه تزکیه للنفس و نماًء فی الرزق، و الصیام تثبیتاً للإ خلاص، و الحج تشییداً للدین، و العدل تنسیقاً للقلوب، و طاعتنا نظاماً للملة، و اما متنا اماناً من الفرقه، و الجهاد عزا للإسلام، و الصبر معونة علی استیجاب الأجر، و الأمر بالمعروف مصلحة للعامه، و بر الوالدین وقایه من السخط، وصلة الأرحام منماة للعدد، و القصاص حصناً للدماء، و الوفاء بالندر تعریضاً للمغفره، و توفیة المکائیل و الموازین تغییراً للبخس، و النهی عن شرب الخمر تنزیهاً عن الرجس، و اجتناب القذف حجاباً عن اللعنة، و ترک السرقة ایجاباً للعفة، و حرم الله الشرک اخلاصاً له بالربوبیه، فاتقوا الله حق تقاته و لا تموتن الا و انتم مسلمون و اطیعو الله فیما امرکم به و نهاکم عنه فانه" انما یخشی الله من عباده العلماء." فاطمه زهرا (علیها السلام) در قسمتی از خطبه فدکیه میفرمایند: "پس خداوند ایمان را موجب پاکی شما از شرک، نماز را موجب تنزیه و پاکی شما از (آلودگی) تکبر، زکات را باعث تزکیه و طهارت روح و روان و رشد و فزونی در روزی، روزه را موجب پایداری اخلاص، حج را باعث استواری دین، دادگری و عدل را موجب انسجام و تقویت دلها، اطاعت و پیروی از ما را باعث نظم و آسایش ملت، رهبری و پیشوایی ما را موجب امان از جدایی و تفرقه، جهاد را موجب عزت و شکوه اسلام، صبر و پایداری را کمکی بر استحقاق و شایستگی پاداش، امر به معروف را به مصلحت عامه مردم، نیکی به پدر و مادر را سپری از خشم پروردگار، پیوند و پیوستگی با ارحام و خویشاوندان را موجب کثرت جمعیت، قصاص را موجب جلوگیری از خونریزیها، وفا به نذر را موجب قرار گرفتن در معرض آمرزش، پرهیز از کم فروشی را موجب عدم زیان و ورشکستگی، نهی از آشامیدن شراب را به خاطر پاک بودن از پلیدی، دوری جستن از قذف (تهمت ناروای جنسی) را انگیزهای برای جلوگیری از لعن و نفرین، پرهیز از دزدی را موجب حفظ عفت و پاکدامنی قرار داد و خداوند شرک ورزیدن نسبت به خود را از آن جهت حرام فرمود که بندگان در بندگی خود نسبت به ربوبیت او اخلاص پیشه کنند، پس "از خداوند بدان گونه که شایسته است پرهیز داشته باشید و تقوا پیشه کنید و جز درحال مسلمانی از دنیا نروید." و خدا را در آنچه که شما را بدان امر میکند و آنچه که نهی میکند فرمان برداری کنید. زیرا "تنها بندگان دانا از خداوند خوف و ترس دارند برگرفته از سايت رشد." ... |
پیگیری احداث دریچه آب روی کانال BMC .... مازندران در محل فرمانداری نکا دیدار کردند در این دیدار دهیار ضمن ارائه گزارش اقدامات انجام گرفته خواستار نصب دریچه آب روی کانال آب BMCشد و با توجه به آبگیری آب بندان روستا حدود 20%و نگرانی های کشاورزان برای سال زراعی در پیش رو خوستار حل این مشکل شد در ادامه دکتر یخکشی قول حل این مشکل تا 10روز آینده خبر داد و آبگیری ابند... |
.... روستا به منظور گنجاندن آن ها در طرح هادی و اجرای ضوابط مصوب مربوط با موافقت شورا. 41 مراقبت و اهتمام کامل در نصب برگه قیمت بر روی اجناس و اجرای تصمیمات شورای اسلامی بخش و روستا نسبت به ارزانی و فراوانی خوار و بار و مواد مورد احتیاج عمومی و جلوگیری از فروش اجناس فاسد شده و معدوم نمودن آن ها با هماهنگی مراجع قانونی ذی ربط. 48 همکاری با مراجع ذی ربط در جهت تسهیل دسترسی مردم روستا به آرد و نان مرغوب. 44 پی گیری و ایجاد زمینه نظارت بر امور بهداشتی روستا از قبیل کشتار بهداشتی دام و عرضه گوشت. 45 اجرای مقررات دهیاری که جنبه عمومی دارد و به تصویب شورا و تایید شورای اسلامی بخش رسیده، پس از اعلام برای کلیه ساکنان روستا لازم الرعایه است. 48 پیشنهاد نام گذاری معابر و اماکن و تاسیسات روستا به شورا جهت بررسی و ارائه آن ها به شورای اسلامی بخش جهت سیر مراحل لازم. 43 شناسایی زمینه های اشتغال و مساعدت در جهت تامین کار برای افراد جویای کار با همکاری دستگاه های ذی ربط. فصل سوم بودجه و امور مالی ماده 22 - اهالی روستا به منظور تاسیس دهیاری مبلغی را به عنوان خودیاری تاسیس دهیاری به حساب بانکی دهیاری که در یکی از نزدیک ترین شعب بانک های کشور به نام دهیاری افتتاح می شود واریز و برگه پرداخت را همراه با درخواست اهالی و شورا به وزارت کشور ارائه می نمایند. تبصره 2- میزان سرانه نقدی خودیاری و کمک های غیر نقدی اهالی براساس دستورالعملی تعیین می شود که وزارت کشور تهیه و ابلاغ خواهد نمود. تبصره 1- سرمایه غیر نقدی که از طریق اهالی تامین خواهد شد عبارت است از اموال منقول و غیر منقول اعم از ماشین آلات، زمین، ساختمان و تاسیسات که مورد استفاده دهیاری قرار می گیرد. تبصره 8- کل سرمایه نقدی و غیر نقدی موضوع این ماده متعلق به دهیاری روستای محل است. تبصره 4- انتقال و واگذاری اموال و املاک دهیاری تابع آیین نامه مالی و معاملاتی دهیاری موضوع تبصره ) 2( ماده واحده قانون تاسیس دهیاری های خودکفا در روستاهای کشور - مصوب 2833 - است. ماده 21 - سال مالی دهیاری از اول فروردین ماه هر سال تا آخر اسفند ماه همان سال خواهد بود به استثنای اولین سال که آغاز آن تاریخ تاسیس دهیاری و پایان آن اسفند ماه همان سال است. ماده 28 - منابع درآمد دهیاری عبارتند از: 2 عوارض مقرر در آیین نامه اجرایی نحوه وضع و وصول عوارض توسط شوراهای اسلامی شهر، بخش و شهرک موضوع قانون / تشکیلات، وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی کشور و انتخاب شهرداران، مصوب 2835 موضوع تصویب نامه شماره 81495 .2833/3/ 512 – مورخ 21 ت 318 1 عوارض صدور پروانه ساختمان با رعایت آیین نامه مندرج در بند ) 2( این ماده و سایر قوانین و مقررات مربوط. 8 دریافت وام از بانک ها و موسسات اعتباری با تصویب شورا و تایید شورای اسلامی بخش. 4 درآمد حاصل از کمک های دولتی و خودیاری بخش خصوصی، اعانات و هدایا در چارچوب دستورالعمل های مربوط. 5 وصول بهای خدماتی که دهیاری ارائه می دهد با تصویب شورا و تایید بخشدار و رعایت دستورالعمل های مربوط. 8 کمک های دولت برای اجرای طرح های خدماتی و عمرانی در قالب بودجه سالانه کل کشور. 3 درآمدهای ناشی از عوارض اختصاص یافته از سوی مراجع وضع عوارض به منظور ایجاد تاسیسات عمومی و دولتی در محدوده قانونی روستا و حریم آن. ماده 24 - کلیه عوارض و درآمدهای دهیاری منحصرا به مصرف همان روستا می رسد. ماده 25 - حقوق ماهانه دهیار از محل بودجه شورا مندرج در ماده ) 43 ( آیین نامه اجرایی تشکیلات، انتخابات داخلی و امور مالی 2833 و به استناد /2/ شوراهای اسلامی روستا و نحوه انتخاب دهیار موضوع تصویب نامه شماره 2381 / ت 12183 ه - مورخ 14 ماده ) 94 ( قانون شوراها و با توجه به درجه دهیاری و دستورالعمل مربوط که از طریق وزارت کشور ابلاغ خواهد شد تعیین می شود. ماده 28 - صدور احکام حقوقی و ماموریت و مرخصی دهیار با موافقت شورا از طریق بخشدار صورت می گیرد. ماده 23 - هرگونه برداشت از وجوه و اعتبارات دهیاری در قالب بودجه مصوب سالانه و طرح های مصوب شورا با رعایت مقررات مربوط انجام می شود. ماده 23 - اسناد و اوراق تعهدآور و حساب های بانکی به امضای مشترک دهیار و مسئول مالی دهیاری که ذی حساب دهیار است انجام می شود. ماده 29 - دهیار مکلف است تا پایان دی ماه هر سال بودجه سال بعد دهیاری را به شورا ارائه نماید و شورا موظف است حداکثر تا نیمه اسفند ماه همان سال به بودجه پیشنهادی رسیدگی و در مورد آن اظهار نظر نماید و قبل از پایان اسفندماه بودجه مصوب را جهت اجرا به دهیاری ابلاغ نماید. تبصره 2 دهیار می تواند در صورت نیاز در طول سال مالی و قبل از انقضای آن نسبت به ارائه متمم یا اصلاح بودجه پیشنهادی دهیاری برای اظهار نظر و تصویب نهایی به شورا اقدام نماید. تبصره 1 دهیار مکلف است حداکثر تا نیمه خرداد ماه سال بعد تفریغ بودجه و صورت های مالی دهیاری را حسب اظهار نظر به شورا ارائه و شورا موظف است حداکثر تا پایان تیرماه نسبت به صورت های مالی و تفریغ بودجه شورا اعلام نظر و تصمیم مقتضی اتخاذ و مراتب را جهت اقدام لازم قانونی به دهیار ابلاغ نماید.__... |
.... بی جانش او را به خانه ابدی بردند این مصیبت را به فرزندان مرحوم آقا سید مهدی وسیدرضا و همه بازماندگان سببی و نصبی تسلیت عرض می کنیم روحش شاد ... |
....ییس ستاد گرامی داشت هفته دفاع مقدس شهاب الدین. برنامه های فرهنگی و ورزشی این ستاد به شرح زیر است ساخت سنگر و نصب بنر _دیدار با خانواده شهدا _یاد یاران و مسابقه فرهنگی _برگزاری مراسم شهادت امام جواد علیه السلام و اطعام دهی عمومی&n... |
پايان كار سيم كشي و نصب تير برق ورودي روستا ....دت اداره برق نكا به انجام رسيد و بزودي نصب روشنايي معابر نيز به اتمام ميرسد.... |
....ري انجام داد كه مجموعا بستر براي اجراي 1200 متر اسفالت و بهسازي مهياست و نياز به اعتبار ويژه دارد درادامه نصب دريچه بروي كانال آب BMC را خواستار شد و بيان داشت با نصب اين دريچه فاصله 10 كيلومتري انتقال آب از رودخانه نكا به آبندان شهاب الدين به 600 متر مي رسد كه صرفجويي بهمراه دارد. وي از ديگر مشكلات روستا به جاده بين مزارع و لزوم شن ريزي حدود 4 كيلومتر اشاره كرد خواستار توجه مسئولين مسئولين امر شد. از ديگر خواسته هاي روستا را برق رساني به چاههاي كشاورزي روستا و جابجايي شبكه فشار قوي و نصب روشنايي ورودي روستا برشمرد و گفتند 40 درصد از كارها انجام شده كه جهت اتمام آن نياز به اعتبار و مساعدت ويژه مي باشد. در ادامه نماينده محترم به تخصيص اعتبار براي آسفالت روستا اشاره كرد و افزودند در اعتبارات امسال حتما نام شهاب الدين لحاظ مي شود. ايشان درباره نصب دريچه آب قول كمك 5 ميليوني دادندو گفتند كه در اسرع وقت پيگيري خواهد شد. درخصوص مشكلات برق روستا نيز دستور اتمام كار را صادر و گفتند از محل اعتبارات دولتي مبلغ مورد نياز تامين مي شود ايشان براي شن ريزي جاده بين مزارع قول دادند در اعتبارات شهرستاني لحاظ كنند.در ادامه فرماندار محترم نيز بر حل مشكل روستاي شهاب الدين اشاره كردند و افزودند . ان شاالله در اسرع وقت مصوبات و موضوعات اين جلسه بررسي و عمليلتي خواهد شد. جلسه با ذكر دعا و صلوات به پايان رسيد. دهياري شهاب الدين از زحمات همه مسئولين خصوصا نماينده محترم و فرماندار پرتلاش و بخشدار سخت كوش كمال تشكر... |
....ن تنها فرزند امام حسن عسکری (ع)میباشد (به زندگینامه امام حسن عسکری (ع) وهمسرشان نرجس خاتون (س) مراجعه شود) مقام ومنصب : ایشان معصوم چهاردهم و امام دوازدهم شیعیان هستند تاریخ ولادت : یک سال و یک ماه پس از ازدواج امام حسن عسکری (ع) و نرجس خاتون امام زمان به دنیا می آیند حضرت ولی عصر (ع) بنا بربیشترین روایت روز جمعه نیمه شعبان 255 هجری قمری متولد شده اند(3) جالب است بدانیم او پیش از آفتاب چشم به این جهان گشود، تا همیشه آفتاب را پشت سر قرار دهد شب این میلاد خج... |
نصب علائم هشداردهنده... |