وب سایت رسمی دهیاری روستای شهاب الدین => 
      Home       Gallery        Search         Contact Us امروز شنبه 01/دي/1403

 
 
 

 

  ولادت حضرت زینب ...
  دومین دیدار تیم ...
  برگزاري شب وفات ...
  چین: شبکه های ...
  سومین شناور دریای ...
  ارائه دستگاه هوشمند ...
  گناه کساني که ...
  اوباما با خودکار ...
  فرماندار نكا درهمايش ...
  درباره روستای شهاب ...

 

 
فاضل صدقی

 

  درباره روستای شهاب ...

اوباما با خودکار ...

فرماندار نكا درهمايش ...

ارائه دستگاه هوشمند ...

سومین شناور دریای ...

چین: شبکه های ...

گناه کساني که ...


 

  هیج مطلبی ثبت نشد
 

 

RSS 2.0

 


:نوع مرورگر
Mozilla

: زبان سیستم عامل
English

آی پی :
18.116.52.183

 



به وب سایت رسمی دهیاری روستای شهاب الدین خوش آمدید

  به اطلاع شما دوستان ، همشهريان و بازديدكنندگان محترم مي رسانيم كه در جهت بهبود و هرچه نزديكتر شدن همكاري  بين دهياري و اهالي محترم روستاي شهاب الدین،‌ وب سايت دهياري اين روستا راه اندازی شد . به ياري خداوند متعال دهياري در نظر دارد گزارش عملكرد هاي خود را از طريق اين سايت به استحضار مردم محترم روستا رسانده ، و از همين طريق هم منتظر هرگونه انتقاد يا پيشنهاد سازنده شما جهت بهبود كارايي دهياري هستيم ...

برای دیدن بهتر این سایت پیشنهاد می کنیم آخرین نسخه مرورگر موزیلا فایرفاکس را دانلود کنید

با آرزوي توفيق روزافزون براي همه هموطنان عزيز


 اجتماعی    جستجوی شما در مجموع 15 نتیجه داشت که در 1 صفحه قابل رویت است

جستجو این کلمه در گوگل


بیانات رهبر معظم انقلاب در سال 95

....، بتوانند در مسئله‌ی اقتصاد کارهای درست و بجا و متقن را انجام دهند، امید این هست که در مسائل دیگر، مثل مسائل اجتماعی، مثل آسیبهای اجتماعی، مثل مسائل اخلاقی، مثل مسائل فرهنگی هم تأثیرگذار باشند. در مسئله‌ی اقتصاد، آن چیزی که مهم است و اصل است، مسئله‌ی تولید داخلی است؛ مسئله‌ی ایجاد اشتغال و رفع بیکاری است؛ مسئله‌ی تحرک و رونق اقتصادی و مقابله‌ی با رکود است؛ اینها مسائل مبتلابه مردم است؛ اینها چیزهائی است که مردم آنها را حس میکنند و مطالبه میکنند؛ و آمارها و اظهارات خود مسئولین هم نشان میدهد که این مطالبات مردم و این خواسته‌های مردم بجا و به‌مورد است. اگر ما بخواهیم مشکل رکود را حل کنیم، مشکل تولید داخلی را حل کنیم، بخواهیم مسئله‌ی بیکاری را حل کنیم، بخواهیم گرانی را مهار کنیم، علاج همه‌ی اینها در مجموعه‌ی مقاومت اقتصادی و اقتصاد مقاومتی گنجانده شده است. اقتصاد مقاومتی شامل همه‌ی اینها است. میشود با اقتصاد مقاومتی به جنگ بیکاری رفت؛ میشود به جنگ رکود رفت؛ میشود گرانی را مهار کرد؛ میشود در مقابل تهدیدهای دشمنان ایستادگی کرد؛ میشود فرصتهای بسیاری را برای کشور ایجاد کرد و از فرصتها استفاده کرد؛ شرطش این است که برای اقتصاد مقاومتی کار و تلاش انجام بگیرد. گزارشی که برادران ما در دولت به من دادند، نشان میدهد که کارهای وسیعی کرده‌اند؛ منتها این کارها کارهای مقدماتی است؛ کارهائی است در زمینه‌ی بخشنامه‌ها و دستورها به دستگاههای مختلف؛ اینها کارهای مقدماتی است؛ اما آنچه که لازم است ادامه پیدا کند، عبارت است از اقدام کردن و عمل کردن و روی زمین، محصول کار را به مردم نشان دادن؛ این آن چیزی است که وظیفه‌ی ما است؛ که من ان‌شاءالله در سخنرانی شرحش را به آحاد ملت عزیزمان عرض خواهم کرد. بنابراین آنچه که من به عنوان شعارِ امسال انتخاب میکنم، عبارت است از «اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل». این، راه و جاده ‌ی مستقیم و روشنی است به سمت آن چیزی که به آن احتیاج داریم. البته توقع نداریم که این اقدام و عمل، در ظرف یک‌ سال همه‌ی مشکلات را حل کند؛ اما مطمئنیم که اگر چنانچه اقدام و عمل به صورت برنامه‌ریزی شده و درست انجام بگیرد، ما در پایان این سال آثار و نشانه‌های آن را مشاهده خواهیم کرد. از همه‌ی کسانی که در این راه تلاش کردند و تلاش میکنند، تشکر میکنم. بار دیگر به ملت عزیزمان سلام و تبریک عرض میکنم و صلوات خدا را بر محمد و آل محمد و بر حضرت بقیه الله اعظم (سلام الله علیه و ارواحنا فداه) مسئلت میکنم. والسّلام علیکم و رحمه الله و برکاته  ...


جشن پیروزی انقلاب اسلامی ایران در شهاب‌الدین

....ان باعث شد تا با ایمان به خدا و شعار الله اکبر تاج و تخت ظالمان در هم کوبیده شود  ایشان به رشد سیاسی اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی ایران در حال حاضر پرداخت و همه مردم را به حضور آگاهانه در 7اسفند روز سرنوشت ساز و نیز راهپیمایی روز بیست و دوم بهمن فرا خواند  در ادامه ذاکر اهل بیت علیهم السلام به سرودن شعر حماسی و نیز دقایقی را به مدح حضرت زینب سلام الله علیه پرداخت و اشاره ای به صبر مادران شهدا و اقتدای آنان به حضرت زینب کبری الله علیه کردند  در ادامه از حضار پذیرایی بعمل آمد  و نیز آخرین برنامه مراسم نورافشانی در حیاط حسینیه شهاب الدین بود که در پی آن شعار الله اکبر بیاد آن شب ماندگار از لابه لای جمعیت بلند بود  یاد همه درگذشتگان و شهدای انقلاب و شهدای هشت سال دفاع مقدس و علما و م...


ورود ازادگان

....وان خود را، توفنده و مقاوم حفظ کنند و تقوا و مردانگی خود را مضاعف نمایند تا در بازگشت به میهن در صحنه های مختلف اجتماعی، سرمشق و نمونه ای باشند برای همگان تا در دوران سازندگی، ملت ما پر صلابت تر، مقاومتر، با دشمنان خود رو به رو شود و مشکلات و مصائب را با صبر و بردباری به منظور پیشرفت، ترقی و عظمت ایران اسلامی تحمل نماید. :( مقام معظم رهبری درباره آزادگان می فرمایند( ٤ یکی از چیزهایی که شما را، دل هایتان را زنده نگه می داشت، پرامید نگه می داشت، یاد آن ... » چهره و روحیه ی پر صلابت امام عزیزمان بود. آن بزرگوار هم خیلی به یاد اسرا بودند. حال پدری «. را که فرزندانش به این شکل از او دور شده باشند، راحت می شود فهمید مسأله اسارت طولانی این ملت به نوبه خود امتحان دیگری بود که ملت ما با موفقیت آن را به » انجام رسانده و اسرای ما همانند ملت ایران از خود آزاد مردی نشان دادند و سرانجام با موفقیت و سرافرازی به وطن بازگشتند... . ورود آزادگان سرافراز به ایران اسلامي ۲۶ مرداد ۱۳۶۹ 3 ... شما در دوران اسارت ، شرایط سختی را گذراندید ، اما در عین حال با حفظ دین و اعتقادات و دلبستگی خود به اسلام، امام و انقلاب موجب افتخار و آبرومندی ملت خود در برابر دشمن «. شدید ( تشکیل ستاد رسیدگی به امور آزادگان( ٥ ستاد رسیدگی به امور آزادگان در ٢٢ مرداد ١٣٦٩ ، بر اساس قانون حمایت از آزادگان مصوب ١٣٦٨ مجلس تشکیل شد ، و در نخستین گام با تبادل انبوه اسرا مواجه گردید و بر اساس /٩/١٣ همان قانون و با مساعدت و همراهی دیگر دستگاه ها ، مسئولیت این کار عظیم را به دوش گرفت و تبادل بیش از ٤٠٠٠٠ آزاده و به همین تعداد اسیر عراقی را انجام داد. این ستاد با الهام از رهنمودهای مقام معظم رهبری بیش از ٢٧٠ واحد ستادی در سراسر کشور تشیکل داد و ارائه خدمات به آزادگان سرافراز را در زمینه های گوناگون آغاز نمود و در زمینه اشتغال توانست نزدك به ٩٦ % ( بیش از ٣٦ هزار نفر) از آزادگان را در دستگاههای دولتی وغیر دولتی مشغول به کار کند. در زمینه تحصیل تا سال ١٣٧٥ ، بیش از ٥٣٠٠ نفر از آزادگان موفق به راهیابی و تحصیل در مؤسسات عالی کشور شدند که از این عده ٣٦٥ نفر در رشته پزشکی و دندانپزشکی و داروسازی و ٤٠٦ نفر دررشته های مهندسی و سایر رشته ها پذیرفته شده اند. ٧٤ منبع: سایت پایداري__...


سالروز تخريب بقيع

....استا از همین نمونه ها است، أساساً هم دفن شدن رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در داخل بیت و حجره خویش از نظر اجتماعی نه تنها یک مسأله تازه و بی سابقه نبوده، بلکه نسبت به شخصیت آن دو بزرگوار ،یک عمل عادی و طبیعی به حساب می آمد. جایگاه دعای رسول خدا در خانه عقیل گفته شد که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) در اوقات مختلف در کنار بقیع قرار می گرفت و در آنجا به مناجات می پرداخت وبراهل بقیع دعا واز خداوند متعال برای آنان استغفار و استرحام می نمود و گاهی نیمه های شب برای همین مقصود، رختخواب خویش را ترک و به سوی بقیع حرکت می نمود. در روایت است که:عن خالد بن عوسجه:«کنت أدعو لیلة الی دار عقیل بن أبی طالب الّتی تلی باب الدار فمرّ بی جعفر بن محمد (علیهماالسلام) یُریدُ العریض معه أهله فقال لی أَعَنْ أثر وقفت هاهنا؟ قلت :لا. قال:هذا موقف نبی الله ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ باللیل اذا جاء لیستغفرلأهل البقیع»( 15 ). خالد بن عوسجه می گوید :«شبی رو به سوی زاویه خانه عقیل که در جنب در این خانه قرارگرفته است،دعا می کردم جعفر بن محمد (علیهما السلام) که به همراه خانواده اش عازم عُریض بود، مرا در آن حال دید و پرسید آیا درباره این محل خبر و مطلب خاصی شنیده ای؟ گفتم:نه، فرمود:اینجا جایگاه دعای رسول خداست،شب هنگام که برای استغفار أهل بقیع می آمد در اینجا توقف می نمود.»   أخبار غیبی رسول خدا (صلی الله علیه وآله و سلم) با توجّه به آیه مبارکه: «وَمَا یَنطِقُ عَنِ الهَوَی إنْ هُوَ إِلاَّ وَحْیٌ یُوحَی»( 16 ) تمام فرمایشات و أعمال حضرت رسول ،مؤیّد به تأییدات الهی است و در این زمینه برای برپایی دین و برافراشته شدن پرچم حق و حقیقت از تمام امکانات موجود استفاده کرده اند چه با أعمال خارق العاده که قبل از بعثت بروز می دادند تا زمینه را برای پذیرش مردم آماده سازند که ازآن به «إرهاص» تعبیر می شود.( 17 ) و چه بعد از بعثت با بیان حقیقت که گاهی نیز با معجزه همراه بود حجّت را بر مردم تمام می فرمودند،همچنان که در ماجرای غدیر خم هنگام بازگشت ازحجة الوداع همه حُجّاج را دراین محل جمع کرده بعد از بجا آوردن نمازدر ضمن خطبه ای مهم فرمودند:«من کنت مولاه فعلیّ مولاه»( 18 ) و به این ترتیب مسأله جانشینی آقا علی (علیه السلام) راعلیرغم اینکه بارها در فرصتهای مناسب مطرح کرده بودند در آن جمع عظیم حُجّاج به زیباترین شکل بیان داشتند،و یا در هنگام نزول آیه تطهیر که دلیل عصمت أهل بیت بود علاوه بر بیان آن در موقع نزول ،حدود 9 ماه درأوقات نماز وقتی که مردم منتظر پیامبراکرم بودند تا ایشان تشریف بیاورند و نماز را اقامه فرمایند ایشان در جلوی در خانه آقا علی (علیه السلام) که به مسجد باز می شد می ایستادند و می فرمودند:«السلام علیکم و رحمه الله و برکاته أهل البیت انّما یُِرید الله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت ویطهرکم تطهیرا»( 19 ). البته موضوعات و حوادث مهم دیگر نیزکه جزء اصول اسلام نبوده است از چشمان تیز و حقیقت بین آن حضرت به دور نمانده و وقوع آنها را پیشاپیش به اطّلاع مسلمانان می رسانیدند که این نوع حوادث در اصطلاح محدّثین (ملاحم) و خبر دادن از این حوادث،أخبار غیبی و پیشگویی نامیده می شود،لازم به ذکر است که گاهی به خود این نوع أخبار« ملاحم» اطلاق می گردد.(20) فلذا می توان چنین استنباط و اظهار نظر کرد که حضورمستمرّ رسول خدا در مقابل در خانه عقیل بن أبی طالب از همان ملاحم و پیشگویی ها است که آن حضرت می خواسته عملاً اهمیّت این خانه را که در آینده نزدیک به آرامگاه چهار تن از أوصیای الهی و مدفن چهار تن از فرزندان و أهل بیت پیامبرمبدل خواهد گردید بیان کرد،که با گذشت روزگار دیدیم که این خانه به مسجد و زیارتگاه عمومی تبدیل شد بطوری که آقا امام صادق (علیه السلام) نه تنها در داخل محوّطه مسقف و در داخل خانه، بلکه در داخل حرم به خاک سپرده شد یعنی دیگر آن موقع این خانه به یک مسجد و زیارتگاه عمومی تبدیل شده بود ،بعدها برای این بارگاه ،گنبد وقبه ای ارزشمند ساخته شد که در طول قرون متمادی بارها تعمیر و اصلاحاتی در این حرم شریف انجام شد تا اینکه به دست مزدوران استعمار و شیاطین خبیث در هشتم شوال 1344ه.ق تخریب شد.(21)   منبع : تسنيم...


خطبه فدك

.... انصار- آیا نسبت به میراث پدرم مورد ظلم واقع شوم در حالى كه مرا مى‏بینید و سخن مرا مى‏شنوید، و داراى انجمن و اجتماعید، صداى دعوت مرا همگان شنیده و از حالم آگاهى دارید، و داراى نفرات و ذخیره‏اید، و داراى ابزار و قوه‏اید، نزد شما اسلحه و زره و سپر هست، صداى دعوت من به شما مى‏رسد ولى جواب نمى‏دهید، و ناله فریاد خواهیم را شنیده ولى به فریادم نمى‏رسید، در حالى كه به شجاعت معروف و به خیر و صلاح موصوف مى‏باشید، و شما برگزیدگانى بودید كه انتخاب شده، و منتخباتى كه براى ما اهل‏بیت برگزیده شدید! با عرب پیكار كرده و متحمّل رنج و شدتها شدید، و با امتها رزم نموده و با پهلوانان به نبرد برخاستید، همیشه فرمانده بوده و شما فرمانبردار، تا آسیاى اسلام به گردش افتاد، و پستان روزگار به شیر آمد، و نعره‏هاى شرك‏آمیز خاموش شده، و دیگ طمع و تهمت از جوش افتاد، و آتش كفر خاموش و دعوت نداى هرج و مرج آرام گرفت، و نظام دین كاملاً ردیف شد، پس چرا بعد از اقرارتان به ایمان حیران شده، و پس از آشكارى خود را مخفى گرداندید، و بعد از پیشقدمى عقب نشستید، و بعد ایمان، شرک آوردید. واى بر گروهى كه بعد از پیمان بستن آن را شكستند، و خواستند پیامبر را اخراج كنند، با آنكه آنان جنگ را آغاز نمودند، آیا از آنان هراس داریددر حالى كه خدا سزاوار است كه از او بهراسید، اگر مۆمنید. اَلا، وَ قَدْ أَرى اَنْ قَدْ اَخْلَدْتُمْ اِلَى الْخَفْضِ، وَ اَبْعَدْتُمْ مَنْ هُوَ اَحَقُّ بِالْبَسْطِ وَ الْقَبْضِ، وَ خَلَوْتُمْ بِالدَّعَةِ، وَ نَجَوْتُمْ بِالضّیقِ مِنَ السَّعَةِ، فَمَجَجْتُمْ ما وَعَبْتُمْ، وَ دَسَعْتُمُ الَّذى تَسَوَّغْتُمْ، فَاِنْ تَكْفُرُوا اَنْتُمْ وَ مَنْ فِی الْاَرْضِ جَمیعاً فَاِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ حَمیدٌ. اَلا، وَ قَدْ قُلْتُ ما قُلْتُ هذا عَلى مَعْرِفَةٍ مِنّی بِالْخِذْلَةِ الَّتی خامَرْتُكُمْ، وَ الْغَدْرَةِ الَّتِی اسْتَشْعَرَتْها قُلُوبُكُمْ، وَ لكِنَّها فَیْضَةُ النَّفْسِ، وَ نَفْثَةُ الْغَیْظِ، وَ حَوَزُ الْقَناةِ، وَ بَثَّةُ الصَّدْرِ، وَ تَقْدِمَةُ الْحُجَّةِ، فَدُونَكُمُوها فَاحْتَقِبُوها دَبِرَةَ الظَّهْرِ، نَقِبَةَ الْخُفِّ، باقِیَةَ الْعارِ، مَوْسُومَةً بِغَضَبِ الْجَبَّارِ وَ شَنارِ الْاَبَدِ، مَوْصُولَةً بِنارِ اللَّهِ الْمُوقَدَةِ الَّتی تَطَّلِعُ عَلَى الْاَفْئِدَةِ. فَبِعَیْنِ اللَّهِ ما تَفْعَلُونَ، وَ سَیَعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا اَىَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ، وَ اَنَا اِبْنَةُ نَذیرٍ لَكُمْ بَیْنَ یَدَىْ عَذابٌ شَدیدٌ، فَاعْمَلُوا اِنَّا عامِلُونَ، وَ انْتَظِرُوا اِنَّا مُنْتَظِرُونَ. آگاه باشید مى‏بینم كه به تن‏آسائى جاودانه دل داده، و كسى را كه سزاوار زمامدارى بود را دور ساخته‏اید، با راحت‏طلبى خلوت كرده، و از تنگناى زندگى به فراخناى آن رسیده‏اید، در اثر آن آنچه را حفظ كرده بودید را از دهان بیرون ریختید، و آنچه را فروبرده بودید را بازگرداندند، پس بدانید اگر شما و هركه در زمین است كافر شوید، خداى بزرگ از همگان بى‏نیاز و ستوده است. آگاه باشید آنچه گفتم با شناخت كاملم بود، به سستى پدید آمده در اخلاق شما، و بى‏وفائى و نیرنگ ایجاد شده در قلوب شما، و لیكن اینها جوشش دل اندوهگین، و بیرون ریختن خشم و غضب است، و آنچه قابل تحمّلم نیست، و جوشش سینه‏ام و بیان دلیل و برهان، پس خلافت را بگیرید، ولى بدانید كه پشت این شتر خلافت زخم است، و پاى آن سوراخ و تاول‏دار، عار و ننگش باقى و نشان از غضب خدا و ننگ ابدى دارد، و به آتش شعله‏ور خدا كه بر قلبها احاطه مى‏یابد متصل است. آنچه مى‏كنید در برابر چشم بیناى خداوند قرار داشته، و آنانكه ستم كردند به زودى مى‏دانند كه به كدام بازگشتگاهى بازخواهند گشت، و من دختر كسى هستم كه شما را از عذاب دردناك الهى كه در پیش دارید خبر داد، پس هرچه خواهید بكنید و ما هم كار خود را مى‏كنیم، و شما منتظر بمانید و ما هم در انتظار بسر مى‏بریم.  و خداوند در سهمیه‏هائى كه مقرر كرد، و مقادیرى كه در ارث تعیین فرمود، و بهره‏هائى كه براى مردان و زنان قرار داد، توضیحات كافى داده، كه بهانه‏هاى اهل باطل، و گمانها و شبهات را تا روز قیامت زائل فرموده است، نه چنین است، بلكه هواهاى نفسانى شما راهى را پیش پایتان قرار داده، فأجابها أبوبكر عبداللَّه بن عثمان، و قال: آنگاه ابوبكر پاسخ داد:   یا بِنْتَ رَسُولِ‏اللَّهِ! لَقَدْ كانَ اَبُوكِ بِالْمُۆمِنینَ عَطُوفاً كَریماً، رَۆُوفاً رَحیماً، وَ عَلَى الْكافِرینَ عَذاباً اَلیماً وَ عِقاباً عَظیماً، اِنْ عَزَوْناهُ وَجَدْناهُ اَباكِ دُونَ النِّساءِ، وَ اَخا اِلْفِكِ دُونَ الْاَخِلاَّءِ، اثَرَهُ عَلى كُلِّ حَمیمٍ وَ ساعَدَهُ فی كُلِّ اَمْرٍ جَسیمِ، لا یُحِبُّكُمْ اِلاَّ سَعیدٌ، وَ لا یُبْغِضُكُمْ اِلاَّ شَقِیٌّ بَعیدٌ. فَاَنْتُمْ عِتْرَةُ رَسُولِ‏اللَّهِ الطَّیِّبُونَ، الْخِیَرَةُ الْمُنْتَجَبُونَ، عَلَى الْخَیْرِ اَدِلَّتُنا وَ اِلَى الْجَنَّةِ مَسالِكُنا، وَ اَنْتِ یا خِیَرَةَ النِّساءِ وَ ابْنَةَ خَیْرِ الْاَنْبِیاءِ، صادِقَةٌ فی قَوْلِكِ، سابِقَةٌ فی وُفُورِ عَقْلِكِ، غَیْرَ مَرْدُودَةٍ عَنْ حَقِّكِ، وَ لا مَصْدُودَةٍ عَنْ صِدْقِكِ. وَ اللَّهِ ما عَدَوْتُ رَأْىَ رَسُولِ‏اللَّهِ، وَ لا عَمِلْتُ اِلاَّ بِاِذْنِهِ، وَ الرَّائِدُ لا یَكْذِبُ اَهْلَهُ، وَ اِنّی اُشْهِدُ اللَّهَ وَ كَفى بِهِ شَهیداً، اَنّی سَمِعْتُ رَسُولَ‏اللَّهِ یَقُولُ: «نَحْنُ مَعاشِرَ الْاَنْبِیاءِ لا نُوَرِّثُ ذَهَباً وَ لا فِضَّةًّ، وَ لا داراً وَ لا عِقاراً، وَ اِنَّما نُوَرِّثُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ الْعِلْمَ وَ النُّبُوَّةَ، وَ ما كانَ لَنا مِنْ طُعْمَةٍ فَلِوَلِیِّ الْاَمْرِ بَعْدَنا اَنْ یَحْكُمَ فیهِ بِحُكْمِهِ». وَ قَدْ جَعَلْنا ما حاوَلْتِهِ فِی الْكِراعِ وَ السِّلاحِ، یُقاتِلُ بِهَا الْمُسْلِمُونَ وَ یُجاهِدُونَ الْكُفَّارَ، وَ یُجالِدُونَ الْمَرَدَةَ الْفُجَّارَ، وَ ذلِكَ بِاِجْماعِ الْمُسْلِمینَ، لَمْ اَنْفَرِدْ بِهِ وَحْدى،وَ لَمْ اَسْتَبِدْ بِما كانَ الرَّأْىُ عِنْدى، وَ هذِهِ حالی وَ مالی، هِیَ لَكِ وَ بَیْنَ یَدَیْكِ، لا تَزْوى عَنْكِ وَ لا نَدَّخِرُ دُونَكِ، وَ اَنَّكِ، وَ اَنْتِ سَیِّدَةُ اُمَّةِ اَبیكِ وَ الشَّجَرَةُ الطَّیِّبَةُ لِبَنیكِ، لا یُدْفَعُ مالَكِ مِنْ فَضْلِكِ، وَ لا یُوضَعُ فی فَرْعِكِ وَ اَصْلِكِ، حُكْمُكِ نافِذٌ فیما مَلَّكَتْ یَداىَ، فَهَلْ تَرَیِنَّ اَنْ اُخالِفَ فی ذاكَ اَباكِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ وَ سَلَّمَ).  اى دختر رسول خدا! پدر تو بر مۆمنین مهربان و بزرگوار و رئوف و رحیم، و بر كافران عذاب دردناك و عقاب بزرگ بود، اگر به نسب او بنگریم وى در میان زنانمان پدر تو، و در میان دوستان برادر شوهر توست، كه وى را بر هر دوستى برترى داد، و او نیز در هر كار بزرگى پیامبر را یارى نمود، جز سعادتمندان شما را دوست نمى‏دارند، و تنها بدكاران شما را دشمن مى‏شمرند. پس شما خاندان پیامبر، پاكان برگزیدگان جهان بوده، و ما را به خیر راهنما، و بسوى بهشت رهنمون بودید، و تو اى برترین زنان و دختر برترین پیامبران، در گفتارت صادق، در عقل فراوان پیشقدم بوده، و هرگز از حقت بازداشته نخواهى شد و از گفتار صادقت مانعى ایجاد نخواهد گردید. و بخدا سوگند از رأى پیامبر قدمى فراتر نگذارده، و جز با اجازه او اقدام نكرده‏ام، و پیشرو قوم به آنان دروغ نمى‏گوید، و خدا را گواه مى‏گیرم كه بهترین گواه است، از پیامبر شنیدم كه فرمود: «ما گروه پیامبران دینار و درهم و خانه و مزرعه به ارث نمى‏گذاریم، و تنها كتاب و حكمت و علم و نبوت را به ارث مى‏نهیم، و آنچه از ما باقى مى‏ماند در اختیار ولىّ امر بعد از ماست، كه هر حكمى كه بخواهد در آن بنماید.»  و ما آنچه را كه مى‏خواهى در راه خرید اسب و اسلحه قرار دادیم، تا مسلمانان با آن كارزار كرده و با كفّار جهاد نموده و با سركشان بدكار جدال كنند، و این تصمیم به اتفاق تمام مسلمانان بود، و تنها دست به این كار نزدم، و در رأى و نظرم مستبدّانه عمل ننمودم، و این حال من و این اموال من است كه براى تو و در اختیار توست، و از تو دریغ نمى‏شود و براى فرد دیگرى ذخیره نشده، توئى سرور بانوان امّت پدرت، و درخت بارور و پاك براى فرزندانت، فضائلت انكار نشده، و از شاخه و ساقه‏ات فرونهاده نمى‏گردد، حُكمت در آنچه من مالك آن هستم نافذ است، آیا مى‏پسندى كه در این زمینه مخالف سخن پدرت عمل كنم؟ فقالت: سُبْحانَ‏اللَّهِ، ما كانَ اَبی رَسُولُ‏اللَّهِ عَنْ كِتابِ اللَّهِ صادِفاً، وَ لا لِاَحْكامِهِ مُخالِفاً، بَلْ كانَ یَتْبَعُ اَثَرَهُ، وَ یَقْفُو سُوَرَهُ، اَفَتَجْمَعُونَ اِلَى الْغَدْرِ اِعْتِلالاً عَلَیْهِ بِالزُّورِ، وَ هذا بَعْدَ وَفاتِهِ شَبیهٌ بِما بُغِیَ لَهُ مِنَ الْغَوائِلِ فی حَیاتِهِ، هذا كِتابُ اللَّهِ حُكْماً عَدْلاً وَ ناطِقاً فَصْلاً، یَقُولُ: «یَرِثُنی وَ یَرِثُ مِنْ الِ‏یَعْقُوبَ»، وَ یَقُولُ: «وَ وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُدَ». بَیَّنَ عَزَّ وَ جَلَّ فیما وَزَّعَ مِنَ الْاَقْساطِ، وَ شَرَعَ مِنَ الْفَرائِضِ وَالْمیراثِ، وَ اَباحَ مِنْ حَظِّ الذَّكَرانِ وَ الْاِناثِ، ما اَزاحَ بِهِ عِلَّةَ الْمُبْطِلینَ وَ اَزالَ التَّظَنّی وَ الشُّبَهاتِ فِی الْغابِرینَ، كَلاَّ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ اَنْفُسُكُمْ اَمْراً، فَصَبْرٌ جَمیلٌ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ عَلى ما تَصِفُونَ. حضرت فاطمه علیهاالسلام فرمود: پاك و منزه است خداوند، پدرم پیامبر، از كتاب خدا روى‏گردان و با احكامش مخالف نبود، بلكه پیرو آن بود و به آیات آن عمل مى‏نمود، آیا مى‏خواهید علاوه بر نیرنگ و مكر به زور او را متهم نمائید، و این كار بعد از رحلت او شبیه است به دامهائى كه در زمان حیاتش برایش گسترده شد، این كتاب خداست كه حاكمى است عادل، و ناطقى است كه بین حق و باطل جدائى مى‏اندازد، و مى‏فرماید:- زكریا گفت: خدایا فرزندى به من بده كه- «از من و خاندان یعقوب ارث ببرد»، و مى‏فرماید: «سلیمان از داود ارث برد».  و خداوند در سهمیه‏هائى كه مقرر كرد، و مقادیرى كه در ارث تعیین فرمود، و بهره‏هائى كه براى مردان و زنان قرار داد، توضیحات كافى داده، كه بهانه‏هاى اهل باطل، و گمانها و شبهات را تا روز قیامت زائل فرموده است، نه چنین است، بلكه هواهاى نفسانى شما راهى را پیش پایتان قرار داده، و جز صبر زیبا چاره‏اى ندارم، و خداوند در آنچه مى‏كنید یاور ماست. ما تو را از دست دادیم مانند سرزمینى كه از باران محروم گردد، و قوم تو متفرّق شدند، بیا بنگر كه چگونه از راه منحرف گردیدند. هر خاندانى كه نزد خدا منزلت و مقامى داشت نزد بیگانگان نیز محترم بود، غیر از ما. مردانى چند از امت تو همین كه رفتى، و پرده خاك میان ما و تو حائل شد، اسرار سینه‏ها را آشكار كردند. فقال أبوبكر: صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَتْ اِبْنَتُهُ، مَعْدِنُ الْحِكْمَةِ، وَ مَوْطِنُ الْهُدى وَ الرَّحْمَةِ، وَ رُكْنُ الدّینِ، وَ عَیْنُ الْحُجَّةِ، لا اَبْعَدُ صَوابَكِ وَ لا اُنْكِرُ خِطابَكِ، هۆُلاءِ الْمُسْلِمُونَ بَیْنی وَ بَیْنَكِ قَلَّدُونی ما تَقَلَّدْتُ، وَ بِاتِّفاقٍ مِنْهُمْ اَخَذْتُ ما اَخَذْتُ، غَیْرَ مَكابِرٍ وَ لا مُسْتَبِدٍّ وَ لا مُسْتَأْثِرٍ، وَ هُمْ بِذلِكَ شُهُودٌ. ابوبكر گفت: خدا و پیامبرش راست گفته، و دختر او نیز، كه معدن حكمت و جایگاه هدایت و رحمت، و ركن دین و سرچشمه حجت و دلیل مى‏باشد و راست مى‏گوید، سخن حقّت را دور نیفكنده و گفتارت را انكار نمى‏كنم، این مسلمانان بین من و تو حاكم هستند، و آنان این حكومت را بمن سپردند، و به تصمیم آنها این منصب را پذیرفتم، نه متكبّر بوده و نه مستبدّ به رأى هستم، و نه چیزى را براى خود برداشته‏ام، و اینان همگى گواه و شاهدند. فالتفت فاطمة علیهاالسلام الى النساء، و قالت: مَعاشِرَ الْمُسْلِمینَ الْمُسْرِعَةِ اِلى قیلِ الْباطِلِ، الْمُغْضِیَةِ عَلَى الْفِعْلِ الْقَبیحِ الْخاسِرِ، اَفَلا تَتَدَبَّرُونَ الْقُرْانَ اَمْ‏عَلی قُلُوبٍ اَقْفالُها، كَلاَّ بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِكُمْ ما اَسَأْتُمْ مِنْ اَعْمالِكُمْ، فَاَخَذَ بِسَمْعِكُمْ وَ اَبْصارِكُمْ، وَ لَبِئْسَ ما تَأَوَّلْتُمْ، وَ ساءَ ما بِهِ اَشَرْتُمْ، وَ شَرَّ ما مِنْهُ اِعْتَضْتُمْ، لَتَجِدَنَّ وَ اللَّهِ مَحْمِلَهُ ثَقیلاً، وَ غِبَّهُ وَ بیلاً، اِذا كُشِفَ لَكُمُ الْغِطاءُ، وَ بانَ ما وَرائَهُ الضَّرَّاءُ، وَ بَدا لَكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَحْتَسِبُونَ، وَ خَسِرَ هُنالِكَ الْمُبْطِلُونَ. آنگاه حضرت فاطمه علیهاالسلام رو به مردم كرده و فرمود: اى مسلمانان! كه براى شنیدن حرفهاى بیهوده شتابان بوده، و كردار زشت را نادیده میگیرید، آیا در قرآن نمى‏اندیشید، یا بر دلها مهر زده شده است، نه چنین است بلكه اعمال زشتتان بر دلهایتان تیرگى آورده، و گوشها و چشمانتان را فراگرفته، و بسیار بد آیات قرآن را تأویل كرده، و بد راهى را به او نشان داده، و با بدچیزى معاوضه نمودید، بخدا سوگند تحمّل این بار برایتان سنگین، و عاقبتش پر از وزر و وبال است، آنگاه كه پرده‏ها كنار رود و زیانهاى آن روشن گردد، و آنچه را كه حساب نمى‏كردید و براى شما آشكار گردد، آنجاست كه اهل باطل زیانكار گردند. ثم عطفت على قبر النبیّ صلى اللَّه علیه و آله، و قالت: قَدْ كانَ بَعْدَكَ اَنْباءٌ وَهَنْبَثَةٌ - لَوْ كُنْتَ شاهِدَها لَمْ تَكْثِرِ الْخُطَبُ اِنَّا فَقَدْ ناكَ فَقْدَ الْاَرْضِ وابِلَها - وَ اخْتَلَّ قَوْمُكَ فَاشْهَدْهُمْ وَ لا تَغِبُ وَ كُلُّ اَهْلٍ لَهُ قُرْبی وَ مَنْزِلَةٌ - عِنْدَ الْاِلهِ عَلَی الْاَدْنَیْنِ مُقْتَرِبُ اَبْدَتْ رِجالٌ لَنا نَجْوى صُدُورِهِمُ - لمَّا مَضَیْتَ وَ حالَتْ دُونَكَ التُّرَبُ تَجَهَّمَتْنا رِجالٌ وَ اسْتُخِفَّ بِنا - لَمَّا فُقِدْتَ وَ كُلُّ الْاِرْثِ مُغْتَصَبُ وَ كُنْتَ بَدْراً وَ نُوراً یُسْتَضاءُ بِهِ- عَلَیْكَ تُنْزِلُ مِنْ ذِى‏الْعِزَّةِ الْكُتُبُ وَ كانَ جِبْریلُ بِالْایاتِ یُۆْنِسُنا- فَقَدْ فُقِدْتَ وَ كُلُّ الْخَیْرِ مُحْتَجَبُ فَلَیْتَ قَبْلَكَ كانَ الْمَوْتُ صادِفُنا- لَمَّا مَضَیْتَ وَ حالَتْ دُونَكَ الْكُتُبُ سپس آن حضرت رو به سوى قبر پیامبر كرد و فرمود: بعد از تو خبرها و مسائلى پیش آمد، كه اگر بودى آنچنان بزرگ جلوه نمى‏كرد. ما تو را از دست دادیم مانند سرزمینى كه از باران محروم گردد، و قوم تو متفرّق شدند، بیا بنگر كه چگونه از راه منحرف گردیدند. هر خاندانى كه نزد خدا منزلت و مقامى داشت نزد بیگانگان نیز محترم بود، غیر از ما. مردانى چند از امت تو همین كه رفتى، و پرده خاك میان ما و تو حائل شد، اسرار سینه‏ها را آشكار كردند. بعد از تو مردانى دیگر از ما روى برگردانده و خفیفمان نمودند، و میراثمان دزدیده شد. تو ماه شب چهارده و چراغ نوربخشى بودى، كه از جانب خداوند بر تو كتابها نازل مى‏گردید. جبرئیل با آیات الهى مونس ما بود، و بعد از تو تمام خیرها پوشیده شد. اى كاش پیش از تو مرده بودیم، آنگاه كه رفتى و خاك ترا در زیر خود پنهان كرد. ثم انكفأت علیهاالسلام و امیرالمۆمنین علیه‏السلام یتوقّع رجوعها الیه و یتطلّع طلوعها علیه، فلمّا استقرّت بها الدار، قالت لامیرالمۆمنین علیهماالسلام:  آنگاه حضرت فاطمه علیهاالسلام به خانه بازگشت و حضرت على علیه‏السلام در انتظار او بسر برده و منتظر طلوع آفتاب جمالش بود، وقتى در خانه آرام گرفت به حضرت على علیه‏السلام فرمود: یَابْنَ اَبی‏طالِبٍ! اِشْتَمَلْتَ شِمْلَةَ الْجَنینِ، وَ قَعَدْتَ حُجْرَةَ الظَّنینِ، نَقَضْتَ قادِمَةَ الْاَجْدَلِ، فَخانَكَ ریشُ الْاَعْزَلِ. هذا اِبْنُ اَبی‏قُحافَةَ یَبْتَزُّنی نِحْلَةَ اَبی وَ بُلْغَةَ ابْنَىَّ! لَقَدْ اَجْهَرَ فی خِصامی وَ اَلْفَیْتُهُ اَلَدَّ فی كَلامی حَتَّى حَبَسَتْنی قیلَةُ نَصْرَها وَ الْمُهاجِرَةُ وَصْلَها، وَ غَضَّتِ الْجَماعَةُ دُونی طَرْفَها، فَلا دافِعَ وَ لا مانِعَ، خَرَجْتُ كاظِمَةً، وَ عُدْتُ راغِمَةً. اَضْرَعْتَ خَدَّكَ یَوْمَ اَضَعْتَ حَدَّكَ، اِفْتَرَسْتَ الذِّئابَ وَ افْتَرَشت التُّرابَ، ما كَفَفْتَ قائِلاً وَ لا اَغْنَیْتَ باطلاً وَ لا خِیارَ لی، لَیْتَنی مِتُّ قَبْلَ هَنیئَتی وَ دُونَ ذَلَّتی، عَذیرِىَ اللَّهُ مِنْكَ عادِیاً وَ مِنْكَ حامِیاً. وَیْلاىَ فی كُلِّ شارِقٍ، وَیْلاىَ فی كُلِّ غارِبٍ، ماتَ الْعَمَدُ وَ وَهَنَ الْعَضُدُ، شَكْواىَ اِلى اَبی وَ عَدْواىَ اِلى رَبّی، اَللَّهُمَّ اِنَّكَ اَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ حَوْلاً، وَ اَشَدُّ بَأْساً وَ تَنْكیلاً. اى پسر ابوطالب! همانند جنین در شكم مادر پرده‏نشین شده، و در خانه اتهام به زمین نشسته‏اى، شاه‏پرهاى شاهین را شكسته، و حال آنكه پرهاى كوچك هم در پرواز به تو خیانت خواهد كرد. این پسر ابى‏قحافه است كه هدیه پدرم و مایه زندگى دو پسرم را از من گرفته است، با كمال وضوح با من دشمنى كرد، و من او را در سخن گفتن با خود بسیار لجوج و كینه‏توز دیدم، تا آنكه انصار حمایتشان را از من باز داشته، و مهاجران یاریشان را از من دریغ نمودند، و مردم از یاریم چشم‏پوشى كردند، نه مدافعى دارم و نه كسى كه مانع از كردار آنان گردد، در حالى كه خشمم را فروبرده بودم از خانه خارج شدم و بدون نتیجه بازگشتم. آنروز كه شمشیرت را بر زمین نهادى همان روز خویشتن را خانه‏نشین نمودى، تو شیرمردى بودى كه گرگان را مى‏كشتى، و امروز بر روى زمین آرمیده‏اى، گوینده‏اى را از من دفع نكرده، و باطلى را از من دور نمى‏گردانى، و من از خود اختیارى ندارم، اى كاش قبل از این كار و قبل از اینكه این چنین خوار شوم مرده بودم، از اینكه اینگونه سخن مى‏گویم خداوندا عذر مى‏خواهم، و یارى و كمك از جانب توست. از این پس واى بر من در هر صبح و شام، پناهم از دنیا رفت، و بازویم سست شد، شكایتم بسوى پدرم بوده و از خدا یارى مى‏خواهم، پروردگارا نیرو و توانت از آنان بیشتر، و عذاب و عقابت دردناكتر است. فقال امیرالمۆمنین علیه‏السلام: لا وَیْلَ لَكِ، بَلِ الْوَیْلُ لِشانِئِكِ، نَهْنِهْنی عَنْ وُجْدِكِ، یا اِبْنَةَ الصَّفْوَةِ وَ بَقِیَّةَ النُّبُوَّةِ، فَما وَنَیْتُ عَنْ دینی، وَ لا اَخْطَأْتُ مَقْدُورى، فَاِنْ كُنْتِ تُریدینَ الْبُلْغَةَ فَرِزْقُكِ مَضْمُونٌ، وَ كَفیلُكِ مَأْمُونٌ، وَ ما اُعِدَّ لَكِ اَفْضَلُ مِمَّا قُطِعَ عَنْكِ، فَاحْتَسِبِی اللَّهَ. حضرت على علیه‏السلام فرمود: شایسته تو نیست كه واى بر من بگوئى، بلكه سزاوار دشمن ستمگر توست، اى دختر برگزیده خدا و اى باقیمانده نبوت، از اندوه و غضب دست بردار، من در دینم سست نشده و از آنچه در حدّ توانم است مضائقه نمى‏كنم، اگر تو براى گذران روزیت ناراحتى، بدانكه روزى تو نزد خدا ضمانت شده و كفیل تو امین است، و آنچه برایت آماده شده از آنچه از تو گرفته شده بهتر است، پس براى خدا صبر كن. فقالت: حَسْبِیَ اللَّهُ، و أمسكت. حضرت فاطمه علیهاالسلام فرمود: خدا مرا كافى است، آنگاه ساكت شد.    ...


سیزده بدر، روز آشتی با طبیعت

....فت های فوق العاده امروزی شان مدیون محیط زیست اند و چه بسا كه با بحث های فلسفی، چه با بحث های پزشكی، زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی این وابستگی به محیط زیست فزون تر نیز می شود. شاید بتوان گفت كه حفظ محیط زیست، ضروری ترین وظیفه انسان هاست چراكه به اندازه زندگی انسان ها اهمیت دارد. اما صحبت از محیط زیست در بسیاری موارد دردناك است، از این بابت كه انسان ها چه فجایعی بر سر این موجود ناتوان آورده اند. موجود ناتوان نامیدن محیط زیست، شاید علمی و مناسب نباشد اما واقعیت این است كه طی سال ها، محیط زیست با بیرحمی و شقاوت كامل مورد ظلم قرار گرفته و نتوانسته چنان كه باید از خود محافظت كند. اندیشه ورزی در زندگی و نه تنها زندگی كردن و لذت بردن، اگر محور قرار گیرد، حفظ محیط زیست در عالی ترین جایگاه اندیشه انسانی قرار می گیرد. عدم توجه به ارزش‌ های زیست محیطی و تنوع زیستی، افزایش جمعیت و پیامدهای شهرنشینی و صنعتی شدن بدون برنامه، مصرف بیش از حد مواد شیمیایی، ضعف قوانین و عدم هماهنگی و نظارت كافی در مدیریت و بهره برداری خارج از ضوابط زیست محیطی از جمله تهدیدهای مهم تنوع زیستی در جهان است كه ایران نیز از آن جدا نیست. براساس آخرین تحقیق سازمان ملل كه در قالب گزارشی با عنوان زیست محیط ها، رفاه انسان‌ها و ایجاد تنوع زیستی منتشر شده است، صدمه‌ ای كه انسان ها در 50 سال گذشته بر تنوع منابع بیولوژیك جهان وارد كرده‌اند، از هر زمان دیگری در طول تاریخ بیشتر بوده است. اگر این روند متوقف نشود، انسان‌ها منافع اساسی را در جهان از دست خواهند داد. گره زدن سبزه به نیت باز شدن گره دشواری ‌ها و برآورده شدن آرزوها، از دیگر رسوم این روز است. در حال حاضر می‌ توان این منافع را به خدمات زیست محیطی تعبیر نمود به طوری كه هر انسانی برای برخورداری از زندگی ایمن، به طبیعت وابسته است. در حدود 3/5 میلیارد نفر در سراسر جهان برای گذران زندگی و تامین غذا به دریاها، اقیانوس‌ها و طبیعت اطراف خود وابسته‌ اند و در حالی كه به دلیل تغییرات اعمال شده از سوی بشر طی سال های اخیر، در برخی از مناطق میزان ذخایر آبزیان تا 9 درصد نیز كاهش یافته است، هنوز حدود 70 درصد جمعیت جهان از منابع بیولوژیك سنتی حاصل از طبیعت استفاده می ‌كنند كه این نشانگر اهمیت چرخه ‌های طبیعی در زندگی انسان‌ های قرن 21 است. به اعتقاد وحید اسلام زاده كارشناس مسایل زیست محیطی و استاد دانشگاه، چهار عامل احساس مسوولیت، قانون مدون علم، آموزش و اعتقاد به ضرورت حفظ محیط زیست برای حفظ منافع ملی و آیندگان می ‌توانند در حفظ محیط زیست موثر واقع شوند. وی گفت: برای حفظ محیط زیست در درجه اول باید اندیشید كه محیط پیرامون ما از چه ساخته شده است؟ چه كاركردها ی درونی و بیرونی دارد؟ علت وجودی آن چیست؟ چرا محیط زیست به انسان آرامش می دهد؟ چرا تنوع زیست محیطی داریم؟ چگونه با محیط زیست رفتار كنیم كه عواید آن نصیب ما شود؟ این كارشناس محیط زیست به نقش فرهنگ ‌سازی در جامعه برای حفظ محیط زیست اشاره كرد و گفت: فرهنگ محیط زیست یعنی نحوه برخورد انسان‌ها با محیط زیست. انسان‌ها با محیط زیست در تعامل هستند، هم انسان‌ها بر محیط زیست تاثیر می‌ گذارند و هم محیط  زیست بر انسان ها. اما مشكل اساسی در این است كه محیط زیست یك طرفه تنها بخشنده است و انسان یك طرفه تنها آسیب رسان و مضر. فرهنگ محیط زیست می‌ خواهد بگوید كه تعادل باید در رفتار دو طرف حفظ شود یعنی اگر منفعتی و سودی هست هر دو طرف باید از آن بهره مند شوند. انسان نباید خودخواهانه، هر جور كه دوست دارد با محیط زیست رفتار كند بلكه باید محیط زیست خود را بشناسد و رفتار خود را متناسب با آن هماهنگ كند. پس بیایید با هم از این روز لذت ببریم، بدون این که آسیبی به این نعمت بزرگ الهی وارد نماییم. ایرنا برگرفته از س...


مختصري درباره شهاب الدين

.... را بداند. زمانی که بشر قدمهای تمدن را یکی پس از دیگری برداشت از زندگی کردن بر روی درختان به غار پناه برد،زندگی اجتماعی را آموخت گام تازه ای در جهت تکامل و تمدن نوین و تازه برداشت. ساختن خانه،کاشانه ،سر پناه از موجودات دیگر آموخت که بصورت اجتماعی زندگی نماید. از زمانی که شروع به ساختن خانه،کاشانه کردند همیشه در کنار رود خانه،نهرها ،جویبارها و چشمه ها ساخت و ساز را بنا نمودند چون می دانستند وابستگی انسان به آب مسئله مرگ وزندگی است. شاید بدون غذا بتوان مقاومت کرد،ولی آب هرگز. تمامی این شهرهای که در جای جای کشورهای دنیای امروز با آسمان خراشها و برجهای بلند می بینیم روزگاری بصورت روستا و دهکده و جایگاه قبیلۀ کوچک و اندک بوده که به شکل مدرن امروزی در آمده. کمتر روستایی مثل شهاب الدین بوده که بیشترین چشمه وآبراه و جوی آب را نگهداری می کرد؛تا آن اندازه ای ما بیاد داریم در حدود چهاریا پنج چشمه را امروز می توان در این دهکده ما دید که با همۀ طراوت و شادابی خودش زیبایی خاصی به این محل ما می داد. آب چشمه که در اختیار مردمان محل در اختیار احشام و گاوها و گوسفندان ودر آخر بسوی مزارع و دشتهای ما روان بودند،متاسفانه امروزه دیگر هرگز نمی توان آن صفا و لذت چند دهۀ پیش را در محل یافت همۀچشمه ها تخریب و نابود شدند و تبدیل به فاضلاب زباله دانی گشتند. روستایی که آب آن زبانزد همۀ روستاهای مجاور بوده همه و همه در خط نابودی و تخریب قرار گرفتند . در شهاب الدین تپه ای در قسمت جنوبی که اطراف آن خانه و ساختمان وجود دارد مکان اجداد و نیاکان ما بودند؛در قسمت شمالی محل هم یک تپۀ دیگری قرار دارد تپۀ شمالی محل زندگی و زیستن نبود بلکه قراولان و نظامی های آن عصر بود چون در قسمت سطح صاف این تپه وسعت ساخت و ساز چند خانه را ندارد هر چند که به مرور زمان بر اثر فرسایش و کشاورزی شخم عمیق از ارتفاع آن چندین متر کاسته شده. تا امروز اینگونه به چشم می توان دید ولی در گذشته یقینا بصورت مخروط کامل بوده،تا به منطقه مشروف باشد دفاع از آن راحت باشد.در اینگونه تپه ها بعضی زندانی ها و تبعیدی ها را هم نگهداری می کردند وزی بوده که در آن سلاح های نظامی آن عصر هم نگهداری می شد و دیگری معروف به خرگوش تپه بود. ولی تپۀ وسط محل که مکان زندگی و زیستن خیلی مهمتر بوده چون در این مکان فرزندان یکی از پادشاهان محلی زندگی می کرد،پادشاهانی که در دشت فریم اصفهبدان مازنی زندگی می کردند به خاطر جمع آوری مالیات و مطلع بودن از وضع و حال و اخبار زندگی مردم از کشاورزی و دامداری و در این محل مقر یک حکومت محلی بوده که به خاطر دعوی و شکایت ودرگیری بین چند نفر دستور و فرمان صادر می شد،و نیروهای نظامی و سپاهی آن زمان که در اختیار داشتند متهم را محکوم می کردندو در تپۀ شمالی نگهداری    می کردند. در این تپه ها تمام حرکات و رفت و آمد و و کشورهای بیگانه را زیر نظر داشتند.تا در موقع لشکر کشی و حمله، خبر با وسایل آن روز هر چه زودتر  به گوش اصفهبدان مازنی (فرخان)،(خورشید) برسد تا در فکر دفاع از کشور خود باشد. در تپۀ وسط محل یک راه فراری هم داشت که متاسفانه بر اثر ندامتکاری عده ای کاملا تخریب شده و راه ورودی آن بسته گردیده و هرگز هم دیگر نمی توان آنرا بازگشایی کرد.دور تا دور این تپه نسبت به زمینهای مجاور چند متر بالاتر از سطح آنها بوده در قسمت جنوب این تپه مردابی بوده که هم محل پرورش حیوانات آبزی مثل ماهی وپرنده هایی مثل اردک و غاز و هم خندقی بوده تا از ورود بیگانگان به بالای تپه جلوگیری کند،در قسمت شمال هم خندقی بوده که بصورت چشمه استفاده می شده  در همان قسمت شمال چشمۀ آبی بوده که بصورت استخری بزرگ پهن و عمیق در فصل تابستان در آن شنا می کردند؛ دور تا دور آنرا درختان بومی گرفته بود وسعت و گودی آن استخر بحدی بوده که بیشتر ریشسفیدان و بزرگان محل بخوبی یاد دارند که این استخر در فصل تابستان و گرما محل تفریح و شنای مردم محل محصوب می شد آنچه بیاد داریم در هیچ روستایی آب چشمه ای به این گوارایی و خنکی نبوده.ولی امروزه متاسفانه بجز فاضلابی بیش نیست آنهم در خط نابودی کامل قرار گرفته که روزگاری در همین استخر صید ماهی می کردند. حاکمی که در این مناطق برای حکومت می آمدند از طرف پادشاهان محلی انتخاب می شدند،و قدرت پادشاهان آن زمان هم در دشت زیبای فریم بوده که اصفهبدان مازنی کاخها و قصرهای مجلل و باشکوهی را در آن مکان بنا نهادند و در خدمت حکومت مرکزی بودند. همانگونه که در جنگ اسپارت تا قبل از آنکه مردان طبری وارد کارزار شوند سپاه پارس کاملا در حال شکست و فروپاشی قرار گرفته بود که خشایار شاه فرمان حمله مردان طبری را صادر کرد که جنگ را بعد چند لحظه بنفع سپاه پارس تمام کردند و بقیۀ ماجرا.  اصفهبدان مازنی در تمامی سر حدّات مازندران نگهبانی داشتند تا از ورود دشمنان با خبر و در مقابل آنها مقابله نمایند هر چند موانع طبیعی مازندران خود سدی در مقابل دشمنان خارجی بود مازندران به خاطر همین موانع طبیعی خیلی دیرتر نسبت به خاک جنوب غرب و شرق سقوط کرد و همین امر باعث می شد پای بیگانگان کمتر به مازندران باز شود و مازندران به خاطر نعمت و فراوانی مواد غذایی، کمتر در مرض خط و سقوط گرسنگی قرار گرفت از موضوع بحث خودمان زیاد فاصله گرفتیم. همانگونه که گفتیم در قسمت جنوبی  تپه ای که در محل می باشد مردابی بوده به طول تقریبی یکصدو پنجاه متر و عرض تقریبی هفتاد متر این مرداب چگونه و با چه آبی پر می شد،همه می دانند که این تپه ها همه و همه بوسیلۀ وسایل آنروزی با دست خود مردم ساخته شده و در آن زمان به بیشترین موضوعی که فکر می کردند موضوع امنیت این تپه ها بوده چون بدون شک تمام این تپه ها نمی تواند خاک باشد،اگر قلعه قراوالی بوده حتمــا راههای ورود برای نگهداری وسایل نظامی مثل زاغه امروزی دارای ساختمان و زندان و محل نگهداری بسیاری اسباب و آلات حرب آن زمان بوده و در تپه هایی که محل زندگی و زیستن جمعی از افراد و نگهبانی دادن از والیان و حاکمان و شاهزادگان هم بدون شک در زیر این تپه ها ساختمانهایی می ساختند که راه ورود به دا...


اساسنامه دهياريها

....ط به شرح زیر است: 2 بهبود وضع زیست محیطی روستا. 1 کمک به شورا در خصوص بررسی و شناخت کمبودها، نیازها و نارسایی های اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، بهداشتی، فرهنگی، آموزشی و امور رفاهی روستا و تهیه طرح ها و پیشنهادهای اصلاحی و عملی در زمینه های یاد شده و ارائه آن به مسئولان ذی ربط جهت اطلاع و برنامه ریزی و اقدام لازم. 8 تشویق و ترغیب روستاییان به انجام اقدامات لازم در جهت رعایت سیاست های دولت. 4 مشارکت و همکاری با شورا در جهت پی گیری اجرای طرح های عمرانی اختصاص یافته به روستا. 5 همکاری موثر با سازمان ثبت احوال در جهت ثبت موالید و متوفیات و تهیه آمار مربوط. 8 تامین اراضی مورد نیاز مرتبط با اهداف و وظایف دهیاری پس از اخذ مجوز قانونی. 3 همکاری موثر با مسیولان ذی ربط در جهت حفظ و نگهداری منابع طبیعی واقع در محدوده قانونی و حریم روستا. 3 تشویق و ترغیب روستاییان به توسعه صنایع دستی و اهتمام به ترویج، توسعه و بازاریابی محصولات کشاورزی و دامی روستا. 9 اجرای مصوبات شورا. 21  همکاری با نیروی انتظامی و ارسال گزارش پیرامون وقوع جرایم و اجرای مقررات خدمت وظیفه عمومی، حفظ نظم عمومی و سعی در حل اختلافات محلی. 22  اعلام فرامین و قوانین دولتی مربوط و پیگیری حسن اجرای آن ها. 21  مراقبت، حفظ و نگهداری اموال و تاسیسات عمومی در اختیار دهیاری. 28  همکاری با سازمان ها و نهادهای دولتی و ایجاد تسهیلات لازم برای ایفای وظایف آن ها. 24  مراقبت بر اجرای مقررات بهداشتی و حفظ نظافت و ایجاد زمینه مناسب برای تامین بهداشت محیط. 25  ارسال گزارش های درخواست شده به شورا در موعد مقرر توسط دهیار. 28  حضور دهیار در زمان و مکان مقرر و پاسخگویی به سوالات درصورت تقاضای شورا. 23  ارسال گزارش ماهانه فعالیت های دهیاری برای شورا و رونوشت آن به بخشداری. 23  تهیه تعرفه عوارض با همکاری شورا و ارائه آن به شورای اسلامی بخش به منظور تصویب و طی سایر مراحل قانونی. 29  وصول عوارض مصوب مراجع قانونی و مصرف آن در موارد معین. 11  مراقبت بر وضعیت بهداشتی گرمابه ها، نانوایی ها، قصابی ها، قهوه خانه ها و فروشگاه های مواد غذایی و بهداشتی بر اساس ضوابط و مقررات مربوط و معرفی اماکن غیر بهداشتی به مسئولان ذی ربط. 12  برآورد، تنظیم و ارائه بودجه سالانه دهیاری و متمم و اصلاح آن به شورا جهت تصویب. 11  اهدا و قبول اعانات و هدایا به نام روستا با تصویب شورا. 18  فراهم نمودن زمینه ایجاد خیابان ها، کوچه ها، میدان ها، پارک ها، فضاهای سبز، ورزشی و آموزشی، مراکز تفریحی عمومی و مجاری آب و توسعه معابر و اجرای آن ها از طریق دهیاری و همکاری در زمینه طرح بهسازی روستا. 14  تنظیف، نگهداری و تسطیح معابر و انهار عمومی و مجاری آب ها و فاضلاب و لایروبی قنوات مربوط به روستا و تامین آب و روشنایی در حد امکان. 15  کمک در احداث تاسیسات تولید و توزیع آب، برق و مخابرات وتعیین نرخ آن در روستا تا زمان اقدام مراجع ذی ربط )وزارتخانه های جهاد کشاورزی، نیرو، پست و تلگراف و تلفن و شرکت آب و فاضلاب روستایی(. 18  مراقبت بر بهداشت ساکنان روستا و تشریک مساعی با وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی برای واکسیناسیون در جهت پیش گیری از بیماری های واگیر. 13  جلوگیری از تکدی گری و واداشتن متکدیان به کار. 13  انجام معاملات دهیاری اعم از خرید و فروش اموال منقول و غیرمنقول، مقاطعه، اجاره و استجاره. 19  ایجاد و سازماندهی غسال خانه و گورستان و تهیه وسایل حمل اموات و مراقبت در انتظام امور آن ها. 81  اتخاذ تدابیر لازم برای حفظ روستا از خطر سیل و حریق و رفع خطر از بناها و دیوارهای شکسته و خطرناک واقع در معابر و اماکن عمومی و تسطیح چاه ها و چاله های واقع در معابر بر اساس مصوبات شورا. 82  همکاری در جلوگیری از شیوع بیماری های انسانی و حیوانی واگیر و مشترک انسان و دام، اعلام مشاهده این گونه بیماری ها به مراکز بهداشتی درمانی و دامپزشکی محل یا سایر مراکز ذی ربط، اهتمام به دور نگهداشتن بیماران مبتلا، معالجه و دفع حیوانات مبتلا به امراض واگیر، بلاصاحب یامضر. 81  تشریک مساعی با سازمان میراث فرهنگی در حفظ بناها و آثار باستانی روستا و همکاری با مسئولان ذی ربط برای اداره، احداث، نگهداری و بهره برداری از تاسیسات عمومی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، ورزشی و رفاهی مورد نیاز روستا در حد امکانات. 88  صدور پروانه برای ساختمان هایی که در محدوده قانونی روستا ساخته می شوند با رعایت مقررات مندرج در آیین نامه مربوط به استفاده از اراضی احداث بنا ...


قرآن

.... این کتاب را دیگر نخواندند و برای تقدیس و تبرک و اسباب کشی بکار رفته از وقتی که دیگر درمان درد های فکری و روحی و اجتماعی را از او نخواستند، وسیله شفای امراض جسمی چون دردکمر بادشانه و... شد و چون در بیداری رهایش کردند، بالای سر در خواب گذاشتند و بالاخر،، اینکه می بینی اکنون در خدمت اموات قرارش داده اند و نثار روح ارواح گذشتگانش و ندایش از قبرستان های ما به گوش می‌رسد  قرآن شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند می شود همه از هم می پرسند :چه کسی مرده : چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا تو را برای مردگان ما نازل کرده است  قرآن، من شرم...


زنگ مدرسه

....ماسه ملت ایران بعنوان برگ زرین انقلاب اسلامی یاد و شادی روح شهدا را تلاش و موفقیت در همه مراحل مختلف اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و سیاسی بیان کرده وافزود. راه پیشرفت جامعه از همین نشستن ها در کلاس های درس و مدرسه شروع می شود در ادامه همه دانش آموزان از زیر قرآن وارد کلاس درس شدند آرزوی سلامتی و موفقیت برای همه دانش آموزان ایران اسلامی را دارم  ...


مختصري درباره حضرت زهرا (س)

....نار پدر و نه سال ديگر را در کنار شوهر گرانقدرش علی مرتضی ( ع ) دوش به دوش وی  در نشر تعليمات اسلام و خدمات اجتماعی و کار طاقت فرسای خانه ، زندگی کرد . اوقاتش به تربيت فرزند و کار و نظافت خانه و ذکر و عبادت پروردگار مي گذشت . فاطمه ( ع ) دختری است که در مکتب تربيتی اسلام پرورش يافته و ايمان و تقوا در ذرات وجودش جايگزين شده بود. فاطمه در کنار مادر و آغوش پر مهر پدر تربيت شد و علوم و معارف الهی را از سرچشمه نبوت فراگرفت و آنچه را به سالها آموخته ، در خانه شوهر به مرحله عمل گذاشت و همچون مادری سالخورده و کدبانويی آزموده که تمام دوره های زندگی را گذرانده باشد - به اهل خانه و آسايش شوهر و تربيت فرزندان - توج...


مختصري درباره حضرت علي اكبر عليه السلام

.... مدینه و کوفه تربیت و رشد و کمال یافت.   امام حسین (ع) در تربیت وی و آموزش قرآن ومعارف اسلامی و اطلاعات سیاسی و اجتماعی به آن جناب تلاش بلیغی به عمل آورد و از وی یک انسان کامل و نمونه ساخت و شگفتی همگان، از جمله دشمنانشان را بر انگیخت.   اما از این که وی از امام زین العابدین(ع)، فرزند دیگر امام حسین(ع) بزرگتر یا کوچک تر بود، اتفاقی میان مورخان و سیره نگاران نیست. روایتی از امام زین العابدین(ع) نقل شده که دلالت دارد بر این که وی از جهت سن کوچک تر از علی اکبر(ع) بود. آن حضرت فرمود: کان لی اخ یقال له علیّ اکبر منّی قتله الناس ...(5)   ************** پی نوشت ها:   1. مستدرک سفینه البحار (علی نمازی)، ج 5، ص 388.   2. أعلام النّساء المؤمنات (محمد حسون و امّ علی مشکور)، ص 126؛ مقاتل الطالبین (ابوالفرج اصفهانی)، ص 52.   3. منتهی الامال ، ج 1، ص   4. مقاتل الطالبین، ص 53.   5. نسب قریش (مصعب عبن عبدالله زبیری)، ص 85، الطبقات الکبری (محمد بن سعد زهری)، ج 5، ص 211...


مختصري درباره بعثت پيامبر اكرم (ص)

....ه های اخلاقی و رفتار پیامبران، بهترین وسیله ای است که بشر را به زندگی ایده آل می رساند. اخلاق برای زندگی فردی و اجتماعی همه ی افراد بشر لازم است، اما برای کسانی که بار مسؤولیت رهبری و هدایت جامعه را به عهده دارند، ضروری تر به نظر می رسد. اخلاق عالی پیامبر اسلام، امواج انقلاب مقدس اسلام را نخست در جامعه ی عرب و سپس در جهان پدید آورد. در سایه ی این رستاخیز عظیم معنوی، پراکندگی به یگانگی، بی پروایی به عفت و پاک دامنی، بی کاری به کار و کوشش، خودخواهی به نوع دوستی و تکبر عرب به تواضع و مهربانی تبدیل گردید و انسان هایی تربیت شدند که تا همیشه، نمونه های اخلاقی به شمار می آیند. اخلاق رسول اکرم صلی الله علیه و آله آن قدر عالی و پرارزش است که خدا، از آن به «خلق عظیم» یاد کرده است. ابلاغ رسالت اسلام پیشرفت پرشتاب اسلام، بیش از هر چیز مدیون فعالیت های پی گیر و شبانه روزی پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله و یاران وفادارش است. رسول خدا صلی الله علیه و آله برای تبلیغ اسلام از دو نیروی مجهز بهره برد. نخست، گویندگان زبردستی که حقیقت اسلام را دریافته بودند و به آن حضرت، عشق و ایمان داشتند. و دیگر، نامه هایی که آینه ی تمام نمای آموزه های حیات بخش اسلام بود. پیامبراسلام صلی الله علیه و آله ، با وجود نداشتن وسایل لازم، پیک های خود را به گوشه و کنار جهان فرستاد. اکنون روح پیامبر ما، نگران جامعه ی مسلمانان است که چگونه برای تحقق رسالت اسلام خواهند کوشید و آیا برای عمومی کردن آموزه های اسلام، از وسایل جدید و طرح های نو بهره خواهند گرفت؟ ما برای ابلاغ رسالت جهانی اسلام، باید همه ی نیروهای خود را متمرکز کنیم و از فداکاری های لازم در راه گسترش اسلام، دریغ نورزیم. شکوفه ی نبوت مبعث، فصلی بهاری در پهنه ی قرن است که محمّد صلی الله علیه و آله را هم چون گلی زیبا، بر دامن رسالت نهاد وسرزمین بطحا، با فروغ چهره ی این خورشید، تابان شد. تجلّی خدا در زمین، به گونه های مختلف است. 27 رجب، یکی از این جلوه های بی پایان است که شعاعش تا کرانه های ناپیدای زمان، گسترش یافته است. در این روز، شکوفه ی نبوّت گشوده شد، باغ رسالت به بار نشست و دل نورانی «محمّد»، تجلّی گاه نام و کلام خدای سبحان و آیین اسلام گشت. گل نور از غنچه ی امّ القرای، عطر معنویت افشاند و پس از خشک سالی دیرپای مزرعه ی حیات، باران رحمت درکویر اندیشه ها و دل های تشنه، باریدن گرفت. «محمّد آمد. آمد تا کودک بشریت را در آغوش مهر و عطوفت دین قرار دهد. آمد تا زندگی های مسخ شده ی مردم را با فطرت آشتی دهد. آمد تا پیام آسمان را بر زمینیان باز خواند. آمد و با آمدنش، تعصب ها و تفرقه ها رفت. زاده شد تا جهل و جور بمیرد. مبعوث شد تا شرک و بت پرستی رخت بربندد، تا جاهلیت از صحنه ی زندگی ها بگریزد، تا چشم جهان به روی فروغ وحی گشوده شود». سرچشمه ی نور بعثت تو، روز سرور است و کلامت، سرچشمه ی نور. جانِ پاکت، به خدا نزدیک است و پلیدی و زشتی از تو، دور. ای آموزگار خوبی ها و نیکی ها ! حیاتت، فروغ زندگی ابدی است و اخلاقت، چراغ حیات. رفتارت، الگوی زیستن است و آن چنان عالی و پسندیده که خدای سبحان، بر آن نشان «خُلقٍ عظیم» کرامت فرمود. آری، در این روز شریف مبعث، حُسن خلقِ تو را یاد می کنیم و از اخلاق تو، که اسوه است، سرمشق می گیریم و درس می آموزیم، تا بدین گونه، این روز شریف و جشن شادی آفرین را بر خویش مبارک سازیم؛ زیرا برکت در نام و یاد توست و زندگی با عشق و محبت به تو مبارک می گردد. عشق به نماز بنده ی مخلص خدا بود و نور چشمانش در نماز. آن گاه که به نماز می ایستاد، از خوف خدا، رنگ بر چهره نداشت. در سینه، ناله های سوزناک و آوای حزینی داشت. گاه نماز که می رسید، دیگر کسی را نمی شناخت و به هیچ چیز توجه نداشت، جز به نماز و نیایش با معشوق! آن گرامی به نماز عشق می ورزید و فرا رسیدن وقت نماز را بی صبرانه انتظار می کشید. هنگام نماز که می شد، می گفت: «ای بلال! مرا خوشحال کن». آری، آن رسول، هیچ چیز را بر نماز ترجیح نمی داد و به ابوذر می فرمود: «خداوند، فروغ دیدگانم را در نماز قرار داده است. آن گونه که گرسنه، غذا را دوست می دارد و تشنه آب را، من هم شیفته ی نمازم. با این تفاوت که گرسنه و تشنه، سیر وسیراب می شود، اما من از نماز، سیر نمی شوم». جلوه ی خدا قرآن کریم در معرفی رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله ، آن حضرت را با عنوان «مظهر خدا» معرفی کرده است. بدین معنی که سرتاپای آن حضرت در اثر کمال قرب به حق و فنای در ذات اقدس او، نمایان گر نور ربوبی گشته و از خودی و نفسانیت خویش، ذره ای نیز باقی نگذارده است. پس نگاه به او، نگاه به نور خداست. محبت او، محبت خدا، پیروی او، پیروی خدا، بیعت با او، بیعت با خدا و هرگونه رابطه با او، رابطه با خدا خواهد بود. این مقام در حد اعلا تنها در وجود مقدس آن حضرت و خاندان مطهرش، تحقق یافته است و قرآن در این زمینه، چنین می فرماید: «همانا آنان که با تو بیعت کنند، با خدا بیعت می کنند». و نیز «هر کس از پیامبر پیروی کند، از خدا پیروی کرده است». درس آموز رحمت و مهر در روز بیست و هفتم ماه مبارک رجب، استاد بزرگ بشریت و اشرف کاینات و برترین انسان کامل، به پیامبری برانگیخته شد. آن هم در چنان محیط خشن و سراسر وحشی گری که سنگدلان جاهلیت، با پنجه های درشت شان، پاره های تن خویش را زنده به گور می کردند و از منش انسانی، هیچ بهره ای نبرده بودند. در چنان روزگاران سیاهی که اندیشه های مردم نادان در حضیض ذلت قرار داشت، باغبانی دانا به عالم وجود، پا نهاد. وی خس و خاشاک را به گل های لطیف و میوه های شیرین، بدل کرد. خارهای دست و پاگیر را با سلاح ایمان و توکل از میان برداشت و به جای آن، درختانی سرسبز کاشت که اینک، در اعماق زمین، ریشه دوانیده و شاخه هایش سر به فلک کشیده است. رسول خدا از بیابان گردانی سنگدل و نادان که به جای پرستش خالق یکتا، با دست خود از خاک و شن و خرما، بت های بی جان و خرد می ساختند و در برابر آن تعظیم می کردند، انسان هایی پدید آورد که تا همیشه ی تاریخ، سرمشق خوبان جهان و مهرجویان زمین خواهند بود. بعثت از دیدگاه امام علی علیه السلام از بعثت پیامبر، این راز آفرینش و واسطه ی وجوب و امکان و انسان کامل چه بگوییم که هر چه تلاش کنیم، نمی توانیم واژه ای بیابیم که آن را بشناساند و یا به زبان آشنا ترجمه کند؛ جز از زبان کسی که در دامان محمد صلی الله علیه و آله تربیت یافته و در آغوش او درس جاوادنه بودن را آموخته است. به گفته ی خود رسول اللّه ، جز او و خدایش، کسی او را نشناخته است. آری، علی علیه السلام باید بعثت پیامبر را بیان کند. هم او که کعبه ی آمال عارفان و قبله پارسایان است. علی باید بعثت رسول اللّه صلی الله علیه و آله را توضیح دهد؛ زیرا او آینه ی تمام نمای محمد است و همه ی اشعه ی تابناک علم و عمل و اخلاق و منش پیامبر در وجودش بازتاب یافته است. اینک فراز سخن را به نخستین استاد فصاحت و بلاغت می سپاریم. آن عزیز در این باره می فرماید: «خدا، محمد صلی الله علیه و آله را برانگیخت، در حالی که کسی از عرب، کتابی نخوانده و کسی، ادعای پیامبری نکرده بود. محمد صلی الله علیه و آله مردم را به راه راست فرا خواند و آنان را به آن سوی کشاند و به رستگاری رساند، تا آن که کارشان، استوار و جمعیت شان برقرار گردید». آن حضرت در جای دیگر چنین می فرمایند: «مردم در آن زمان از گروه های مختلف و نژادهای گوناگون تشکیل یافته بودند. گروهی خدا را به آفریده هایش تشبیه می کردند. گروهی دیگر در نام خدا تصرف کردند و نام بت ها را به نام خدایان می بردند. و برخی دیگر از بردن نامش خودداری می ورزیدند، پس خدای متعال به وسیله ی پیامبر گرامی، مردم را از گمراهی درآورد و از کژی و جهالت رهانید و به راستی و درستی رهنمون ساخت»....


عيادت از پيشكسوت فوتبال در شهاب الدين

....90 در بيمارستان تامين اجتماعي نكا انجام شد.براي اين پيشكسوت ورزش آرزوي سلامتي و شفا از خداي بزرگ را مسئلت داريم....


چین: شبکه های اجتماعی ممنوع

....لیه کارمندان نظامی، ژنرال های ارتش، کارمندان ادارات مربوط به امور سیاسی رااز پیوستن به هرگونه وب سایت یا شبکه اجتماعی در هر امری از جمله دوست یابیف کاریابی، همسر یابی، سایت های تفریحی.... منع نموده است. دولت چین تمامی پرسنل نظامی ر...


برو به صفحه ی

 

 

 

 





نمایش بر اساس آرشیو ماهانه