وب سایت رسمی دهیاری روستای شهاب الدین


بارش باران



بارش رحمت الهی از صبح امروز در شهر نکا و روستای خوش نام شهاب الدین آغاز شد. 

بعداز صرف ناهار کنار پنجره خانه نظاره گر بارش باران بودم و ناخودآگاه شعر باز باران باترانه بیادم آمد لحظاتی به دوران کودکی رفتم وبازیگوشیها و صفا و صمیمیت آن دوران و اینکه از کسی یا چیزی دلگیر نمیشدیم غبطه خوردم 

مقایسه ای یا الان با کوچکترین حرف یا عکس العملی از همدیگر قهر میکنیم 

اون  دوران قهر بوده اما هرگز بیش از یکساعت تداوم نداشته 

اون وقتها تکه نانی داشتیم به هم تعارف می کردیم اما الان خبری از همسایه مان نداریم چه می کند،چه می خورد

اون زمان همیشه به خونه عمه و دایی ودوستان فامیل می رفتیم و هرچه روی سفره بود می خوردیم اما الان بایستی دعوتمان کنند اگر مرغ و ماهی نباشه دیگه به خونه شون نمی رویم 

بیایم مثل اون وقتها کینه بدل راه ندیم و به هم سلام کنیم و با رفت و آمد و دستگیری از هم اون صفا و صمیمیت را دوباره برگردونیم 

این روزها مناسب برای این کار است