خریداری جستجوی شما در مجموع 4 نتیجه داشت که در 1 صفحه قابل رویت است
....رداخت نمایند این مسجد با زیر بنای 400متر در حال احداث میباشد ... |
مختصري درباره حضرت زهرا سلام الله ....صحاب پیامبر) برخاست و اجازه گرفت و در برابر اعطای غذا، لباس، مرکب و هزینه سفر به اعرابی، آن گردنبند را از او خریداری نمود. پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) از اعرابی پرسید: آیا راضی شدی؟ او در مقابل، اظهار شرمندگی و تشکر نمود. عمار گردنبند را در پارچه ای یمانی پیچیده و آنرا معطر نمود و به همراه غلامش به پیامبر هدیه داد. غلام به نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد و جریان را باز گفت. حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) غلام و گردنبند را به فاطمه (علیها السلام) بخشید. غلام به خانهی صدیقه اطهر آمد. زهرا (علیها السلام)، گردنبند را گرفت و غلام را در راه خدا آزاد نمود. گویند غلام در این هنگام تبسم نمود. هنگامی که علت را جویا شدند، گفت: چه گردنبند با برکتی بود، گرسنهای را سیر کرد و برهنهای را پوشانید، پیادهای را صاحب مرکب و فقیری را بینیاز کرد و غلامی را آزاد نمود و سرانجام به نزد صاحب خویش بازگشت. 2- رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در شب زفاف پیراهن نویی را برای دختر خویش تهیه نمود. فاطمه (علیها السلام) پیراهن وصلهداری نیز داشت. سائلی بر در خانه حاضر شد و گفت: من از خاندان نبوت پیراهن کهنه میخواهم. حضرت زهرا (علیها السلام) خواست پیراهن وصلهدار را مطابق خواست سائل به او بدهد که به یاد آیه شریفه "هرگز به نیکی دست نمییابید مگر آنکه از آنچه دوست دارید انفاق نمایید"، افتاد. در این هنگام فاطمه (علیها السلام) پیراهن نو را در راه خدا انفاق نمود. 3- امام حسن مجتبی در ضمن بیانی، عبادت فاطمه (علیها السلام)، توجه او به مردم و مقدم داشتن آنان بر خویشتن، در عالیترین ساعات راز و نیاز با پروردگار را این گونه توصیف مینمایند: "مادرم فاطمه را دیدم که در شب جمعهای در محراب عبادت خویش ایستاده بود و تا صبحگاهان، پیوسته به رکوع و سجود میپرداخت. و شنیدم که بر مردان و زنان مؤمن دعا میکرد، آنان را نام میبرد و بسیار برایشان دعا مینمود اما برای خویشتن هیچ دعایی نکرد. پس به او گفتم: ای مادر، چرا برای خویش همانگونه که برای غیر، دعا مینمودی، دعا نکردی؟ فاطمه (علیها السلام) گفت: پسرم ! اول همسایه و سپس خانه." ازدواج و فرزندان آن حضرت صدیقه کبری خواستگاران فراوانی داشت. نقل است که عدهای از نامداران صحابه از او خواستگاری کردند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به آنها فرمود که اختیار فاطمه در دست خداست. بنا بر آنچه که انس بن مالک نقل نموده است، عدهای دیگر از میان نامداران مهاجرین، برای خواستگاری فاطمه (علیها السلام) به نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رفتند و گفتند حاضریم برای این وصلت، مهر سنگینی را تقبل نماییم. رسول خدا همچنان مسأله را به نظر خداوند موکول مینمود تا سرانجام جبرئیل بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شد و گفت: "ای محمد! خدا بر تو سلام میرساند و میفرماید فاطمه را به عقد علی درآور، خداوند علی را برای فاطمه و فاطمه را برای علی پسندیده است." امام علی (علیه السلام) نیز از خواستگاران فاطمه (علیها السلام) بود و حضرت رسول بنا بر آنچه که ذکر گردید، به امر الهی با این وصلت موافقت نمود. در روایات متعددی نقل گشته است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: اگر علی نبود، فاطمه همتایی نداشت. بدین ترتیب بود که مقدمات زفاف فراهم شد. حضرت فاطمه (علیها السلام) با مهری اندک (بر خلاف رسوم جاهلی که مهر بزرگان بسیار بود) به خانه امام علی (علیه السلام) قدم گذارد.(3) ثمره این ازدواج مبارک، 5 فرزند به نامهای حسن، حسین، زینب، ام کلثوم و محسن (که در جریان وقایع پس از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) سقط شد)، بود. امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) از امامان 12 گانه میباشند که در دامان چنین مادری تربیت یافتهاند و 9 امام دیگر (به غیر از امام علی (علیه السلام) و امام حسن (علیه السلام)) از ذریه امام حسین (علیه السلام) میباشند و بدین ترتیب و از طریق فاطمه (علیها السلام) به رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) منتسب میگردند و از ذریه ایشان به شمار میروند.(4) و به خاطر منسوب بودن ائمه طاهرین (به غیر از امیر مؤمنان (علیه السلام)) به آن حضرت، فاطمه (علیها السلام) را "ام الائمه" (مادر امامان) گویند. زینب (سلام الله علیها) که بزرگترین دختر فاطمه (علیها السلام) به شمار میآید، بانویی عابد و پاکدامن و عالم بود. او پس از واقعه عاشورا، و در امتداد حرکت امام حسین (علیه السلام)، آن چنان قیام حسینی را نیکو تبیین نمود، که پایههای حکومت فاسق اموی به لرزه افتاد و صدای اعتراض مردم نسبت به ظلم و جور یزید بارها و بارها بلند شد. تا جایی که حرکتهای گستردهای بر ضد ظلم و ستم او سازمان گرفت. آنچه از جای جای تاریخ درباره عبادت زینب کبری (علیها السلام) بدست میآید، آنست که حتی در سختترین شرایط و طاقتفرساترین لحظات نیز راز و نیاز خویش با پروردگار خود را ترک ننمود و این عبادت و راز و نیاز او نیز ریشه در شناخت و معرفت او نسبت به ذات مقدس ربوبی داشت. ام کلثوم نیز که در دامان چنین مادری پرورش یافته بود، بانویی جلیل القدر و خردمند و سخنور بود که او نیز پس از عاشورا به همراه زینب (سلام الله علیها) حضور داشت و نقشی عمده در آگاهی دادن به مردم ایفا نمود. فاطمه (علیها السلام) در خانه فاطمه (علیها السلام) با آن همه فضیلت، همسری نیکو برای امیر مؤمنان بود. تا جایی که روایت شده هنگامی که علی (علیه السلام) به فاطمه (علیها السلام) مینگریست، غم و اندوهش زدوده میشد. فاطمه (علیها السلام) هیچگاه حتی اموری را که میپنداشت امام علی (علیه السلام) قادر به تدارک آنها نیست، از او طلب نمی نمود. اگر بخواهیم هر چه بهتر رابطه زناشویی آن دو نور آسمان فضیلت را بررسی نماییم، نیکوست از امام علی (علیه السلام) بشنویم؛ چه آن هنگام که در ذیل خطبهای به فاطمه (علیها السلام) با عنوان بهترین بانوی جهانیان مباهات مینماید و او را از افتخارات خویش بر میشمرد و یا آن هنگام که میفرماید: "بخدا سوگند که او را به خشم در نیاوردم و تا هنگامی که زنده بود، او را وادار به کاری که خوشش نیاید ننمودم؛ او نیز مرا به خشم نیاورد و نافرمانی هم ننمود." مقام حضرت زهرا (علیها السلام) و جایگاه علمی ایشان فاطمه زهرا (علیها السلام) در نزد شیعیان اگر چه امام نیست، اما مقام و منزلت او در نزد خداوند و در بین مسلمانان به خصوص شیعیان، نه تنها کمتر از سایر ائمه نیست، بلکه آن حضرت همتای امیر المؤمنین و دارای منزلتی عظیمتر از سایر ائمه طاهرین (علیهم السلام) میباشد. اگر بخواهیم مقام علمی فاطمه (علیها السلام) را درک کنیم و به گوشهای از آن پی ببریم، شایسته است به گفتار او در خطبه فدکیه بنگریم؛ چه آنجا که استوارترین جملات را در توحید ذات اقدس ربوبی بر زبان جاری میکند، یا آن هنگام که معرفت و بینش خود را نسبت به رسول اکرم آشکار میسازد و یا در مجالی که در آن خطبه، امامت را شرح مختصری می&... |
....ي جناب آقاي سليمي مقدار 200 تن سنگ شكسته توسط دهياري خريداري و جاده ارتباطي و قديمي بين دو روستا ترميم شد. ... |
....385 نمود .دهیاری فعلا با شورای اسلامی در یک اتاق مشغول فعالیت می باشد. و زمین جهت ساخت توسط دهیاری به میزان 150متر خریداری گردید. 36- شورای حل اختلاف : در دوره دوم شورای اسلامی و با همکاری دادکستری نکا در سال 1383 تاسیس و مشغول فعالیت شد و در حال حاضر بصورت اجاره در مغازه ای فعالیت می کند. 37- شهدا : روستای شهاب الدین با تقدیم 9شهید به انقلاب و مهمانی از یک شهید گمنام و 30جانباز و650مرحله اعزام به جبهه از روستاهای بسیار مذهبی استان بشمار می رود.اسامی شهیدان عبارتند از: 1- شهید قاسم خادمی2- شهید شکرالله فردوسی3- شهید مرادعلی سلیمی4- شهید یوسفعلی اسدی طوسی5 شهید مهدی نوروزی6- شهید رسول انصاری7- شهید رجبعلی میرزاپور8- شهید علی خلیلی9- شهید محمدحسن اسدی طوسی10- شهید گمنام . سه تن از شهدای روستای شهاب الدین در حسینیه و مابقی در گلزار شهدا مدفون هستند. 38- حمام عمومی : یک باب حمام عمومی بهداشتی که فعلا تعطیل شده و این سومین حمام در طول دوره شهاب الدین می باشد که در سال 1365 با مشارکت 30% اهالی و همت جهادسازندگی و بخشداری در دولت جمهوری اسلامی ساخته شد. اولین حمام به صورت خزانه ای بوده ودر سال 1345 حمام دوش دار جای حمام خزانه ای قدیمی را گرفت. واین حمام تا سال 1365 مورد استفاده اهالی قرار می گرفت و بصورت ساعتی برای مرد و زن بوده مثلا صبح ها از ساعت 8الی4 بعدازظهر خانمها و از ساعت 4 بعدازظهر الی 8صبح مردها. 39- اثار باستانی: 1- خرگوش تپه2- چماز تپه 3- خضر تپه (ثبت آثارملی۹۳۴۷- ۴ولیکی تپه آثارملی۷۸۴۳ 40- اسیاب : در حدود 5/1کیلومتری از محل اسیاب ابی داشت که از اب چشمه حاجی خان چشمه استفاده می کرد به این صورت که اب از بالا هدایت می شد و سنگ بزرگی را می چرخاند و مورد استفاده قرار می گرفت 41- شخصیتها: الف : مذهبی: شیخ محمد بیانی عارف و مرثیه سرای بزرگ بود که تخلص آن به نام نادم است حجت الاسلام بیانی امام جمعه شهرستان نکا از سالهای 1360 تا 1375. ب:سیاسی: احمد اسدی بخشدار مرکزی نکا از سالهای 1377تا 1384. نجاتعلی سلیمی معاون فرماندار از سال86 تا به حال ج: ورزشی: محمد جوانمرد دارای درجه مربیگری D اسیا در زمینه فوتبال 42- چگونگی پیدایش روستای شهاب الدین: تاریخ و فرهنگ هر قوم و ملتی سراسر از فراز ونشیبهای است که بیش از چندین قرن تحمل رنج و زحمت و مشقت و درد پایه گذاری می گردد که بر اثر جنگ و خونریزی به دست ظالمان و ستمگران به یکباره نابود می شود یا بخاطر بروز بیماری ها مثل طاعون و وبا و یا بر اثر بلایای طبیعی مثل سیل و زلزله همه چیز از بین می رود و فقط به خاطره ها می پیوندد . آنچه که در تاریخ در مورد نامگذاری روستاها و شهرها و آبادیها بدان برخورد می کنیم و امروزه به ان نام خوانده می شوند پای اولین آدمهایی است که به انجا رسیده اند و یا دستور ساخت آن را داده اند و یا پادشاهی به نام فرزند خود نامیده است و یا بخاطر وجود حیوانی در آن منطقه است یا شکل طبیعت آن منطقه می باشد که در نامگذاری آن تاثیر بسیار مهمی دارد. انچه را از بزرگان و ریش سفیدان در مورد شهاب الدین نقل شده و آنها خود از پدران شنیده اند چهار برادر بودند به نامهای شهاب الدین .مورندین .خورندین و عزت الدین از نواحی سرزمین هندوستان که کار آنها تجارت و بازرگانی بوده و آنها فرشهای گران قیمت و نفیس را از شمالی ترین نقطه به جنوبی ترین نقطه ی مال رو از طریق جاده ابریشم حمل می کردند و سفارشات و درخواستهای مردم را به انها می دادند در یکی از این سفرها در نواحی قومیس(منطقه دامغان امروزی) مورد حمله راهزنان و یاغیان قرار گرفتند که بر اثر این حمله بسیاری از مال و اموال انها از بین رفت و نگهبانان آنها نیز کشته شدند در همان اغاز درگیری یکی از برادرها متوجه نیت راهزنان شد و مقداری از طلا و جواهرات خود را در مکان مناسب جاسازی کرد و بعد از اینکه راهزنان به مال واموال رسیدند از منطقه متواری شدند و بعد از این ماجرا برادران دیگر بسیار گریه و زاری می کردند و تا اینکه این برادر به انها دلداری داد و موضوع مخفی کردن مقداری از دارایی خود را به آنها گفت و انها تصمیم گرفتند در دامغان برای مدتی بمانند . بعد از گذشت مدت زمانی متوجه می شوند اب و هوای این منطقه و خشکسالی مانع حضور انها در دامغان است پس تصمیم گرفتند به مکان خوش آب و هوا تری مهاجرت نمایند و بعد از گذشت چندسال به این منطقه (شهاب الدین فعلی)می رسند و با فروش طلا وجواهر مقداری ملک خریداری می کنند. وهر یک از برادرها چشمه ای را انتخاب می کند و شهاب الدین در کنار چشمه پر آبی ساکن می شود و بعد ها به نام این برادر خوانده می شود و اهسته اهسته مردم در کنار این چشمه جمع می شوند و نام شهاب الدین چشمه را تشکیل می دهند تا اینکه در زمان حکومت بابا خان در دوره اغامحمدخان خواجه چنان کشتاری در مازندران براه می افتد که اکثر روستاهای همجوار از بین می رود و خالی از سکنه می شود مثل روستای نوکنده،بازار سر،اسیابسر،سیورسی،برزی محله،ولین اباد،نیره اباد(پیرحمزه) و کوه خیل . در ان کشتار بسیاری از اهالی روستای شهاب الدین به روستای برارده از توابع شهرستان ساری مهاجرت کرده و هرگز بر نگشتند. و از انها تعداد کمی در شهاب الدین باقی ماندند - دهیاری روستای شهاب الدین... |