فاز جستجوی شما در مجموع 13 نتیجه داشت که در 1 صفحه قابل رویت است
افتتاحیه آسفالت فاز دوم ... |
....ن نبود، زيرا اين رفراندم، در ادامه رفراندم جمهوري اسلامي و قانون اساسي آن بود.از همين رو، سازمان از 30/3/1360 وارد فاز عمليات مسلحانه عليه جمهوري اسلامي شد. بني صدر پيش از فرار، به خيال آن كه مجاهدين نيروي قابل توجهي را در اختيار دارند، از آنان خواست تا همه را بسيج كرده و با آزاد كردن منطقه اي از تهران و مستقر شدن در آن، با راديوي موج اف. ام. پيام هاي خود را به مردم برسانند. پاسخ رجوي مبني بر اين كه نيروي 10 هزار نفري در كار نيست، در واقع، حكايت از آگاهي مجاهدين از عمق نفوذشان در جامعه داشت. به اين ترتيب، بني صدر مجبور شد راه باطلي كه با مجاهدين آغاز كرده بود، با اقامت در خاك بيگانه، ادامه دهد. عمليات مرصاد در يك نگاه پذيرش قطعنامه 598 از سوي ايران، همان گونه كه عراق را در بن بست سياسي و نظامي شديدي قرار داد و توطئه هاي وسيعي را كه از جانب استكبار جهاني عليه انقلاب اسلامي تدارك ديده شده بود، نقش بر آب كرد، بر گروه ها و عناصر به اصطلاح اپوزيسيون نيز شوك شديدي وارد كرد.در اين ميان، منافقين به عنوان تنها گروهي كه همه حيثيت(!) و هستي سازمان خود را در گرو جنگ نهاده بودند، بيشترين صدمه و لطمه را از پذيرش قطعنامه توسط ايران متحمل شدند. بنابراين، براي خارج شدن از اين بن بست، توطئه مزبور كه ماموريت انجام آن به عهده سازمان محول شده بود، توسط اين گروه به مرحله اجرا درآمد. منافقين سابقاً در تحليل هاي درون گروهي خويش، امكان قبول آتش بس از سوي ايران را غير ممكن دانسته و به صراحت ادعا كرده بودند جمهوري اسلامي تنها در صورتي كه به لحاظ سياسي، نظامي و اقتصادي به بن بست كامل برسد، به صلح رضايت خواهد داد و در آن شرايط، ضمن تحقق كامل و قطعي سقوط، قدرت به سازمان منتقل خواهد شد(!) به اين ترتيب، با توجه به شرايط جديد پيش آمده در جنگ، اين زمان را بهترين فرصت براي دستيابي به اهداف پليد خود دانسته و به رغم آن كه طرح حمله به ايران، براي سالگرد جنگ تدارك ديده شده بود، به دنبال پذيرش قطعنامه 598 از سوي جمهوري اسلامي، زمان آن 2 ماه جلو انداخته شد. پيش از اين، اطلاعاتي به ست آمده بود حاكي از آن كه رژيم عراق در صدد است در فاز جديد جنگ، با استفاده از ضد انقلابيون، اقداماتي شبيه آنچه كه قرارگاه رمضان در داخل عراق انجام مي داد، صورت دهد. در اين ميان،منافقين طي دو عمليات تحت عناوين آفتاب در فكه و چلچراغ در مهران، تا حدودي آمادگي خود را براي محوريت كار در داخل كشور، نزد حاكمان بعثي به اثبات رسانده بودند. از آن جا كه عراق به دليل پذيرش قطعنامه بهانه اي براي تجاوز جدي به ايران نداشت، با حمايت و پشتيباني تسليحاتي، و هوايي از منافقين، نيروهاي خود را از انجام دخالت مستقيم در ورود به عمق خاك ايران بر حذر داشت و به همين منظور، ابتدا براي كاستن از حجم نيروهاي خودي در غرب، اقدام به تك وسيعي در خرمشهر كرد و سپس با هجوم و اجراي آتش سنگين در منطقه سر پل ذهاب و صالح آباد، اين مناطق را به تصرف درآورد. با اين اقدام خود، راه ورود منافقين را به داخل، هموار نمود و براي پشتيباني، در چندين نوبت، اقدام به بمباران هوايي خطوط و نيروهاي ايران كرد و هلي كوپترهاي نيروبر دشمن نيز طي اين مدت، به طور مرتب به پشتيباني منافقين مشغول بودند. هدف عملياتي منافقين از حركت سريعي كه در عمق خاك ايران و با تانك هاي برزيلي دجله (داراي چرخ هاي لاستيكي) و سرعتي معادل 120 كيلومتر در ساعت) انجام مي شد، تسخير چندين شهر و در نهايت، رسيدن به تهران بود. آنان در نظر داشتند با وارد كردن 13 تيپ نيروي رزمي به تهران، ضمن تسخير و اشغال مراكز مهم، به خيال خود قدرت را به دست گيرند. طبق زمانبندي اين طرح، نيروهاي مناطق بايد ساعت 6 بعد از ظهر روز دوشنبه 3 مردادماه به كرند و ساعت 8 شب به اسلام آباد و 10 شب به باختران رسيده و در اين شهر، دولت خويش رااعلام مي كردند و اگرچه در ساعت هاي مقرر به كرند و اسلام آباد رسيدند، اما در مسير اسلام آباد- باختران در گردنه حسن آباد، از پيشروي آنها جلوگيري شد. در اين عمليات كه نام آن فروغ جاويدان بود، به اصطلاح 25 تيپ از منافقين كه هر تيپ به طور متوسط شامل 200 نفر بود، شركت داشتند و به اين ترتيب، مجموعاً بين 4000 تا 5000 نيروي عملياتي وارد خاك ايران شدند. در چارت مربوط به اين عمليات كه از منافقين به دست آمده، فرماندهي كل در راس آن قرار داشته و از طريف مسوولات محورها، عمليات را هدايت مي كرد. براي هر محور به تناسب اهميت ماموريت، دو يا چند تيپ در نظر گرفته شده بود. فرماندهان محورها و ماموريت آنها عبارت بودند از : 1- مهدي براتي، فرمانده محور اول و مسوول تسخير اسلام آباد 2- ابراهيم ذاكري، فرمانده محور و مسوول تسخير باختران 3- محمود مهدوي، فرمانده محور سوم و مسوول تسخير همدان 4- مهدي افتخاري، فرمانده محور چهارم و مسوول تسخير قزوين 5- محمود عطايي با معاونت مهدي ابريشم چي، فرمانده محور پنج و مسوول تسخير تهران . علاوه بر محورهاي فوق، ثريا شهري مسوول كل تداركات، محمدعلي جابرزاده انصاري مسوول تبليغات ، محمد سيد المحدثين مسوول كل سياسي و شهرزاد حاج سيد جوادي به عنوان مسوول دفتر انتخاب شده بودند. نحوه هجوم منافقين مقارن ساعت 30: 14 در تاريخ 3/5/1367 منافقين و ارتش عراق، عمليات مشترك خود را با هجوم زميني از طريق سر پل ذهاب و هلي برن از جنوب گردنه پاطاق (نزديك سر پل ذهاب) آغاز و به طرف شهر كرند غرب پيشروي كردند و حدود ساعت 30: 18 اولين تانك عراقي با آرم منافقين وارد شهر كرند غرب شده و تا 5 كيلومتري جاده كرند- اسلام آباد، اتومبيل هاي شخصي در حال فرار را تعقيب كرده و مجدداً به شهر باز گرداندند. درهمين هنگام، حدود 8 دستگاه تانك و نفربر به همراه نيروهاي پياده بعثي، مناطق شهر كرند غرب را تصرف و سپس به طرف اسلام آباد غرب پيشروي كردند. به محض رسيدن به مدخل شهر، تعدادي از منافقين با ورود به آن، اقدام به قطع برق و ارتباط مخابراتي و همچنين تيراندازي و آشفته نمودن اوضاع شهر كردند. در همين حين، تعدادي از نيروهاي سپاه و مردم، با دشمن درگير شدند كه به دليل عدم انسجام نيروها و آميختگي منافقين با مردم، اوضاع از كنترل نيروهاي نظامي خارج شد و شهر به تصرف دشمن درآمد. پس از تصرف اسلام آباد، دشمن با استفاده از تعداد زيادي تانك دجله و خودرو، به همراه تعدادي از نيروهاي پياده، در جاده اسلام آباد به طرف باختران حركت كردند؛ اما در منطقه حسن آباد (20 كيلومتري اسلام آباد) به دليل سازماندهي نيروهاي جديد و نيز با توجه به رسيدن يگان هاي منظم خودي، زمين گير شدند. نيروهاي خودي نيز در فاصله 200 متري آنان، در ارتفاعات چهارزبر ضمن تشكيل خط پدافندي، با نيروهاي دشمن درگير شدند و بعد از ظهر روز 4/5/1367 با محاصره شهر اسلام آباد، ضمن پاكسازي و آزاد كردن شهر، به منظور انسداد عقبه و راه فرار دشمن، سه راه اسلام آباد- كرند را قطع كرده و منافقين را از دو سمت به محاصره درآوردند. در اوايل صبح روز 5 مرداد ماه، 3 دستگاه از خودروهاي منافقين كه آرايش نظامي خاصي داشتند، موفق شدند به داخل خط نيروهاي خودي نفوذ كنند كه خودرو اولي توسط نيروهاي اسلام منهدم و به خودروهاي ديگر خساراتي وارد آمد و تمام سرنشينان (13 نفر) آنها معدوم شدند و از داخل خودروها نيز مقادير زيادي مواد منفجره قوي (شبيه به باتري اتومبيل) و همچنين يك دستگاه شنود بي سيم و اسناد و وسايل ديگر به دست آمد. همچنين در همان تاريخ، منافقين قصد داشتند با تعدادي نفربر، در منطقه چهار زبر، به خط دفاعي نيروهاي خودي حمله كنند كه با مقاومت و مقابله رزمندگان ايران، تعدادي از آنها منهدم شدند و بقيه با مقاومت آنان، عقب نشيني كردند. اين حركت منافقين به علت انهدام حدود 20 دستگاه نفربر آنان، فاقد آتش مستقيم بود و فقط با سلاح هاي 106 و خمپاره انداز تقويت مي شد. عمليات نيروهاي خودي توقف منافقين در گردنه حسن آباد (بين اسلام آباد- باختران) 3 روز طول كشيد. تا آن كه نيروهاي خودي با سازماندهي و طرح منظم و حساب شده، در روز پنج شنبه 6 مردادماه،عمليات مرصاد را با رمز ياعلي بن ابي طالب (ع) آغاز نموده و طي چندين ساعت، صدها تن از منافقين را به هلاكت رسانده و بقيه را به فرار واداشتند. در اين عمليات، رزمندگان از قسمت سه راهي اهواز (پشت پمپ بنرين اسلام آباد) دشمن را دور زدند و تلفات زيادي بر منافقين وارد كردند؛ به طوري كه در ساعت 11 به منافقين دستور عقب نشيني كامل داده شد. در حين عمليات، هوانيروز با اعزام هلي كوپترهاي كبرا و نيروي هوايي با بمباران دقيق موضع و ادوات منافقين، تلفات فراوان و موثري بر آنان وارد ساختند. در جريان عقب نشيني نيز، منافقين با گماردن عده اي از نيروهاي خويش براي سرگرم ساختن نيروهاي خودي، سعي كردند تا از مهلكه بگريزند و ساعت 2 بعدازظهر، پس از زد و خورد شديد بين منافقين و نيروهاي خودي، شهر اسلام آباد آزاد شد و عده اي از منافقين، با عدم موفقيت در فرار، به كوهستان پناه بردند. در اين عمليات، بين 1600 تا 2500 نفر از منافقين به هلاكت رسيده و حدود 1000 تن نيز مجروح شدند. 2 تن از فرماندهان محورها و نيز چند فرمانده تيپ به همراه يكي از اعضاي هيات اجرايي، در بين كشته شدگان بودند. تخمين زده مي شد كه حدود 500 تن نيز در منطقه متواري شده باشند، كه جنازه 50 تن از آنان كه زخمي بوده يا در درگيري با نيروهاي خودي كشته شده بودند، به دست آمد. همچنين ده ها تن از منافقين در اين عمليات به اسارت درآمدند كه در ميان آنان، برخي از فرماندهان و اعضاي رده بالاي سازمان نيز وجود داشتند. در جبهه دشمن چه مي گذرد؟ شب پيش از عمليات منافقين، مسعود رجوي در جلسه اي كه به منظور توجيه نيروها در مقر اشرف برپا شده بود، در پاسخ به فرمانده يكي از تيپ هايي كه از وي درباره كالك عملياتي سوال كرد، به نقشه بزرگ ايران كه روي ديوار پشت سر او نصب شده بود، اشاره كرد و گفت: اين كالك عملياتي است و شما به آساني طبق جدول زمانبندي شده اي كه در دست داريد، به تهران خواهيد رسيد و با سرنگوني رژيم، همه ايران در اختيار شما خواهد بود. منافقين حاضر در جلسه، با كف زدن هاي پي در پي و فرياد كشيدن هاي ممتد، سخنان سركرده خود را تاييد كرده بودند. چندهفته پيش از آن، يعني روز دوشنبه 6/4/1368 (27 ژوئن)، (مروين دايملي)، نماينده كنگره از ايالت (اوهايو)، در تظاهرات منافقين در واشنگتن شركت كرده بود و طي سخناني كه بخش هايي از آن در يكي از كانال هاي تلويزيوني آمريكا پخش شد، با اطمينان خطاب به منافقين شركت كننده در تظاهرات گفته بود: نبايد دست از تلاش برداريد مطمئن باشيد كه با كمي صبر و تلاش بيشتر، به زودي از مهران به تهران رژه خواهيد رفت! اظهارات دايملي كه به صورت نوار ويدئويي در ميان كليه اعضا و هواداران سازمان پخش شده بود، در حالي ايراد شده است كه چند روز پيش از آن، يعني در تاريخ 30/3/1367 (20 ژوئن) 138 تن از نمايندگان كنگره و 14 نفر از سناتورهاي آمريكايي، طي نامه اي خطاب به جورج شولتز وزير امور خارجه اين كشور، از وي خواسته بودند كه به رشد جنبش هاي مقاومت داخلي در ايران توجه كند و دراين راستا اعلام كرده بودند: استفاده از سازمان مجاهدين كه مقر آن در عراق است، اكيداً توصيه مي شود... در همين ايام، صدام حسين طي سخناني كه در مراسم تشويق خلبانان عراقي ايراد كرده و متن كامل آن از راديو بغداد و سپس ترجمه قسمت هايي از آن از راديو منافقين پخش شده بود، گفته بود: اگر ايراني ها به شرارت ادامه دهند، هيچ كس را در كنار خود نخواهند ديد و مدتي ديگر مي بينند كه مجاهدين خلق به عمق بيشتري در داخل ايران نفوذ مي كنند و در تهران، طاغوت هاي جنگ افروز ايران را سرنگون خواهند كرد... بنا به اعتراف يكي از اعضاي رده بالاي منافقين كه در جريان عمليات مرصاد توسط رزمندگان ايران دستگير شده بود، چند روز پيش از تهاجم منافقين به كرند و اسلام آباد، محسن رضايي، عضو مركزي سازمان، پس از نشستي با حضور مسعود رجوي و 2 تن از افسران ارشد دايره استخبارات (امنيت) ارتش عراق، از بغداد به واشنگتن رفت و پس از شركت در جلسه خصوصي يكي از كميسيون هاي كنگره آمريكا، به عراق بازگشت و 3 روز بعد عمليات منافقين آغاز شد ... تمام شواهد، قرائن، اسناد و مدارك به دست آمده و نيز اعترافات افراد دستگير شده در جريان عمليات مرصاد، حكايت از آن دارد كه منافقين نسبت به پيروزي خود در حركتي كه آغاز كرده بودند، اطمينان كامل داشتند. در اين حمله، تقريباً همه افراد رده بالاي سازمان، نظير مهدي ابريشمچي، محمود عطايي، محمد حياتي، ابراهيم ذاكري، مهدي افتخاري و ... شركت كرده بودند. اعزام عناصري نظير آنان، نشان دهنده ميزان اميدواري منافقين به موفقيت طرح بوده است(!) منافقين شركت كننده در اين عمليات، بسياري از اشياي شخصي و لوازمي كه معمولاً يك نيروي عملياتي، به هنگام عمليات همراه خويش ندارد، نظير پاسپورت، عكس هاي خانوادگي، شماره تلفن دوستان و كادو براي آشنايان و ... را با خود آورده بودند و دستگيرشدگان اظهار مي كردند: قرار بود بقيه وسايل و لوازم شخصي را بعداً برايمان بفرستند!! تمامي منافقين دستگير شده، اعم از عناصر رده بالا يا عضو و هوادار معمولي، در اعترافات خويش اظهار مي كردند كه توهم دستيابي به تهران و براندازي جمهوري اسلامي به اندازه اي در ذهن آنان قوي و غير قابل ترديد بوده است كه كمترين محلي براي تصور شكست و ناكامي باقي نگذاشته بود. صاحبخانه به ما فشار مي آورد... دو روز پس از پذيرش قطعنامه 598 توسط جمهوري اسلامي ايران، محمود عطايي از اعضاي مركزيت سازمان منافقين در يك نشست توجيهي با ساير اعضاي كادر مركزي سازمان، در پاسخ به چند تن از اعضاي رده بالاي اين گروه كه به رغم اطمينان هاي داده شده هنوز هم نسبت به موفقيت آميز!! بودن حركتي كه قرار بود هفته بعد انجام پذيرد، ترديد داشته و آن را انهدام وسيع نيروهاي سازمان مي دانستند، گفت: مسعود مي گويد كه صاحبخانه به ما فشار مي آورد و در ادامه با يادآوري اين نكته به حاضران كه سازمان و عراق با يكديگر وحدت استراتژيك دارند و ضربه احتمالي به سازمان براي دوستان عراقي نيز نوعي ضربه محسوب مي شود، دوباره موفقيت حتمي عمليات !! اطمينان كامل داده و تآكيد ورزيده بود كه: اين فشار صاحبخانه را نبايد غيردوستانه تلقي كرد؛ چرا كه به هر حال ما سرنوشت مشتركي داريم و آنها به همان اندازه كه براي سربازان خود دل مي سوزانند، براي ما نيز دلسوز هستند . خبرنگار خبرگزاري رويتر در همان ايام، طي گزارشي با اشاره به پذيرش قطعنامه از جانب ايران، درباره واكنش احتمالي عراق اظهار نظر كرده بود: ... ديپلمات ها دچار اين ظن هستند كه بغداد از ارتش آزادي بخش ملي(!) براي حفظ فشار نظامي بر تهران استفاده كند و در عين حال هنوز مي تواند در مقابل خاوير پرزد كوئيار دبيركل سازمان ملل متحد، استدلال كند كه اين كشور نيروهاي خود را از خاك ايران عقب كشيده است. ارزيابي حركت و عملكرد يك گروه يا جريان وابسته، بدون در نظر گرفتن كانون وابستگي آن، ارزيابي غلط و نادرستي است و طبعاً نتيجه اي غيرمنطبق با واقع خواهد داشت؛ چرا كه جريان وابسته الزاماً در راستاي اهداف كانون وابستگي خود حركت مي كند و به همين دليل، اگر اين عامل در بررسي عملكرد يك گروه و اهدافي كه از آن دنبال مي كرده است، مورد محاسبه قرار نگيرد، نتيجه به دست آمده، نه تنها قابل اطمينان نيست؛ بلكه گاهي متضاد واقعيت نيز خواهد بود. به عنوان مثال، عملكرد حزب توده را نمي توان به طور مجرد و جدا از اهداف روسيه و ديپلماسي اين كشور در ارتباط با ايران مورد ارزيابي قرار داد؛ حركات و مواضع گروه هاي ملي گرا و ليبرال، اعم از انواع ظاهراً مذهبي يا لائيك نيز تنها در چهارچوب سياستگذاري قدرت هاي غربي قابل تفسير خواهند بود، و بر همين منوال است حركت ضد انقلابيون نيكاراگوئه عليه دولت اين كشور كه تنها با در نظر گرفتن اهدافي كه امريكا عليه دولت ساندنيست ها دنبال مي كند، معنا و مفهوم پيدا مي كند. اما، وابستگي منافقين به عراق، نه مقوله پيچيده اي است كه درك آن به اذهان ژرف انديش نياز باشد و نه مسأله پنهاني است كه پي بردن به آن فقط با دسترسي به اخبار محرمانه و پشت پرده ممكن باشد و اگر از تمامي شواهد، اسناد و مدارك غيرقابل انكار و دلايل بارز و آشكار نيز صرف نظر كنيم، حضور سازمان در عراق با توجه به ساختار حكومتي اين كشور و خوي فاشيستي رژيم صدام، به تنهايي و بدون اين كه به ارائه دلايل ديگري نياز باشد، براي اثبات وابستگي مطلق منافقين به حكام بعثي، كافي خواهد بود، و همان گونه كه قبلاً اشاره شد، سازمان منافقين نيز خود درگذشته، يعني آن هنگام كه تصور نمي كرد روزي به حضور آشكار در عراق مأموريت پيدا كند، بر اين نكته تأييد و تأكيد داشته است. وضوح مزدوري سازمان براي عراق، به اندازه اي روشن و خالي از ابهام بوده است كه رهبران اين گروه، سكوت در اين زمينه را به نفي مستقيم يكي از چند عضو رده بالاي سازمان كه در عمليات مرصاد دستگير شده است، اصرار براي نفي اين مزدودري، نه تنها به دليل وضوح فوق العاده آن، كمترين تأثيري نداشت و مورد باور كسي قرار نمي گرفت، بلكه مسأله را همواره تازه و زنده نگه مي داشت، و حال آن كه رهبران سازمان اميدوار بودند تحت تأثير دو عامل مرور ايام و سكوت اين مسأله حالتي عادي به خود گرفته و از شدت آن كاسته شود و يا حداقل تلقي ميزان اين وابستگي در اذهان، از صورت مطلق به درجات پايين تر تقليل يابد. انديشه عمليات شايد علت شكل گرفتن انديشه عمليات در ذهن سازمان (منافقين) ناشي از اين احساس بود كه با پايان يافتن جنگ عراق و ايران، فرصتها و محدوده پشتيباني صدام از اين سازمان كاهش خواهد يافت؛ زيرا حكومت ايران از شرايط مناسبتري براي به دست گرفتن زمام امور در داخل برخوردار خواهد شد. صدام كه تظاهر به مشورت با ديگران، پيش از اعلام تصميمگيريهايش ميكرد، با بيان جمله زير، از انگيزههاي تحريكآميز خود براي اجراي اين عمليات پرده برداشت؛ او گفت: «شايد اين فرصت طلايي براي نابودسازي رژيم فعلي (ايران) باشد.» نيروي سازمان (منافقين): نيروي سازمان منافقين در اوت 1988 مشتمل بر 5500 تا 6000 نفر در داخل عراق بود. تعداد قابل توجهي از اينان را نيروهاي اداري و زنان تشكيل ميدادند. بيشتر زنان، دورههاي آموزش سنگيني را طي كرده بودند. سازمان، طي دهه 80 تا اوت 1990 كمكهاي مالي بالغ بر 20 ميليون دينار در ماه از رژيم عراق دريافت ميكرد. اين مبلغ بعد از سال 1990 به دنبال تورم مالي در عراق كه بعد از اشغال كويت به وجود آمد، كاهش يافت. (قيمت دلار در سالهاي دهه 80، بين 5/1 تا 3 دينار بود.) اين سازمان در آغاز كار، از طريق انبارهاي ارتش عراق، به جنگ افزارهاي سبك و به ويژه سلاحهاي سبك، يعني تفنگ خودكار و مسلسلهاي متوسط و مسلسلهاي سنگين و موشك اندازهاي RPGY و خمپاره اندازههاي 82 و 120 ميليمتري مجهز شد، سپس تعدادي زرهپوش و نفربر زرهي در اختيار آنان گذاشته شد. اين سازمان توانست به سلاحهاي سنگين بسياري دست يابد؛ گاهي از طرف عراق در اختيار آنها قرار ميگرفت و گاهي غنايم گرفته شده از نيروهاي ايراني بود. در نتيجه (سازمان منافقين) به يك نيروي ضربتي مجهز به تانكها و نفربرهاي زرهي و توپخانه متوسط و سنگين و موشكهاي ضدتانك هدايت شونده تبديل شد. علاوه بر آن، اقدام به خريد تعداد زيادي خودرو وانت و كاميونهاي باري به منظور نقل و انتقال سريع و نصب مسلسلهاي سنگين از نوع «ولاديمير» بر روي وانتها كردند. با وجود اين كه كمكهاي ارائه شده از سوي رژيم عراق به اين سازمان بسيار زياد بود، ولي منافقين داراي منابع مالي خصوصي در خارج از عراق نيز بودند كه در هنگام نياز از آن استفاده ميكردند. اين سازمان داراي پادگانهاي آموزشي در داخل عراق است. محل اقامت اصلي آنان در منطقه «الخاص» واقع در شمال بغداد است. در حالي كه قرارگاه اصليشان در داخل شهر بغداد است و اطراف آن را با اقدامات حفاظتي سطح بالا محافظت ميكنند. اين قرارگاه مورد حمله سه گلوله خمپاره سنگين قرار گرفت كه از فاصله 500 متري شليك شده بود. اين حمله در ماه ژانويه 1997 صورت گرفت. سازمان در جريان عمليات خود، فعاليتهاي ستادي را در درون قرارگاههايش به شيوه منظم و بسيار دقيقي انجام داد و داراي شبكههاي تماس بيسيمي خوبي بود. سازمان منافقين اطلاعات قابل توجهي درباره اوضاع ايران به دست ميآورد؛ ولي اين اطلاعات نميتوانست در سطح اطلاعاتي باشد كه استخبارات نظامي عراق به دست ميآورد. البته عراق از برخي اطلاعات جمعآوري شده توسط اين سازمان نيز استفاده ميكرد. آمادگي براي عمليات: فعاليت هاي سازمان (منافقين) با پردهپوشي و پنهانكاري تمام انجام ميشد. كنترل و مراقبت قاطعي صورت ميگرفت و نيرهاي پايبند به آموزشها و تعليمات و شناسايي و برنامهريزي براي عمليات بودند. از آنجا كه عراق تنها كشوري است كه به صورت آشكار از مخالفان ايران پشتيباني به عمل ميآورد و شايد تنها دولتي است كه به صورت سخاوتمندانه پشتيبانيهايي را در اختيار اين سازمان قرار ميدهد، بايد گفت كه دو گروه از معارضان ايران مورد توجه عراق قرار گرفتهاند، يكي سازمان منافقين و ديگري «حزب دموكرات كردستان ا... |
....ده است كه با همكاري امور آب و جهاد كشاورزي ان شاءالله تا پايان دوره اين شورا به اتمام مي رسانيم... |
آسفالت فاز دوم... |
.... نمایند از همه اهالی خوب روستا بابت تحمل سختی تردد عذرخواهی میکنیم دهیاری شهاب الدین ... |
تعويض تير برق هاي موجود در مسير پروژه .... انجام در حال انجام مي باشد . ايشان خاطر نشان كردند بزودي عمليات آسفالت معابر اصلي آغاز مي شود.... |
توديع و معارفه مدير بنياد مسكن نكا ....اد مسكن اشاره كردندو افزودند: از بين 128 روستاي شهرستان براي 65 روستا طرح هادي مصوب تهيه شده و در 35 روستا حداقل يك فاز بهسازي انجام شده است . در ادامه به تعداد ساختمانهاي برخوردار شده از وام مسكن اشاره كردند . در ادامه مدير كل محترم بنياد مسكن استان در سخناني از مدير قبلي تشكر و آقاي مهندس لقمان پور را به حضار معرفي كردند.در پايان اين مراسم توسط دهياري ها ،شوراهاي اسلامي و ادارات با اهداي هدايايي به رسم يادبود از آقاي صياد تشكر كردند. دهيار شهاب الدين از اين مدير زحمتكش بدليل خدمات ازرنده به روستاهاي شهرستان نكا و خصوصا شهاب الدين تشكر مي كند و آرزوي موفقيت براي مدير فعلي را از خداي بزرگ خواستار مي باشد. لازم به يادآوري است آقاي مهندس صياد مدت 10 سال بعنوان مدير بنياد مسكن شه... |
....ها در دنگسرك و كسب مقام سومي مسابقات... |
آغاز عمليات اجرايي فاز دوم... |
پياده كردن طرح تفضيلي فاز دوم توسط پيمانكار پياده كردن طرح تفضيلي فاز دوم توسط پيمانكار... |
فاز دوم بهسازی به زودی آغاز خواهد شد اجرای فاز دوم بهسازی روستا... |
حضور جناب آقای دکتر مقیمی در بین اهالی روستا ....تا پرداخته و دستور رفع این مشکلات را صادر نمودند. اهم خواسته ها به شرح ذیل است: 1. در دستور کار قرار گرفتن فاز دوم عملیات بهسازی روستا 2. کمک به پایگاه مقاومت ، مدرسه و مهد قرآن 3. جا بجایی تیرهای برق ورودی روستا 4. شن ریزی جاده های منتهی به مزارع 5. ساماندهی قبور شهدای مدفون در گلزار شهدا... |
عملکرد دهیاری روستای شهاب الدین .... جهت سنددارکردن خانسرای روستا با همکاری بنیاد مسکن 3- تعویض شبکه آب آشامیدنی روستا به طول 4000متر 4- اجرای بهسازی فاز اول و آسفالت روستا همراه با نصب صندلی وچراغ برق و پیاده روسازی به طول 510متر 5- ساخت سالن سرپوشیده ورزشی روستا به ابعاد 15*36 و عقد قرارداد با تربیت بدنی و نصب سیستمهای گرمایی و آبگرمکن 6- جابجایی تیر برق مسیر اجرایی طرح بهسازی 7- بتونی کردن کانال آب مزرعه اوجادشت با همکار... |