زينب جستجوی شما در مجموع 15 نتیجه داشت که در 1 صفحه قابل رویت است
دلنوشته جوانان روستاي شهاب الدين ....كمر شكسته " حميد " و " جواد " را ديديم ، كم كم باورمان شد كه حالا برايت اشك بريزيم ديگر باور كرديم كه زائر حرم حضرت زينب (س) براي سفر چاووشي خواني نمي خواهد وبايد تابلوي خيابانهاي روستا را اصلاح كنيم و بگذاريم " كوچه محمد تقي سالخورده ، گل پر پر مدافع حرم " دوست عزيز ، همدل و همنشين محرم و رمضان ها در حسينيه و مسجد ، جاي خالي ات را بين جوانان روستا با كدام گل پر كنيم ؟! مي خواهيم تبريك بنويسيم ، امَا دل هاي شكسته پدر و مادرت تسليت مي خواهند و ميخواهيم تسليت بنويسيم ، شكوه نامت تبريك مي خواهد . محمد تقي جان زينب كوچولويت ... |
....له الحسين (ع) درختي بود كه در كربلا كاشته شد و آبياري و به ثمر رساندن و نگاهداري از آن به دست امام سجاد (ع) به دست زينب كبري انجام گرفت. تدبير امام سجاد در اسارت، گريه هاي امام سجاد در مدينه، نوحه خواني و روضه خوانيهاي آن حضرت در مدت سي و پنج سال سخنرانيش، به موقع جهادي بود فوق العاده مفيد و ثمربخش كه تحليل سياسي تاريخ، اين مطالب را نشان مي دهد. عفو و جوانمردي امام سجّاد (ع) اگر تاريخ دربارة اميرالمؤمنين (ع) مي گويد كه چگونه از ابن ملجم مواظبت كرد و هنگامي كه ظرف شيري را براي حضرت مي آوردند نيمي را مي خورد و نيم ديگر را براي او مي فرستاد، و دربارة او وصيّت و سفارش فراوان نمود، دربارة امام سجّاد نيز منقول است كه: فرماندار مدينه كه دل امام سجاد را خون كرده بود، از طرف عبدالملك مروان معزول شد و امر شد كه او را به درختي ببندند و مردم بيايند و به او توهين كنند. امام سجاد (ع) اصحاب خود را خواست و سفارش فرمود كه مبادا به او توهين شود! امام سجاد نزد او رفت و او را دلداري داد و نزد عبدالملك مروان وساطت او را كرد كه از اين خواري نجات يابد. آن فرماندار معزول مي گفت از علي بن الحسين و يارانش ترس دارم زيرا به آنها ظلم بسيار كردم. ابهت و شخصيت امام سجّاد (ع) دربارة اميرالمؤمنين (ع) گفته شده كه بسيار متواضع بود، ولي بزرگي شخصيّت آن بزر گوار ميان همه محفوظ بود. همچنين است فرزند عزيزش امام سجاد (ع). در تاريخ ضبط است كه هشام بن عبدالملك به حج آمده بود و كثرت جمعيت مانع شدكه حجر الاسود را استلام كند. پس در گوشه اي براي او فرشي انداخته و نشسته بود كه امام سجّاد وارد طواف شد و وقتي به حجر الاسود رسيد، مردم كنار رفتند و حضرت مكرّر استلام نمود. هشام فوق العاده ناراحت شد. يكي از اطرافيان پرسيد: اين مرد كيست كه مردم چنين به او احترام دارند؟ هشام تجاهل كرد و گفت نمي دانم. فرزدق آنجا بود، في البداهة قصيدة مفصلي دربارة امام سجاد سرود. ما چند بيت از آن قصيده را مي آوريم: تمام قصيده در مناقب ابن شهر آشوب موجود است: هذا الذي تعرف البطحاء وطاته والبيت يعرفه والحل والحرم ما قال لاقط الا في تشهده لولا التشهد كانت لانه نعم يغضي حياء ويغضي من مهابته فما يكلم الا حين يبتسم من معشر حبهم دين وبغضهم كفر وقربهم منجي ومقتصم مقدم بعد ذكر الله ذكرهم في كل فرض ومختوم به الكلم «اين مردي است كه حجاز، خانة خدا، حل، حرم او را ميشناسند. نه، در كلامش نيست ـ حاجت سائل را هميشه برآورده مي كند جز در تشهد ـ كه لا اله الا الله مي گويد. و اگر تشهد در نماز نبود، نه او، هميشه آري بود: هنگام برخورد با مردمان چشمها را فرو مي بندد براي آنكه حيا دارد، و ديگران چشم فرو مي بندد به جهت ابهتي كه او دارد. و سخن با او نمي گويند مگر كه آن بزرگوار تبسّم كند. روز قيامت حب آنها دين است و بغض آنها كفر است و قرب و نزديكي به آنان پناه و نجات انسانها است. در نمازها ياد آنها و اسم آنها مقدم بر هر چيزي است بعد از اسم خداي متعال. و نمازها به اسم آنان تمام مي شود ـ يعني در نماز بعد از اسم خدا در اقامه، اسم اهل بيت است و آخر مطلب كه در تشهد آخر گفته مي شود باز اسم اهل بيت است. گفته شده كه فرزدق به اين اشعار آمرزيده شده است و به گفتة جامي اگر اهل عالم به اين اشعار آمرزيده شوند جا دارد. زندگي امام سجاد (ع) مي دانيم زندگي اميرالمؤمنين (ع) پر تلاطم بود در نهج البلاغه مي فرمايد: صبرت وفي العين قذي وفي الحلق شجي. يعني: «صبر نمودم در مصايب نظير كسي كه خاري در چشم و استخواني در گلو داشته باشد.» ولي زندگي امام سجّاد عليه السلام از زندگي اميرالمؤمنين عليه السلام بسيار پرتلاطم تر بود. آن حضرت در بحبوحة جنگ صفين به دنيا آمد: در زمان معاويه و آن جناياتش پرورش پيدا كرده. معاويه را با كشتارهاي دسته جمعي شيعيان، با اشاعة سبّ اميرالمؤمنين در خطبه ها و بعد از نمازها ديده است. بعداً حماسة كربلا و اسارت، كه هر روزي از آن چند بار مرگ است، مجلس ابن زياد و مجلس يزيد را با اهل بيت پدرش پشت سر نهاد. قضية حره كه ننگي است بر دامن مسلمانان را مشاهده كرد. يزيد سال دوم سلطنت، شخصي را با پنج هزار لشگر به مدينه فرستاد و دستور قتل عام داد و سه روز مدينه را براي لشگريان خود مباح اعلام نمود. او شاهد قضية عبدالله بن زبير است ـ كه همة بني هاشم و من جمله محمد بن حنفيه را در شعب ابي طالب جمع نمود كه بسوزاند و چون دشمن رسيد موفق نشد ـ شاهد مروان بن حكم بود كه دشمن سرسخت اهل بيت بود. شاهد حكومت عبدالملك مروان با فرماندارش حجاج بن يوسف ثقفي است. زنداني زندان حجاج بن يوسف است كه در ميان بياباني، پنجاه هزار زنداني در آن زندان بود و دميري در حياة الحيوان مي گويد خوراك آنها دو قرصه نان بود كه بيشتر آن خاكستر بود. شاهد كشتار بيشتر از صد هزار نفر بود به جرم دوستي با اهل بيت. پنجاه و هفت سال در اين دنيا زندگي كرد ولي هر روز از آن براي آن بزرگوار قتلگاهي بود. ... |
مختصري درباره حضرت معصومه سلام الله ....ف ها و توصيفاتي که ائمه اطهار (ع) از ايشان نموده اند، آشکار است و اين حقيقت روشن مي سازد که ايشان نيز چون حضرت زينب (س) ?عالمه غير معلمه? بوده است. مظهر فضايل حضرت فاطمه معصومه (س) مظهر فضايل و مقامات است. روايات معصومان (ع) فضيلت ها و مقامات بلندي را به آن حضرت نسبت مي دهد. امام صادق (ع) در اين باره مي فرمايند: ?آگاه باشيد که براي خدا حرمي است و آن مکه است؛ و براي پيامبر خدا حرمي است و آن مدينه است. و براي اميرمؤمنان حرمي است و آن کوفه است. بدانيد که حرم من و فرزندانم بعد از من، قم است. آگاه باشيد که قم، کوفه کوچک ماست، بدانيد بهشت هشت دروازه دارد که سه تاي آن ها به سوي قم است. بانويي از فرزندان من به نام فاطمه، دختر موسي، در آن جا رحلت مي کند که با شفاعت او، همه شيعيان ما وارد بهشت مي شوند.? مقام علمي حضرت معصومه (س) حضرت معصومه (س) از جمله بانوان گرانقدر و والا مقام جهان تشيع است و مقام علمي بلندي دارد. نقل شده که روزي جمعي از شيعيان، به قصد ديدار حضرت موسي بن جعفر (ع) و پرسيدن پرسش هايي از ايشان، به مدينه منوره مشرف شدند. چون امام کاظم (ع) در مسافرت بود، پرسش هاي خود را به حضرت معصومه (س) که در آن هنگام کودکي خردسال بيش نبود، تحويل دادند. فرداي آن روز براي بار ديگر به منزل امام رفتند، ولي هنوز ايشان از سفر برنگشته بود. پس به ناچار، پرسش هاي خود را باز خواستند تا در مسافرت بعدي به خدمت امام برسند، غافل از اين که حضرت معصومه (س) جواب پرسش ها را نگاشته است. وقتي پاسخ ها را ملاحظه کردند، بسيار خوشحال شدند و پس از سپاسگزاري فراوان، شهر مدينه را ترک گفتند. از قض... |
....; 85 زينب صدقي * 94 موسي فرجي * تير ماه سال نام و نام خانوادگي 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 76 اصغر واوسري * 77 طاهره حاجيان * 88 رعنا دنگسركي * 91 حسين اصغري * مرداد سال نام و نام خانوادگي 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 74 اسدالله تقي زاده * 75 قاسم نوروزي * 75 سيده سكينه ساداتي * 76 شعبانعلي مسلمي * 86 رقيه عسكري * 88 زاغو محمدزاده * ... |
وفات حضرت زينب... |
زندگینامه حضرت ام البنین(سلام الله علیها) .... پاره کردي و سپس صدا به ناله و شيون بلند کرد.اما فقدان فرزندانش او را متأثر و ناراحت کرده بود، چنانکه وقتي حضرت زينب(س) سپرخونين حضرت عباس را به عنوان يادگاري به ام البنين نشان داد، وي تا آن راديد چنان دلش سوخت که نتوانست تحمل کند و بي هوش بر زمين افتاد. مادر چهار شهيد: با شهادت چهار فرزند امالبنين عليهاالسلام در کربلا، اين بانوي شکيبا، به افتخار مادر شهيدان بودن نائل آمد و درکنار همسر شهيد بودن، افتخاري ديگر بر صفحه افتخاراتش افزوده شد.وقتي خبر شهادت فرزندانش به او رسيد، سرشک اشک از ديده فرو ريخت و با روحيهاي قوي در اشعاري گفت: «اي کسي که فرزند رشيدم عباس را ديدي که همانند پدرش بر دشمنان تاخت، فرزندان علي عليهالسلام همه شيران بيشه شجاعتند. شنيدهام بر سر عباس عمود آهنين زدند، در حالي که دستهايش را قطع کرده بودند؛ اگر دست در بدن پسرم بود، چه کسي ميتوانست نزد او آيد و با او بجنگد؟» ام البنين، پاسدار خاطره عاشور: از ويژگيهاي بسيار مهم ام البنين، توجه به زمان و مسائل مربوط به آن است. وي پس از واقعه عاشورا، از مرثيه خواني و نوحه سرايي استفاده کرده تا نداي مظلوميت کربلاييان را به گوش نسل هاي آينده برساند. ايشان هر روز به همراه پسرِ حضرت عباس عليهالسلام ، عبيداللّه که همراه مادرش در کربلا حضور داشت و سند زندهاي براي بيان وقايع عاشورا بود، به بقيع ميرفت و نوحه ميخواند و شور و غوغايي بپا مي کرد . مردم مدينه اطراف او گرد مي آمدند و با او هم ناله مي شدند. حتي مروان بن حکم حاکم وقت مدينه نيز در ميان ايشان بود و گريه مي کردامام باقر(سلام الله عليه)مي فرمايد: آن حضرت به بقيع مي رفت و آن قدر جانسوز مرثيه مي خواند که مروان با آن قساوت قلب گريه مي کرد. ولايت، کيميايي بي همتا: عالم رجالي، مامقاني در کتاب خود، تنقيح المقال، ولايت فاطمه کلابيه را اين چنين به تصوير مي کشد:فَاِنّ علَقَتها بالحسين(عليه السلام) ليس اِلاّ لاِمامته. «همانا علاقه ام البنين به حسين بن علي(ع)به خاطر امامت حضرت است.» در جاي ديگر «مامقاني» مي نويسد: «اينکه او به شرط سلامت حسين(ع)، مرگ چهار فرزند خويش را بر خود آسان مي گرفت نشان درجه عالي ايمان او است. من او را از نيکان به حساب مي آورم.» برکرانه وفا: يکي از نتيجه هاي عاطفه و محبت، حس وفاداري به عزيزان است. و در زندگي ام البنين اين وفاداري در سخنان او پس از شهادت مولاي متقيان علي(عليه السلام) مشهود است. وفاداري ام البنين به همسر بزرگوار خويش به حدي است که پس از شهادت حضرت علي(عليه السلام) با آنکه جوان بود اما به احترام آن حضرت و براي حفظ حرمت او، تا پايان عمر ازدواج نکرده و همسر ديگري را اختيار نمي کند. با آن که مدّتي نسبتاً طولاني (بيش از بيست سال) پس از آن حضرت زنده بود. آنگاه که «امامه» يکي از همسران آن حضرت(عليه السلام) توسط «مغيرة بن نوفل»که يکي از مشاهير عرب است خواستگاري مي شود با ام البنين در مورد ازدواج مشورت مي کند، او در جواب مي گويد: «سزاوار نيست پس از علي، ما در خانه ديگري باشيم و با مرد ديگر پيمان همسري بنديم.» اين سخن ام البنين نه تنها در اَمامه که در ليلي تميميه و اسماء بنت عميس نيز اثر گذاشت و تا پايان عمر هر چهار همسر علي بن ابيطالب(عليه السلام) ازدواج مجدد نکردند... در آينه هنر: از ديگر صفات والاي ام البنين فصاحت و بلاغت اوست که نمود آن در اشعار زيبا و جاودانه وي متجلي است.از جمله اشعار جاودانه وي که مورد تجليل و تحسين بزرگان ادب قرار گرفته است شعر جانسوز وي پس از شهادت پسرش که پدر فضايل بود مي باشد: لا تدعوني ويک ام البنين تـذکـريـنـي بـلـيوث العرينکانت بنون لي ادعي بهم و اليوم اصبحتُ و لا من بنيناربعة مثل نسور الرّبي قد واصلوا الموت بقطع الوتين «مرا ام البنين نخوانيد که به ياد شيران دلاور مي افکنيدم. مرا فرزنداني بود که به نام آنها خوانده مي شدم ولي امروز فرزندي ندارم. چهار فرزند داشتم همچون بازهاي شکاري و همگي به شهادت رسيدند.« مورخان مي نويسند: ام البنين آنچنان جانسوز براي شهادت فرزندان و بويژه براي امام حسين(عليه السلام) نوحه و گريه مي کرد که حتي دشمن اهل بيت، مروان بن حکم، نيز از شنيدن مراثي وي گريه مي کرد. از ديگر اشعار وي در مورد عباس، تنديس بزرگ شجاعت، است که مي گويد: يا من رَاَي العباس کرّ علي جماهير النقد و وراه من ابـنـاء حيدر کل ليث ذي لبدنبئّت اَنّ ابني اصيب براسه مقطوع يد ويلي علي شبلي امال براسه ضرب العمدلو کان سيفک في يديک لما دنا منه احد «اي کسي که عباس را ديدي که بر دشمن حمله مي کرد و فرزندان حيدر پشت سر او بودند. مي گويند دست فرزندم قطع شده و بر سرش عمود فروده آمده. اگر شمشيرت را در دست داشتي کسي به تو نزديک نمي شد» علم و دانايي ام البنين زندگاني ام البنين همواره با بصيرت و نور دانش همراه بوده است و اين ويژگي والا در جاي جاي کتب تاريخي ذکر شده است و ما را با عظمت اين بانوي عالمه و فاضله آشنا مي سازد. علاقه ام البنين به اهل بيت(عليهم السلام) و بصيرت ديني او به امامت به قدري بود که درباره او مي نويسند«براي عظمت و معرفت و بصيرت ام البنين کافي است که او هر گاه بر اميرالمؤمنين وارد مي شد و حسنين مريض بودند با ملاطفت و مهرباني با آنها صحبت مي کرد و از صميم قلب با آنها برخورد مي کرد چونان مادري مهربان و دلسوز» علمِ سرشارِ وي در کلام او و فرزند بزرگوارش عباس نمايان است. او از محدثات شيعه است و فرزندان خود را با علم و دانايي تربيت کرد. اگرچه آنان فرزندان «باب علم نبي» بودند اما از دانش مادري هم بي بهره نبودند چنانکه حضرت علي(عليه السلام) در مورد عباس مي فرمايد:اِنّ ولدي العباس زُقّ العلمَ زقّاً. «همانا فرزندم عباس در کودکي علم آموخت و به سان نوزاد کبوتر که از مادرش آب و غذا مي گيرد از من معارف را فرا گرفت» عروج عرشي و غروب مادر مهتاب: او، بعد از زينب کبري عليهاالسلام دار فاني را وداع گفت، ولي تاريخنگاران سال ارتحال او را متفاوت نگاشته اند، به طوري که عدهاي آن را سال 70 هجري قمري بيان کرده اند و عده ديگري تاريخ وفات آن مادر فداکار را، سيزدهم جمادي الثاني سال 64 هجري قمري دانسته اند که نظر دوم از شهرت بيشتري برخوردار است. او در قبرستان بقيع در کنار سبط رسول خدا، امام حسن(علیه السلام)، و فاطمه بنت اسد و ديگر چهره هاي درخشان شريعت محمدي(صلي الله عليه و آله) به خاک سپرده شد. اگر چه جسم او در خاک است اما روح بلند او و صفات کريمه و عظيمه وي نام او را به بلنداي آفتاب زنده نگاه داشته است و در پرتو صفات اين بانوي فاضله انسانهايي تربيت شده اند که در تاريخ ماندگار خواهد بود. ام البنين عليهاالسلام ، واسطه فيض الهي آيت الله العظمي حاج سيد محمد حسيني شيرازي ميفرمود: شخصي در عالم مکاشفه، حضرت ابالفضل العباس را ديد و عرض کرد: آقا جان! حاجتي دارم و نميدانم براي روا شدن آن به چه کسي متوسل شوم؟ قمر بنيهاشم فرموده بود: به مادرم ام البنين... از مرحوم آيت الله العظمى آقاى حاج سيد محمود حسينى شاهرودى (متوفى 17 شعبان 1394 هجرى قمرى ) نقل است که فرموده بود: من در مشکلات ، صد مرتبه صلوات براى مادر حضرت ابوالفضل العباس عليه السلام ، ام البنين عليه السلام ، مى فرستم و حاجت مى گيرم. به تجربه رسيده است که نذر براى ام البنين و اطعام مستمندان به نام حضرت اباالفضل العباس عليه السلام ، براى بر آورده شدن حاجات موثر است. سخن بزرگان در بيان فضايل امالبنين عليهاالسلام عالم جليلالقدر، زينالدين عاملي، شهيد ثاني درباره حضرت امالبنين عليهاالسلام ميگويد: «امالبنين از بانوان با معرفت و پر فضيلت بود. نسبت به خاندان نبوت، محبت و دلبستگي خالص و شديد داشت و خود را وقف خدمت به آنها کرده بود. خاندان نبوت نيز براي او جايگاه والايي قائل بودند و به او احترام ويژه ميگذاشتد» علي محمد علي دُخَيل، نويسنده معاصر عرب در وصف اين بانوي بزرگوار مينويسد«عظمت اين زن (ام البنين) در آنجا آشکار ميشود که وقتي خبر شهادت فرزندانش را به او ميدهند، به آن توجه نميکند، بلکه از سلامت حضرت امام حسين عليهالسلام ميپرسد؛ گويي امام حسين عليهالسلام فرزندِ اوست نه آنان» مقرم مى گويد ام البنين عليها السلام از بانوان با فضيلت به شمار مى رفت . وى حق اهل بيت را خوب مى شناخت و در محبت و دوستى با آنان خالص بود و متقابلا خود در ميان آنان جايگاه بلند و مقام ارجمندى داشت . ... |
ميلاد حضرت زينب سلام الله... |
برنامه يك ساله هيئت امنا براي مراسمات مختلف ....داحي حاج محمود رمضاني دهم ربيع الثاني وفات حضرت معصومه(س) با نوحه سرايي محمد اميري پنجم جمادي الاول ولادت حضرت زينب (س) مداحي حاج رمضانعلي محمدي سيزدهم جمادي الاول شهادت حضرت فاطمه (س) نوحه سرايي كربلايي حسينعلي مسلمي پانزدهم جمادي الاول ولادت امام سجاد عليه السلام مداحي محمد اميري سوم جمادي الثاني شهادت حضرت فاطمه الزهرا (س) نوحه سرايي حاج محمود رمضاني سيزدهم جمادي الثاني وفات ام البنين (س) نوحه سرايي حاج رمضانعلي محمدي بيستم جمادي الثاني ولادت حضرت زهرا(س) مداحيي كربلايي حسينعلي مسلمي بيست و هفتم جمادي الثاني شهادت امام هادي عليه السلام نوحه سرايي محمد اميري اول رجب ميلاد امام محمد باقر عليه السلام مداح كربلايي حسينعلي مسلمي دوم رجب ميلاد امام هادي عليه السلام مداحي كربلايي حسينعلي مسلمي سوم رجب شهادت امام هادي عليه السلام نوحه سرايي حاج رمضانعلي محمدي دهم رجب ميلاد امام جواد عليه السلام مداحيي محمد اميري سيزدهم رجب ميلاد اميرالمومنين علي عليه السلام مداحي حاج رمضانعلي محمدي پانزدهم رجب وفات حضرت زينب (س) نوحه سرايي حاج محمود رمضاني بيست و پنجم رجب شهادت امام كاظم عليه السلام نوحه سرايي حاج رمضانعلي محمدي بيست و هفتم رجب عيد مبعث مداحي محمد اميري سوم شعبان ميلاد امام حسين عليه السلام مد... |
....وانان روستا بر سر و سينه زدند. در ادامه برنامه ها حجت الاسلام بيداربخت به منبر رفته و با انتخاب موضوع خطبه حضرت زينب سلام الله در كوفه به اهميت عاشورا و قيام امام حسين عليه السلام و پيام رساني حضرت زينب سلام الله پرداختند.بعداز روضه با اذان علي رمضاني براي نماز ظهر عاشورا به امامت حجت الاسلام سجادي به استقبال نماز رفتند. بعداز نماز و پذيرايي هئيت عزاداران شهاب الدين برنامه عاشورا را در حسينيه طوسكلا به اتمام رساندند و براي مراسم شام غريبان اماده شدند. ... |
يادي از گذشتگان از رمضان 91 الي رمضان 92 ....ت... |
....ي بود مخصوصا مداح اهل بيت(ع)رضا زرگري و نيز از اهالي شهاب الدين مرحوم حسين اصغري و مرحومه صديقه تقي زاده مرحومه زينب فرجي مرحومه نسيبه محمدي . جايشان خالي و روحشان شاد. و خيلي از عزيزان روستاي طوسكلا از جمع عزاداران رفتند و خدايشان رحمت كند.... |
محتصري در باره زندگاني امام سجاد عليه السلام .... بهرهبردارى از اين قيام و حماسه بى نظير و نشر پيام شهادت حسين ( ع ) بود , كه حضرت سجاد ( ع ) در ضمن اسارت با عمه اش زينب ( ع ) آن را با شجاعت و شهامت و قدرت بى نظير در جهان آن روز فرياد كردند . فريادى كه طنين آن قرنهاست باقى مانده و - براى هميشه - جاودان خواهد ماند . واقعه كربلا با همه ابعاد عظيم و بى مانندش پر از شور حماسى و وفاو صفا و ايمان خالص در عصر روز عاشورا ظاهرا به پايان آمد , اما مأ موريت حضرت سجاد ( ع ) و زينب كبرى ( س ) از آن زمان آغاز شد . اهل بيت اسير را از قتلگاه عشق و راهيان به سوى الله و از كنار نعشهاى پاره پاره به خون خفته جدا كردند . حضرت سجاد ( ع ) را در حال بيمارى بر شترى بى هودج سوار كردند و دو پاى حضرتش را از زير شكم آن حيوان به زنجير بستند . ساير اسيران را نيز بر شتران سوار كرده , روانه كوفه نمودند . كوفهاى كه در زير سنگينى و خفقان حاكم بر آن بهت زده بر جاى مانده بود و جرأ ت نفس كشيدن نداشت , زيرا ابن زياد دستور داده بود رؤساى قبايل مختلف را به زندان اندازند و مردم را گفته بود بدون اسلحه از خانه ها خارج شوند . در چنين حالتى دستور داد سرهاى مقدس شهدا را بين سركردگان قبايلى كه در كربلا بودند تقسيم و سر امام شهيد حضرت ابا عبد الله الحسين را در جلو كاروان حمل كنند . بدين صورت كاروان را وارد شهر كوفه نمودند . عبيد الله زياد ميخواست وحشتى در مردم ايجاد كند و ... |
مختصري درباره حضرت ابوالفضل العباس (ع) ....زند خود به نامهای عباس، جعفر،عون و عثمان را به پيشگاه الهی هديه کرد و خود طلايه دار پيام آوران کربلا پس ازحضرت زينب (س) شد. مسلم است از چنين مادر طاهر و پاکدامنی فرزندان صالحی متولد شود که هر يک حماسه جاويدانشان بر تارک روزگار بدرخشد. حضرت عباس(ع) نيز يکی از آن آزادگان است. در مورد شمايل آن حضرت، ابوالفرج اصفهانی در مقاتل الطالبين گفته:" عباس بن علی مردی خوش صورت و زيباروی بود و چون سوار بر اسب می شد پاهای مبارکش به زمين کشيده می شد و به او قمر بنی هاشم نيز می گفتند و پرچمدار لشکر حسين(ع) در روز عاشورا بود. نام آن حضرت را امام علي(ع) انتخاب کرده است . (2) حضرت ابوالفضل (ع) نه فقط برادر جسمانی حضرت حسين(ع) بود بلکه برادر ايمانی و روحانی آن حضرت نيز بوده است. روی همان اصل و قاعده ای که پيغمبر اکرم(ص) و حضرت علي(ع) از نور واحد بودند و مکرر پيغمبر(ص) به آن وجود مقدس " انت اخی فی الدنيا و الاخره" می فرمود. اين اخوت و برادری لازمه اش تساوی و برابری آن دو در جميع جهات و درجات نيست. مقام امامت بالات... |
....ين مراسم برادر محمدي به مداحي پرداخت و با سينه زني شور خاصي به مجلس داد.... |
مراسم روز عاشوراي حسيني در روستاي طوسكلا .... روز عاشورا(شهداي كربلا)3- پيام رساندن پيام رسانان . در ادامه ايشان به حركت اسرا از كربلا به كوفه و افشاگري حضرت زينب (س) در كوفه و افشاگري امام سجاد عليه السلام در مسجد امويان پرداختند و خطبه امام در مسجد امويان را با شور خاصي ايراد كردند و بطوري حضار محو سخنراني شدند كه در مدت 75 دقيقه زمان سخنراني هيچ كس احساس خستگي نكرد. انچه در اين سخنراني جلب توجه ميكرد حضور جوانان در پاي منبر بود.در پايان ، مجلس با اقامه نماز و صرف ناهار به پايان رسيد . ... |